راستش اصلا حواسم به تاپيک نبود. فکر کردم تاپيک زيرنويسه :دى
بعدش که نوشتم متوجه قضيه شدم که تاپيک بحث اپيزوديکه. اشتباه از من بود :دى
اپی حیف شد ...
بیشتر ترجیح میدادم اگه قرار بر این بود که خودم یک شخصیت از سانز رو حذف کنم در ادامه , بابی نفله میشد , نه اپی ...
واقعا سخته ادامه دیدن سریال بدون اپی ...
وای اشکان دارم دیونه میشم دیشب تا صبح نخوابیدم تا حالا مردن کسی تو هیچ فیلمی اینقدر روم تاثیر بد نذاشته بود اصلا دلو دماغ ندارم اپیزود بعدی رو ببینم اخرین ضربه ای که به سر اوپ خورد انگار به سر من خورد رفتم تو کما چنان اشکی تو چشام جمع شده بود هر کی میدید فک می کرد عزیزترین کسم مرده هنوز قفلم ولی به نظرم سکانس فوق العاده ای بود اون نگاه اوپ بازی فوق العاده جکس....
حاضر بودم کل کاراکترا رو می کشتن ولی اوپ می موند واقعا یه رفیق بود که هرکس آرزوشو داره...
واقعا حیف شد زبونم دیگه قاصره از اینکه احساسمو بگه... خیلی داغونم.... 1 سال عزای خصوصی....
همه ی اینا به کنار، حرف هایی که خود اپی گفته بعد از پخش اپیزود به کنار:
خیلی مرده!!!هرست اطمینان حاصل کرد که اخرین روزش به یادماندنی بشه. گرچه فقط جکس، چیبز و تیگ در سکانس اخر حضور داشتند، اما هرست از تمام برادرهای "سم.کرو"یی اش درخواست کرد که وقتی اخرین ضربه ی مرگبار را دریافت میکند در جلوی دیدش بی ایستند. "میخواستم همه پشت دوربین بی ایستند تا در اخرین لحظه بتونم به همه شون نگاه کنم. اگه به اخرین سکانس اپی نگاه کنید، میبیند که داره به همه برادرهاش نگاه میکنه و میگه ممنونم."
عزیز اگه این تاپیک رو ندیدی یه نگاه بنداز!!! خیلی خوبه.
http://tvworld.info/thread40950.html
اشکان دادا خردم کرد وقتی داشتم این تاپیک رو می خوندم باور کن مو به تنم سیخ شده بود حس عجیبی بود اون کلیپ ریش زندش و گریه هاش که هیچ کلی باهاش اشک ریختم واقعا با این سریال زندگی کردیم دمشون گرم دم اوپم گرم واقعا فوق العاده نقششو بازی کرد کارگردان سریالم واقعا دلو جراتی داشت همچین نقشی رو حذف کرد شاید می تونست خیلی ازش بیشتر استفاده کنه...
اینقدر اعصابم داغونه که نمیدونم چی بگم
از همون لحظه که پوپ به جکس گفت باید یکی از شما بمیره فکرم رفت روی اوپ دیگه با ترس نگاه میکردم
از نظر من سریال اون محبوبیتی که برام داشتو از دست داد
F*ck you Kurt Sutter
.
چی بگه آدم ازین اپیزود .
این بشر آخرم زندگیش رو پای رفاقت و مردونگیش داد. جکس داشت میرفت که یارو زندان بانه رو بزنه، اما...
چیز دیگه ای نمیتونم بگم الآن.
فقط یه چیزی که خیلی زد تو ذوقم و باعث شد دو نمره از اپیزود کم کنم نامناسب بودن زمانی این اتفاق بود(از نظر من) . مطمئنا اون اتفاق اونقدر برای منِ بیننده و طرفدارِ سریال، بزرگ بوده که جاش وسط اپیزود نباشه و بشه بهتر و بیشتر بش پرداخت. یعنی اینقدر احمقانه که بعد همچین اتفاقی بشینیم دیالوگ مسخره ی جما رو ببینیم؟؟؟؟ .
بدونِ شک این اتفاق باید آخر اپیزود میفتاد با زمانی طولانی تر و یه تعلیقِ داغون کننده هنگام تموم شدن اپیزود.
حالو روزه همتونو میفهمم من با این سریال زندگی کردم یادش بخیر.. انتظار فصل ششم داره نابودم میکنه .