تعدادِ کمی سریال مثلِ سوپرنچرال وجود دارد [ با صرفِ نظر از ژانر ] که توانسته باشد بیش از یک دهه به پخشِ خودش ادامه دهد . این سریال همه چیز را ، از شکارِ خون آشام گرفته ، تا این ایده که خدا در واقع از بین رفته ، پوشش داده . شوخی و جدیت به گونه ای ماهرانه و هم اندازه در داستان مخلوط شده که هرگز بهطور کامل ، به سمتِ یکی از این دو موضوع منحرف نمیشود ! سوپرنچرال بهقدری قدیمی ــست که در آن اوایل که پخش شد ، شبکه CW به اسمِ The WB شناخته میشد . در طولِ این سالها ، سریال در کنارِ قدیمی بودن ، خودش را با داستان ــهایِ منحصر به فرد ، نشان داد . هیچ سریالی بدونِ عواملِ متعدد و تعهدِ دست اندر کارانش ، نمی تواند یک دهه ادامه پیدا کند . با تمامِ بالا و پایین هایی که این سریال داشته ، یک سریال بوده که پایِ ثابتِ شبکهها بوده ، و آن هم سوپرنچرال بوده .
در آغاز ، سریال در موردِ دین و سم وینچستر بود ، دو برادری که زندگیشان رو صرفِ مبارزه با مسائل شرورانه و شیطانی میکنند . آنها ، ارواح رو تطهیر کردند ، خدایانِ کهن را به چوب کشیدند ، و حتی با خودِ شیطان هم درگیر شدند ! اگر بتوانید یک موجودِ افسانه ای را تصور کنید ، این برادرانِ وینچستر بوده ــند که در طولِ 10 سال سفر در جاده در سر تا سرِ کشور ، با این موجودات چندین و چند بار ، برخورد داشتنه ــند ! اما چه چیزی بهطور خاص ، سوپرنچرال را با تغییراتِ مداومِ چشم اندازِ تلویزیون در طولِ سال ــهایِ اخیر ، سرِ پا نگه داشته ؟
************************************************** ************
************************************************** ************
************************************************** ************
1. تقریباً به طورِ خود آگاه دردناک ــه !
فرا-تفسیری در داخلِ دنیایِ سوپرنچرال، کاملاً دیوانهوار ــه ! در یکی از قسمتها سم و دین به یک دنیایِ بدلی/واقعی فرستاده میشوند ، جایی که این دو بازیگر در سریالی افسانه ای به نامِ سوپرنچرال حضور دارند . اساساً دنیایی حقیقی ــه که ما در آن زندگی میکنیم ، دنیایی بدونِ هیچ گونه جادو یا هیولا هایِ افسانه ای ! در حالی که تمامِ دنیا آنها را با نامِ حقیقیشان میشناسند (جنسن اکلس و جرد پادالکی) ، برادرانِ وینچستر در طولِ بخشی از این قسمت تلاش میکنند تا به دنیایِ واقعیِ خودشان برگرند . در فصل ــهایِ بعدی اوضاع همینجور عجیب تر می شه ، برادرانِ وینچستر به پیامبرِ خداوند برمیخورند ، که این فرد ، داستانِ سریال را بهطور کامل در کتابی نوشته و منتشر کرده ، که اسمِ این کتاب هم همچنین ، سوپرنچرال نام دارد ! در عوض سریال در داخلِ دنیایِ خودش طرفدار هایِ جان سپاری دارد ، که شباهتی با طرفدارهایی که در دنیایِ واقعی که در آن زندگی میکنیم ، ندارند ؛ حتی انجمنی برایِ این کتاب تشکیل میدهند که مردم بعنوانِ برادرانِ وینچستر Cosplay میکنند [ خود را شبیه شخصیتی غیر واقعی در آوردن و مثلِ آن شخصیت رفتار کردن ] . در آخرین فصلی که پخش شد ، برادرانِ وینچستر با نمایشی موزیکال در موردِ زندگیِ خود مواجه شدند که بر اساسِ رمان هایِ سوپرنچرال بود ! این سطحِ دیوانهوار از خود آگاهی ــه که باعث می شه سریال در عینِ حال هم در تعادل باشه و هم سر گرم کننده !
************************************************** ************
************************************************** ************
************************************************** ************
2. تمرکز ما را بر رویِ شخصیت هایِ اصلی نگه می دارد !
