Westworld | بحث اپیزودیک | فصل چهارم , اپیزود سوم

[yaser63]

Season 4, Episode 3, Annees Folles خلاصه داستان اين قسمت : برنارد و اشلی برای نجات دنیا با زنی اسرارآمیز که سازمانش با دلوس در حال مبارزه است ملاقات می کنند.+

[тнor]

این قسمت چیز جالبی که داشت نحوه درست کردن اون مگس ها رو نشون داد و اینکه اون برج چطوری کنترل میکنه با صدا که اون یارو توی قسمت قبل بهش اشاره کرد
چیز جالب تری که امروز مورد توجه ام قرار گرفت و به نظرم خیلی محتمل هست اینه که یکی از کاربرا اشاره کرده بود بهش
داستان های که داریم میبینم توی سه تا خط زمانی هست
اول میو و کیلب شروع ماجرای کنترل ذهنی ادما
دومی کنترل ذهنی با موفقیت به اجرا دراومده و کریستینا (دلورس) توی اون شرکت داره برای ادما خط داستانی مینویسه
سومی هم برنارد و ستابز بعد از موفقیت کنترل ذهنی وارد بازی شدن و رفتن کمک اونایی که میخوان علیه این ماجرا بجنگن
برای شخص من که منطقی به نظر اومد

[MrP]

تا اینجا بهترین اپیزود بود و اون اصالت Westworld رو داشت. شروع و پایان هر چیزی رو خالق تعیین کرده و شاید بتونید مسیر متفاوتی رو طی کنید ولی درنهایت از سرنوشتی که براتون مشخص شده نمی تونید فرار کنید . برنارد داره محتمل ترین مسیر برای تغییر پایان رو امتحان میکنه ، باید دید میتونه این قانون خلقت رو تغییر بده یا نه. در مورد «سابلایم» بعد از فصل 2 اشاره ای نشد که تو این قسمت ماهیت سابلایم تا حدودی مشخص شد. «ویلیام» و «شارلوت» اینجور که معلومه به دنبال برگردوندن ربات ها از اونجا هستن و تو اپیزود اول اون جایی که «ویلیام» از کارتل تصاحب کرد باید محل نگه داری داده های «سابلایم» یا همون بهشت ربات ها باشه ولی برای دسترسی بهش نیاز به کلید داره که اونم احتمالا" خود برنارد هست. به تئوری چند خط زمانی منم مشکوکم مخصوصا" وقتی به داستان «دلورس» میرسیم انگار تو یه دنیای متفاوته. نظرم اینه تو خط داستانی «برنارد» پارک کاملا" بازسازی شده ، اصلا انگار آخر الزمانه و گروه های مقاومت و اینجور چیزی تشکیل شده و اینبار «هزارتو» فصل اول برای آدم هاست، کلا" این فصل ساده شروع شد و تو این قسمت پیچیده تر شد. دوست دارم تئوری های خودم رو دنبال کنم تا مال بقیه که لذت سورپرایز شدنش از بین نره . اما برج که میتونه کنترل ذهنی انجام بده بعد از نابودی »ریبوهوم» تو فصل قبل، ربات ها به جای پیش بینی انسان ها دارن انسان ها رو کنترل میکنن، ایندفعه انسان ها هستن که دارن تو زمین ربات ها بازی میکنن.

[opeth1h]

نصف بیشتر این قسمت صرف برگشتن برنارد به داستان شد و اضافه شدن ناگهانی استابز بعد 7 سال به برنارد خیلی جالب از آب درنیومد
نویسنده در قالب برنارد یکبار با آوردنِ بیلِ باغبونی به بیننده میگه که برنارد دارای قوه پیش بینی حوادث شده بار دیگه با ساندویچ ماهی تن و چند بار دیگه در جاهای مختلف.. در حالیکه یکبار بسنده میکرد
گروهی که برنارد به شکل نامفهوم باهاشون آشنا شده و قراره چند قسمتی رو احتمالاً در بیابون باهاشون سپری کنیم (Dune کوچک در وست ورلد) به نظر وصله ناجور این فصل برای پر کردن سریال و رعایت اجباری تنوع نژادیه
یک سوم پایانی ولی یک سریال علمی تخیلی درجه یک و پر اکشن بود / سکانس به دام افتادن کیلب توسط دخترش فرانکی خیلی پر تعلیق بود چون دقایقی قبل مشخص نشده بود که توسط ربات اسیر شده یا نه
با فراز و نشیب جلو میره ولی هنوز بهش امیدی هست 7.5/10