این قسمت بهتر بود
آنفولانزا یا هر مریضی دیگه ای ایده خوبی بود
به سریال امیدوار بودم امیدوارتر شدم خدا کنه بهتر شه
اون دو نفر خودشونو سوزونده بودن ؟ پس خون روی زمین برای چی بود ؟
امتیاز : 9
نسبت به قسمت قبل داره بهتر میشه
اون دو نفر رو یکی سوزونده بود که تاوانش رو پس میده، فکر کنم تو قسمت بعد کسی رو به خاطر این کار مجازات میکنن که بعد میفهمن اشتباه شده، بنده که فکر میکنم کار فرماندار باشه، چون اگر دقت کنید اول اپیزود یکی داشت به زامبیها غذا میداد که اونارو به سمت حصار بکشونه
ریک هم لباس عین عمله افغانیهاش رو سوزوند
باز میام نظر میدم
Your Rating : 9
.Music is the only honest religion, that makes everyone interesting through their individual faith
♪ بهترین موزیک ایرانی که تا الآن شنیدید رو اینجا بذارید ♪
سریال خیلی قشنگ شده بنظرم یه نفر نفوذی فرماندار هستش و یه نقشه های برای انتقام دارن ! اون دو نفرم که مردن باید برن نگهبانی زندان فیلم سلولشو ببینن اصلا فیلم خیلی خوبه
My Rating10
بیستون را عشق کند و شهرتش را فرهاد برد ...
نسبت به قسمت قبل خیلی بهتر بود.
ریک برگشت به روال قدیم بلاخره.
وقتی پدر اون دوتا دختر بچه مرد خیلی دردناک بود.
این سیاه پوس ریشیشه با دوس دخترش خیلی رو اعصاب بودن که خدارو شکر این قسمت دختر مرد ایشا... قسمت بعدم ریشیه
وقتی میشل رو زامبیا تسخیر کردند هول کردم خدارو شکر زنده موند
یک دیالوگ زیبام داشت که دختر هرشل به میشل توو سلول گفت:وقتی به کسی اهمیت بدی ناخداگاه صدمه به همراه خودش میاره
9 میدم
اقیانوسم مرد کشتی کجایی ؟بندرم بازار فروش کلک شد...رخ نشون بده د لعنتی چوبت...ترکه ی شک شد باورم فلک شد
اگه نیای امشب وسط دریام...با این که سرده می لرزه دستام...اقیانوسم مرد کشتی کجایی……
خیلی حال داد! انصافا تو صحنه ای اول دل تو دلم نبود که دختره رو میگیره یا نه.
فقطم بنظرم اون دو تا دختره خیلی خوب با قضیه فوت پدرشون کنار اومدن |: از اون دو تا کارکتر میشد خیلی استفاده های احساسی تری کرد اما خوب...
اما در مجموع خیلی خوب بود و 9هم نوش جونش
امید کوکبی
وقتی این ایپزودو دیدم یاد قدیما افتادم اون حس فصل 1و2 برگشت خیلی راضی بودم
بهش 10 میدم
دست ریکم درد نکنه خوب کرد اون لباس فسیلشو سوزوند
از این قسمت کاملا راضی بودم و همون وایکینگ دده درست و حسابی قدیم بود
2 صحنه داشت که کاملا حال به هم زن بود
یکی صحنه ای که اون مرده زامبی شده بود و از روی تختش بلند شد و همه ی دل و روده اش روی زمین ریخت
و یکی هم وقتی بود که زامبی ها به حصار فشار می اوردند و توی این فشار چشم یکی از زامبی ها از حدقه زد بیرون
این دو صحنه تقریبا ایده جالب و حال به هم زنی داشت که جدید هم بود
احتمال بسیار زیاد همین این ایده بیماری عاملی میشه برای اینکه گروه از زندان بزنه بیرون و در حرکت باشند
و اینکه گروه از سکون خارج بشه می تونه جذابیت داستان رو افزایش بده
اون دونفر هم که آخر داستان سوخته بودند هم من بعید میدونم کسی سوزونده باشه این ها رو
یکمی صحنه مشکوکی بود ولی شاید دوتایی از خود گذشتگی کردن و دست به خود سوزی زدن
من ترجیح میدهم خودسوزی کرده باشند تا اینکه کاره یک نفر دیگه باشه
امتیاز : 9
بیستون را عشق کند و شهرتش را فرهاد برد ...
حضور پشت پرده فرماندار کاملا در سریال احساس می شد .اون موش و غذایی که به زامبی داده شده خیلی تابلوئه که کار فرمانداره .
ریک سه فصل تمام این پیراهن تنش بود وقتی که سوزوندش دغدغه اصلیم در سریال این شد ریک چی میخاد بپوشه
درکل ازش راضی بودم و کم کم داره به اوج نزدیک میشه نمره 9