1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
God is a Concept, By Which We Measure our Pain
جکس برای اولین بار دستشو کثیف می کنه و کاملا این حرکت جکس نه تنها اونو منفور نمی کنه بلکه بیننده بیشتر عاشق شخصیت اون میشه . هر قسمت از قبلی فوق العاد تره
فصل اول اینجوریه، خدا فصل های بعد رو به خیر بگذرونه.
سریال خیلی خیلی خوبیه و ستاره ی سریال هم بی شک جکسه.
من 8 دادم
خاک بر سر این استیلشم
رسما کم داشت، خیلی دیوونه بود
اقا من عاشق لهجه ی اسکاتلندی، ایرلندی و بریتانیایی هستم.
کیف میکنم اینا حرف میزنن، خدا بیشترش کنه
این قسمت داستان به اوج رسید.
جک و تارا دوباره با هم اونم روی خون!!
بالاخره این مایان ها و سمکرو بینشون جرقه خورد. دقیقاً اینجا روی جک مشکوک میشن!!
نویسندگی این سریال حرف نداره.
اپیزود خیلی خوبی بود . ۹ دادم بش .....
چه پولی جور کرد جکی بوی . صحبتاش با آنسر هم خیلی باحال بود . تیکه های باحالی انداختن. یکی از دیالوگای آنسر : "محض رضای خدا میتونی حداقل بعضی وقتا وانمود کنی که من یه پلیسم"
بچه ی جکس چه ناز شده بود . از همین بچگی هم عضو گروه شده . کلاه سمکرو کشیده بودن کلش .
چه وضعیتیم شد بین تارا و جکس !!!.
حداقل خوبی که داشت این بود که از شر کوهن خلاص شدیم ...
جرقه هایی داره بین جکس و کلی میخوره. تا کی آتشِ خشمشون شعله ور شه!! .
سمکرو و مایانز هم که رسما شاخ تو شاخ میشن . جالب اینکه پریشب من این قسمت رو دیدم و بعدنکه کلی همه اعضای سانز رو به چارمینگ کشوند پیش خودم گفتم چه شود قسمت بعدی و باید سریع برم ببینم. از پریشب هنوز وقت نشده برم سراغ قسمت ۹ .
من مغزم زیادی درگیره این چنوقته ... چرا به جکی مشکوک شن سعید ؟!!
اوجایی که برای جبرانِ پولِ کلاب اون آمبولانس رو دزدیدن خیلی باحال بود
کار جکس و اوپ هم توی فروشِ اون تانکر گازوییل حرف نداشت
اون صحنه ای که به کلی و تیگ و اون ایرلندیه توی اون بار حمله کردن هم عالی بود
جکس چقدر بد سرِ کوهن قاطی کرد!!
اونطوری که دویید توی اتاق گفتم الان میره مثلا کتکش میزنه. اصلا فکر نمیکردم که یه گوله تو مخش خالی کنه
کلی و جکس هم که اوضاشون داره حسابی قاطی پاتی میشه
باید منتظرِ کل کل های این دوتا توی قسمت های بعدی بود
خوب این یارو پلیس فدراله بعد از رفتنش از چارمینگ هم زهر خودش رو ریخت با دادن اطلاعت به داربی در مورد گروه آنارشی
جما هم دست بردار نیست گیر داده به جکس هی میگه تارا خانم دختر بدیه . دیگه مارو هم خسته کرده
صحبت های +++ 99 خیلی قشنگی بین جما و اون زن روسپی یه پیش اومد که جالب بود و معذورم از نوشتنش .
خیلی تیکه باحالی انداخت تیگ بعد از دزدیدن آمبولانس ... گفت چرا ماشین آتش نشانی ندزدیدی .... چون می تونستیم تیم نجات درست کنیم
دیگه این بابای جکس وخاطراتش داره میره رو اعصابم ..مرتیکه از اون دنیا هم این جکس رو ول نمی کنه و نظرات فیلسوفانه اش
واقعا رو مخ راه میره
ولی یواش یواش داره جنگ بین گروه ها شروع میشه واین میتونه سریال رو قشنگ تر کنه
نمیدونم چرا کلی به جکس گیر داد تا بفهمه که به گروه تعهد داره یا ؟ اینکه دیگه معلوم بود داره .فکر کنم میخواست امتحانش کنه
وای اصلا فکر نمی کردم پلیس فدراله برگرده وبره سراغ تارا و بگیرتش.ازون روانی هایی که ول کن ماجرا نیست مثال جوکر تو بت من میمونه . ولی خوب تارا هم خوب فیلم بازی کرد ودهنش رو آسفالت کرد . ولی دیگه بازم فکر نمی کردم یه دفعه جکس کمپلت خر بشه و بزنه و طرف رو بکشه
رسما دیگه جکس هم قاتل شد و به جلگه بی وجدان ها پیوست
حالا برای من یه مسله ای پیش اومد تا قبل از دیدن این قسمت تنها آدم بی وجدان و پست رو در تمام سریال هایی که دیده بودم فقط والتر وایت تو سریال برکینگ بد می دونستم ولی از این قسمت به بعد 2 نفر به این لیستم اضافه شد که می تونن از والتر هم بدتر بشن .1– کلی 2- جکس 3- واتر وایت
به هر حال قسمت زیبایی بود از همه جهت و من 8+1 دادم (و اون یک به خاطر این بود که از شر این پلیسه تو ای ن سریال راحت شدیم)
با سلام,
با اینکه خیلی دیر به به جمع دوستان پیوستیم ولی یه سوال دارم,
تو این قسمت , توی بار همون شخصی که تیر به باسنش خورد و همه تلاش میکردند تیر رو در بیارن, اون شخص با داربی دستش تو یه کاسه بود و میخواست پول ها رو از کلی بگیره و به داربی بده که اوضاع بهم ریخت و خون و خونریزی شد؟؟