از اونجایی که در آستانه ی ریلیز کیفیت مناسب آخرین فیلم دنیس ویلنو یعنی بلید رانر 2049 هستیم، خالی از لطف بود که همچین تاپیکی نداشته باشیم. 6عنوانی که در زیر معرفی شده تمامی کارهای دنیس ویلنو نیست. عناوین سینمایی و فیلم های کوتاه دیگری هم در کارنامهاش بود اما خب این لیست بنده هست.
6. Incendies (2010)
جنگ! فیلمی که به تمیزی هر چه تمام تر قبل و بعد جنگ را به دل جنگ مرتبط کرده است. تصاویر خشونتآمیزی که به صورت بیرحمانهای در کنار هم قرار داده شدهاند، بیانگر داستان خواهر و برادری هست که در جستجوی گذشتهی مادر خود هستند. در لابه لای این ماجراجویی شاهد تمامی جنبههای تاثیر پذیر و تاثیرگذار جنگ هستیم که همگی به بهترین نحو یک داستان را پیش میبرند. مرگ، وحشت، افراطگرایی مذهبی، تجاوز، حبس، جنایات جنگی، محصلین، فراریها، مردم جنگ زده و.... در حالی که داستان به طور قوی به خاورمیانه اشاره دارد اما نویسنده به هیچ عنوان یک کشور واقعی را برچسب نمیزند. با استفاده از مستندسازی در مورد جنگ کم کم به داستان اصلی شاخ و برگ داده میشود. البته این فیلم همیشه با آن پیچ و تاب داستانی که در آخر مشاهده کردیم در ذهن ما خواهند ماند، نه به صورت تصاویر دردناک جنگی. فیلمی که کمی حال و هوای Se7en ای دارد حسابی ذهن بیننده را درگیر و گاهی واقعا منزجرکننده واقع میشود. اما خب به شخصه با شوکی که در انتها به من بیننده داده می شود، مشکلی ندارم و از آن لذت میبرم.
5. Polytechnique (2009)
شکلی ترسناک و زننده از نفرت و خشونت از واقعیتی که در سال 1989 در Ecole Polytechnique اتفاق میافتد، به خوبی در این فیلم سیاه و سفید به تصویر کشیده شده است. حادثه ای که از آن به نام "قتل عام مونترآل" یاد میکنند، و یکی از بدترین نمونههای خشونت علیه زنان در چند دهه گذشته است. مهاجم نیت خود را اقدامی علیه فمنیسم تلقی میکند. البته ویلنو قصد ندارد داستان را به سمت احساسی هدایت کند و یا در سمت دیگر تصویری هیولانه صفت از مهاجم نشان بیننده دهد. در عوض تا جایی که میتواند در کاراکتر کاوش میکند. در یکی از صحنههای فراموش نشدنی فیلم، زمانی که مهاجم با یک اسلحه وارد کلاس می شود، مقالهای حول آنتروپی(فیزیک) از سمت یکی از دانشجویان در حال ارائه هست با این متن: "تمام سيستمهای ايزوله به خودشون وابسته اند و در زمان خودنابودی ناچارا تحلیل برگشتناپذیر خواهند داشت." چیزی که جالبه این هست که نویسنده چطور کاراکتر اصلی خود را از نظر روانشناسی تنها با یک جمله تعریف می کند.
هنر فیلمبرداری این اثر و همچنین استفاده از رنگهای سیاه و سفید زیبایی کار را دو چندان کردهاند. همچنین اینکه این فیلم میزان دیالوگ بالایی ندارد و بیشتر داستان با تصاویر روایت میشود. به عنوان مثال نمایش گرنیکای پیکاسو در فیلم که از معدود نقاشیهای ضد جنگ به حساب میآید. در یک جمله میتوان گفت این فیلم به نوعی گرنیکای ویلنو به حساب میآید. چرا که بسیار زیباست و از سکوتی که در آن هست فریاد بلندی علیه خشونت تلقی می شود.
4. Enemy (2014)
و اما فیلم زرد. فیلمی که علی رغم فرض منطقی داستان، شما رو در حالی که بر روی صندلی نشسته اید نیمخیز نگاه میدارد و رفته رفته در انتها متوجه خواهید شد که هیچ تسلطی بر داستان نداشته اید. بعد از پایان فیلم یک نفس عمیق می کشید و با خود تصاویری که دیدین رو مرور میکنید. همان حسی که شاید بعد از دیدن Mulholland Drive بهتون دست داده باشه. درواقع ویلنو با فیلم Enemy سهم خود را نسبت به ژانر لینچ ادا کرده است.
هنر فیلمبرداری، پالت رنگی خاص و نحوه پایان، این کار را ترسناکتر میکند. این فیلم همچنین گواهی این حقیقت است که Jake Gyllenhaal چه بازیگر خوب و کسی که واقعا در حقش بی عدالتی صورت گرفته. نکات دقیق و ظریف از بیان احساساتش در فیلم و نیز ارتباط غیر کلامی او پر از معنی است. خلاصه اینکه بعد از تماشای این فیلم خود را افسون شده در مییابید.
