I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
پایان سریال
فصل پنجم هم خوب بود هم خنثی.. یعنی بنظر من چیز خاصی به دنیای سریال اضاف نکرد. شخصیت ها بجز سم پیشرفت خاصی نکردن. آرک داستنای خاصی رو نداشتیم. اتفاق خاصی نیفتاد و فقط آنچه در زندگی سم و اطرافش اتفاق میفته رو شاهد بودیم. تقریبن همگی شخصیت های فرعی و رفقا و فامیل های سم برگشتن تا مطمئن بشیم همشون در چه جایی قرار دارن و تکلیفشون چی شده. این وسط فیلیس و مکس هم رفتن لندن موندنی شدن. دوک که حسابی گیچ بود توی این فصل (نکته منفی سریال بود برای من) آخر سر دو تا لبخند زد. فرانکی هم همین دور و برا بود.
همین.
نبود فصل آخر چیز خاصی از سریال کم نمیکنه و الان هم که هستش چیز خاصی به سریال برای من اضاف نکرد.
چیز های بهتر سریال خوبی هست و از دیدنس بخصوص فصل3و4 لذت بردم اما جزو آخرین سریال هایی هست که دلم برا دیدنش تنگ بشه و یا اون رو به کسی معرفی کنم (مگر در مورد خاصی که بخام خیلی قپی بیام و بحث رو کم کنی باشه)