سم و دین در طولِ زنگی ــشون نقش هایِ جایگزین و فرعی هم داشتن ، ولی سر انجام ، سریال حولِ محورِ روابطِ برادری می چرخد . پایلوت [ قسمتِ آغازین ] به گونه ای کارِ خودش را شروع می کند که این دو برادر جدا از هم ــند و سالهاست که با یکدیگر حرف نزدهاند ؛ به جاده میزنند که پدرِ مفقود شده ــشان را پیدا کنند و از همینجا سریال واردِ روابطِ پیچیده آنها میشود ، و در قسمتِ " monster of the week" این موضوع تشدید میشود و ماجراها در طولِ این قسمت بزرگتر میشود ولی همه چیز مثلِ یک مسیرِ دایره مانند است که به این موضوع برمیگردد ، که برارانِ وینچستر هر دو بهترین ــند و برایِ یک دیگر بدترین ــند ! آنها اکثرِ این 10 فصل را صرفِ حمایت از یکدیگر ، و دروغ گفتن به هم برایِ محافظت از یکدیگر ، کردند و سپس قبل از مناقشه بعدی ، با یکدیگر آشتی کردند . با این که ، بیشتر از اینکه تحتِ آموزشِ پدرشان هیولاها را شکار کنند ، اکثراً خودِ آنها مسئولِ یک سری مشکلات هستند ، ولی داستانِ اصلی همیشه بهقدری متمرکز ــه که از اصلِ خودش دور نمی شه .
************************************************** ************
************************************************** ************
************************************************** ************
3. با هر فصلِ متوالی ، کاملاً در حالِ تحول ــه !
با نگاه به گذشته و پیشرفتی که سریال داشت ، باورش سخته که سریال تا اینجایِ کار ادامه داده . فصلِ اول کاملاً سر راست بود : دو برادر با یک مأموریت به جاده می زنند تا قاتلِ مادرشان را شکار کنند . بعد از آن اوضاع دیوانهوارتر می شود ، آنها با نیرو هایِ بهشتی و جهنمی رو در رو می شوند ، چندین بار جلویِ آخرالزمان را می گیرند، و با این حال هنوز هم زمانی رو برایِ ماجراجویی هاشون و در جاده ماندن ، اختصاص می دهند . هر فصل نسبت به فصلِ قبلی کمی متحول تر می شود ، هر فصل با یک موضوعِ خاص که در عنوانِ آن نشان داده می شود ، و سازندگان بهطور سالیانه آن ــرا تغییر میدهند ، جلو میرود . این موضوعات در طرح هایِ مستقل ، به زیبایی نمایش داده می شود و اوضاع را با جنبه هایِ مختلفِ افسانه ای/ اساطیری و مبارزات دیدنی ، رو به جلو نگه می دارد .
************************************************** ************
************************************************** ************
************************************************** ************
4. بنیادِ طرفدارانِ متعصب !
ممکنه سوپرنچرال پر بینندهترین سریالِ تلویزیون نباشد ولی طرفداران ، متعصبترین طرفدارهایی هستند که میتوانید تصور کنید ! اون ــها انجمنهایی سر تا سرِ کشور برگزار کردند ، مخصوصاً Tumblr [ یک شبکه اجتماعی ] که meme ها و gif های فراوانی را به اشتراک گذاشتند ، که در این 10 سال به یک چیزِ کاملاً محبوب در اینترنت تبدیل شده ! اینها طرفدارانی هستند که هر چند با وجودِ بالا و پایین هایِ سریال ، به عوامل روحیه می دهند و پشتشان را به هیچ وجه خالی نمیکنند ! هر کسی که در موردِ نکاتی از سوپرنچرال سؤالی داشته باشد ، ارتشی از طرفداران در دنیایِ مجازی وجود دارند که به اون ــها پاسخ دهند .
همین موضوعِ فرا-تفسیری باعث شد که واقعاً در یکی از قسمتها ، طرفداران در سریال حضور پیدا کنند که روشی بی عیب و نقص برایِ جبرانِ زحماتِ طرفداران و قدردانی از آنها بود ، آنها ، بدونِ اغراق ، متعهدترین طرفدارها هستند .
************************************************** ************
************************************************** ************
************************************************** ************
5. تمایلی بی حد و مرز به توسعه افسانهها !
بنیادِ سریال اکثراً بر هیولا هایِ باستانی ــست ، تا اینکه بر رویِ تعدادی از هیولا هایِ کوچک تر تمرکز داشته باشد . سریالِ The Vampire Diaries در موردِ خون آشام ها می باشد که بهطور ظاهری داستانِ گرگینه ها و ارواح را بسط میدهد ، در سریالِ The Walking Dead تمرکز تنها بر رویِ زامبیهاست ، گرچه سوپرنچرال همه چیز را پوشش میدهد ، و منظور از همه چیز ، همه چیز است ! خون آشام ها، ارواح ، شیاطین ، فرشتگان ، گالم ها ، تغییرِ شکل دهندگان ، جن ها ، و تعدادِ زیادی موجوداتِ دیگر که در طولِ 10 فصل به نمایش گذاشته شده ـــست ، هیولا هایی از هر فرهنگِ قابلِ تصور ! و همیشه دنبالِ شکارِ خفن ترین هیولا هستند تا به افتخاراتشان در شکارِ موجوداتِ پلید اضافه کنند .
صندوق عقبِ ایمپالایِ وینچستر ها تقریباً شاملِ هر اسلحه و روشی ــه برایِ کشتنِ هر موجودی که ممکنه باهاش مواجه شوند ، که این موضوع تبدیل ــشون می کنه به سرد و گرم چشیدهترین شکارچی هایِ موجود !