وقتي بشخص فيلم رو ديدم ديگه نيازي نيست كه بخوام براي وصفش به نمره ي imdb و متا بسنده كنم
و اما در ارتباط با صحبت هاي شما
ابتدا گفتم كه قبل از The Mist فرانك دارابونت دو شاهكار استيفن كينگ رو به تصوير كشيده : مسير سبز و رستگاري شائوشنك
هر دو اثاري بسيار مقبول و موندگار شدن در حدي كه اصلا نيازي نيست بخوايم ازشون تعريف كنيم و فقط لازمه ١بار ببينيمشون
و اما The Mist ... بنده قبل از ديدن هر ٣اين اثار كتاب هاشون رو خوندم
اگر كتاب The Mist رو مطالعه كرده باشيد متوجه انقاد من نسبت به فيلم ميشيد و اينكه چرا گفتم به درد ١بار ديدن ميخوره
فيلم دارابونت اولين ضربه رو از جلوه هاي ويژه ميخوره كه بقدري ضعف داره كه تماشاگر رو ياد بازي هاي سگا ميندازه
دومين ضربه ، زمان زياد فيلم هست كه بهيچ عنوان با عنصر روايت داستان همخوني نداره و باعث كِسِل شدن تماشاگر ميشه(زمان زياد فيلم بهيچ وجه تو دو اثر قبلي دارابونت به چشم نميومد)
دارابونت ديگه مثل قبل توانايي به تصوير كشيدن فضاهاي بسته رو نداره ، نكته اي كه باعث موندگاري رستگاري شائوشنك و مسير سبز شد
پرداخت بيش از حد به سكانس هاي مربوط به بحث و جدل هاي مذهبي باعث دلسردي تماشاگر ميشه(تماشاگر منتظره كه سريع تر اين سكانس ها تموم بشه و ببينه اخرش چي ميشه)
و اما سوالات!!
باز هم اين مورد بر ميگرده به مطالعه ي كتاب! در حين مطالعه خيلي سوال براتون پيش مياد اما... كلا همين نكته است كه باعث جذابيت اين ايده ي استيفن كينگ براي كتابش شده ولي دارابونت خيلي ضعيف بهش پرداخته... والي بعله اثر در انتها پايان باز نداشت و مشخص شد كه پدر خانواده چه اشتباه بزرگي رو مرتكب شده