3. Prisoners (2013)
ویلنو چندین فیلم هیجان انگیز دیگر با تم جنگ و خشونت کارگردانی کرده است. اما هیچ کدام مثل این فیلم روی مخ نیست! حتی Incendies. ممکنه این فیلم مو را به تن بیننده سیخ کند، روان او را حسابی درگیر کند، چرا که یادآور میشود که چطور شرارت همه جا را فرا گرفته. این فیلم داستان دو دختر گمشده در شهری کوچک را روایت می کند. Hugh Jackman در نقش یک پدر عصبانی و پرخاشگر انتخاب بسیار خوبی است. Jake Gyllenhaal هم در نقش یک افسر پلیس بازی خاطره انگیزی را از خود به جا گذاشته. هر چند در طی دو ساعت و نیم زمان این فیلم خطوط داستانی کاراکترهای مهم این فیلم سر وقت بهم میرسند، اما سرنخها و پیچیدگی داستان حسابی ذهن بیننده را درگیر و آن را برای پایانی قابل هضم از یک درام انتقامی آماده می کند. این فیلم مثال بسیار مناسبی برای بلندهمتی و کارگردانی فوقالعاده دنیس ویلنو است.
2. Sicario (2015)
سیکاریو مثل "یک مشت به صورت" است. شما را خرد میکند، دردناک است و این درد تا مدتی با شما میماند. فیلمی که تاثیر فوق العاده ای بر بیننده دارد. در این فیلم ویلنو به طرز مخوفی جنگ مواد مخدر را به تصویر کشیده است. نمایشی پر سر و صدا از خشونت و شکنجه در صحنههایی با عینکهای دید در شب و دوربینهای حرارتی که سیکاریو را تبدیل به یک اکشن هیجانانگیز واقعگرایانه میکند. باید به حضور قدرتمندانه Benicio Del Toro هم اشاره کرد.
این اثر با نمایش درماندگی در دیدگان Emily Blunt جمعبندی شده است. یعنی در مورد مشکل موارد مخدر هیچ کاری از دست کسی بر نمیآید. به گفتهی یکی از کاراکترها "تا زمانی که یک نفر راهی برای متقاعد کردن 20 درصد از جمعیت رو پیدا کنه که دیگه اون لعنتی رو دود نکنن، کنترل بهترین امید ماست." در واقع اگر سیکاریو بتواند این اندیشه را در ذهن 1 نفر از آن 20 درصد پرورش دهد، برندهی داستان است. که به عقیدهی من برنده هم شد.
1. Arrival (2016)
به جرات خودمانیترین (دور از اصطلاحات علمی فراوان) اثر علمی تخیلیای که تابحال دیدم، این فیلم است. داستان این فیلم در مورد ورود 12 سفینه در موقعیتهای مختلف زمین و نحوه برخورد انسانها با این قضیه است و بیشتر بر روی نحوه برقراری ارتباط و بحث زبانشناسی تمرکز دارد. طوری که تابحال در سینمای هالیوود ندیده بودیم. برخلاف کارهای دیگر ویلنو، کمبود نمایش خشونت کاملا به چشم میخورد.
بازی حیرت انگیز Amy Adams، فیلمبرداری عالی و دیگر جنبه های سینمایی کار به کنار! این فیلم تاکید شدیدی بر اهمیت برقراری ارتباط و سیاست را دارد. قدرتهای جهان را در یک قاب قرار میدهد تا به صورت صلح آمیز در کنار هم این قضیه را مدیریت کنند. جدا از جنبه های مفهومی و فلسفی داستان، این اثر پایانی گیج کننده دارد و در انتها بیننده پاسخ خیلی از سوالات خود را نمیگیرد. به شخصه خود من بارها به این فکر میکنم که ما انسانها 3000 سال آینده چه منفعتی برای هفتپاها خواهیم داشت؟
اینجاست که به این میرسیم که ویلنو فیلم بد ندارد و واقعا بهش کم توجهی شده بود و هست. اما خب این فیلم این طلسم رو شکست و نامزد دریافت 8 جایزه اسکار در بخشهای مختلف از جمله بهترین فیلم و نیز اولین نامزدی بهترین کارگردانی دنیس ویلنو در سال گذشته شد.
از اونجایی که دنیس ویلنو یکی از کارگردانهای مورد علاقهام هست، یک سینماگرافی مختصری از 5 تا از کارهاش (بر اساس نمرات متاکریتیک) رو آماده کردم که امیدوارم شما هم خوشتون بیاد.
آپارات
*با توجه به این که بلید رانر هنوز با کیفیت معتبر ریلیز نشده و هنوز درصد بالایی آن را مشاهده نکردند، در این لیست قرار نگرفت. |