I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
فصل دوم از فضای کمی فان فصل اول فاصله میگیره. جدی تر میشه. کمی تا قسمتی آتلانتایی تر میشه و بیشتر اندرون شخصیت هاش رو کنکاش میکنه.
با اینکه فصل دوم هم شروع خوبی داره و درگیری تولید آلبوم رو مطرح میکنه اما توی نیمه اولش سریال کم و بیش از فرصت هاش استفاده نمیکنه و 4-5 قسمت مخاطبش رو منتظر میزاره.
ولی با اپیزود قرار گذاشتن دیو با دوژا کت سریال به روند مطلوب برمیگرده و به خوبی راهش رو ادامه میده.
فلش بکی که به شغل تبلیغاتی دیو برمیگرده، بازگشت دیو با الی، سفرش برای تولید آلبوم و البته بازگشت دیو به خونه پدر و مادرش. همه و همه ما رو با خودخواهی دیو بیشتر آشنا میکنن و به خوبی بهش پرداخته میشه. در عین تغییرات فراوان، دیو همچنان خودخواهی و خودشیفتگیش خاص خودش رو داره.
بازهم توی اپیزود آخر یه سریال روند جالبی رو داشت و اجرای تمرینی دیو برای VMA و البته اون ایده عمل جراحی ش جالب بود. نمیدونم چرا ولی این حس رو داشتم که با توجه به اینکه سریال هنوز برای فصل بعدی تا امروز تمدید نشده شاید مثل سریال Knick اینجا واقعن عمل جراحی انجام بشه و اتفاق مهمی (شاید کما و حتی مرگ) بیفته!!
پایان فصل دوم میتونه پایان مناسبی برای کل سریال باشه. به هر کدوم از شخصیت ها که نگاه کنی میشه گفت که به نقطه مطلوبی رسیدن.