شفا بایدت داروی تلخ نوش...
پاسخ : Parade's End | معرفی, بحث و تبادل نظر
اثری فاخر و شایسته که برای مرثیه بودن بر فرهنگ دوران ادواردین در تاریخ انگلیس نیازمند همکاری دو غول سرگرمی آمریکایی و انگلیسی بود. ربکا هال شاید یکی از تاثیر گذارترین نقش آفرینی های این ژانر را در کارنامه خود ثبت کرده است. زنی اشرافی که حتی از طبقه خودش نیز بالاتر می رود در حالیکه زنان دیگر برای آزادی در جامعه(مشخصا حق رای) مبارزه می کنند او خود را درگیر هیولای سنت می بیند(آن هم نه در جامعه که جامعه خود تظاهر به پذیرفتن زن می کند بلکه در خانه و مکان امن او). سیلویا که بدترین روش ممکن را برای مقابله با سنت انتخاب می کند(بی وفایی) در مقابل زیبایی ولنتاین و معشوقه بودن او همواره بازنده است و حق از او گرفته می شود (او در انتخاب روش مبارزه شکست می خورد اما هنوز هم قربانیست) و به کریستوفری داده می شود که با تعصبات خود سعی در حفظ شئونات طبقه خود دارد در حالی که عنان زندگی خود را از دست می دهد.
ولنتاین از نوع دیگری است او آزادی در جامعه را می خواهد و ایده آل گرایی او سنت را زیر پا می گذارد او از طبقه بندی جامعه گریزان و افق هایی را می بیند که زنان بزرگتر از او در درک آن مشکل دارند اما باز هم سیلویا را از یاد می برد و او را به خاطر کارهایش قضاوت می کند و حق را به خود می دهد که معشوقه ای باشد برای تعصبات دوران ادواردی.
سنت و مدرنیته فقط در هنر یا صنعت و نحوه پوشش خلاصه نمی شود بلکه منشا اصلی تفاوت در عقیده است که سنت و مدرنیته را در مقابل هم قرار می دهد و بزرگ ترین میدان مبارزه این دو عقیده در فرهنگ و بارزترین جبهه آن خانواده است. داستان به خوبی به این موضوع پرداخته ولی قضاوت مخاطب است که سنت را پیروز یا مدرنیته را سربلند می کند.
سریال بهترین در ژانر خود نیست ولی برای ما که نزدیک به 200 سال است که بین سنت و مدرنیته گیر کرده ایم تداعی گر سال هایی است که پدران ما از دست داده اند آن هم بر سر موضوعی که دنیا آن را یک قرن پیش در خود دفن کرده است. دیدن 5 قسمت با لوکیشن ها زیبا و طبیعت و قصرهای مختلف به همراه پلشتی های جنگ خالی از لطف نیست ولی برای من در صورتی لذت بخش است که موضوع اصلی فراموش نشود. تشکری هم بکنیم از مترجم عزیز |