Dexter: New Blood | بحث اپیزودیک | فصل اول , اپیزود دوم

[yaser63]

Season 1, Episode 2, Storm of F**k خلاصه داستان اين قسمت : وقتی پرونده مربوط به مفقود شدن یکی از شهروندان تبدیل به موضوعی جنایی می شود,کلبه دکستر تبدیل به پایگاهی برای عملیات جستجو و نجات این فرد میگردد.این در حالی است که دکستر در تلاش است تا بار دیگر با فرزندش "هریسون" تجدید دیدار کند. با آشنا شدن "هریسون" و "آنجلا" دکستر تلاش می کند تا دنیای گذشته و جدید خود را از هم جدا نگه دارد.+

[norimoh]

کلا این فصل تا اینجای کار ضعیفه

[.:SiSiBK:.]

خیلی خیلی بهتر از اپیزود اول بود. تقریبن میشه گفت داریم هریسون رو میشناسیم. تو این قسمت متوجه شدیم که هانا مرده، البته من حس میکنم به دست هریسون کشته شده.
به نظرم هریسون هم دقیقن مثل پدرشه چون همون اتفاقی که برای دکستر افتاد برای اونم افتاد، ولی تفاوتشون اینه که دکستر یکی مثل هری رو داشت که بتونه اونو به سمت درست هدایت کنه ولی هریسون کسیو نداشت

امتیاز من 9

[bayani]

اپیزود خوبی بود و ریتم بهتری داشت
پلیسای این فصل همش منو یاد پلیسای سریال فارگو که کلا تو باغ نبودن میندازه

[drake]

فک کنم از اولین باری که این سریالو دیدم حدود 10 سال میگذره اون موقع تازه مدرسه رو تموم کرده بودم و پشت کنکوری بودم نمیدونم چرا ولی اصلا نمیتونم با عینک نقد به این سریال نگاه کنم مثل این میمونه که یه دوست خیلی قدیمیم بعد سالها برگشته چطور میتونم چیزی غیر از یه اغوش گرم و یه گوش شنوا براش داشته باشم.....

[wlh]

فک کنم از اولین باری که این سریالو دیدم حدود 10 سال میگذره اون موقع تازه مدرسه رو تموم کرده بودم و پشت کنکوری بودم نمیدونم چرا ولی اصلا نمیتونم با عینک نقد به این سریال نگاه کنم مثل این میمونه که یه دوست خیلی قدیمیم بعد سالها برگشته چطور میتونم چیزی غیر از یه اغوش گرم و یه گوش شنوا براش داشته باشم.....

از همین تریبون استفاده میکنم و تولدت رو تبریک میگم ولی خدایی عینک رو بذار این سریال قسمت اولش هر چی خاطره بود رو خفه کرد من بهش میگم رفیق ناباب ولی میدونم که تو گولشو میخوری

[Alex Vause]

بعد از اون قسمت اول ضعیف یه اپیزود خوب از دکستر رو دیدیم ... با اینکه قسمت دوم ایده خیلی خفنی نداشت ولی اون بخش از دکستر که همیشه سعی میکنه یه قدم جلوتر از پلیس باشه بنظرم حتی از اون میز کارش هم باحال تره. کارکتر هریسون هم یکم امیدوارم کرد. و اما تا اینجا من شخصا بخاطر دبرا بیشتر با سریال حال کردم امیدوارم بازم نقشش پررنگ باشه تو قسمت های بعدی

[ＳｈＩｎＯｄＡ]

[اگه اهل دعا بودم، دعا می‌کردم زودتر تموم شه!] عجب اپیزود دکستری‌ای بود! هیچی جذاب‌تر مونولوگ‌های درونی دکستر نیست. دبرا که این ایپزود عالی بود، هم بامزه بود، هم رو مخ و هم ترسناک! اون دفتر طراحی هریسون بی‌شباهت به کلکسیون لام خود دکستر نبود! خیلی بعیده که از هویت واقعی دکستر اطلاع نداشته باشه، مثل باباش نقش بازی می‌کنه دیگه (حسنی به باباش می‌ره و تره به تخمش!) احتمال به قتل رسیدن هانا به‌دست هریسون وجود داره ولی یه‌ خورده زیاده‌روی نیست؟! قریب به یقین هم قاتل همین کالدوله (شاید یکی از قاتلین!) مخصوصا با اون فرم چشم‌هاش. احتمالش هست که این اتفاقات، سیستمی باشه! مثلا ادوارد نوک هرم و... کالدول هم جزئی از این شبکه؛ قتل برای تفریح یا تجارت یا غیره.

[kingnessi]

You`re already dead اول. دبرا شروع کرد یکی از دلایل اصلیِ (شاید اصلی ترین) علاقه م به سریال دکستر همین پدرسوخته س. اون سکانس اولش توی این اپیزود محشر بود. دوم. دکسترم شروع کرد. همونطوری که دوستان گفتن یکی از دلایل جذابیت دکستر همین کشمکش درونی و دیالوگ هایی هست که با خودش زمزمه میکنه. تلاش دکستر توی قایم کردن ماجرا هم خاطره دکسترِ کلاسیک رو زنده کرد. سوم. ایده قاتل رو خیلی دوست داشتم. یه اتاق بدون راه خروج (قبر) و یکی که تماشا میکنه (خدا). من با تجربه های قدیمی که از دکستر دارم، به اونایی مشکوکم که هیچکس انتظارشو نداره. حدسمو نمیگم که بعدا اگه درست نبود ضایع نشم چهارم. هریسون خوبه ولی نه اونقدر که باید باشه. یا باید یه چیزی نشون بده از خودش یا بارِ اضافه س. حضورش فقط بخاطر تست کردن دکستر برام جذاب نیست. پنجم. ایرادِ "کوچیکی" که از قسمت قبل گرفتم، این قسمت تا حدودی جوابش رو داد ولی هنوزم جای توضیح بیشتر رو داره و باید قانع تر بشیم. ششم. اسم این قسمت کاملا برازنده بود. هم داستان بومی ها رو باز کرد، هم اون میلیونره، هم پدر آقای مقتول، هم دبرا وارد میشود هم دکستر برگشت به اصل خویش، هم قاتل اصلی این فصل رو دیدیم، هم رابطه دکستر و کلانتر پیچیده شد.

پ ن: کلانتر و دبرای این فصلو بیشترش کنید یزیدا

[smh2011]

گفتنی ها رو همه گفتن. ولی خب دلیل نمیشه من بازم نگمشون
دبرا وقتی کلمه قصار خودش رو نگه که نمیشه.
دکستر وقتی مونولوگ هاشو نگه که نمیشه.
تا اینجا که همه چیز خوب بوده. کلاید فیلیپس نشون داده که هدفش تکرار آنچه قبلن انجام داده نیست و فضای جدیدی رو در چارچوب دنیای سریال میخاد تجربه کنه.
داستان همچنان شلختگی هایی داره ولی باید صبر کرد و دید به کجا میرسه.