I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
یکی از بهترین سریالا تو ژانر پلیسی و جنایی خیلی واقعی کار شده به دور از هیجانات کاذب
متاسفانه فصل قبلش 3. 4 ماه بدون ترجمه بود ایشالا فصل 6 بیشتر مورد توجه قرار بگیره
کامل ترجمه شده میتونی از اینجا دانلودش کنی
http://worldsubtitle.info/57083/دانل...ل-bosch.html
دو قسمت آخرو تو ساب سین نذاشتن
این سریال تو این ژانر واقعا دیدنیه. داستان قوی و شخصیت پردازی جذابی داره و هیچ جای سریال خسته کننده پیش نمیره یا به قول دوستمون عاری از هیجانات کاذبه
بازی خوب تایتس ولیور و لنس ریدیک از نقاط قوت سریاله و قبلا هم شاهد ایفای نقش خوب هر دوشون تو سریال های Sons of Anarchy و The Wire بودیم
فقط حیف که تو ایران خیلی شناخته شده نیست وگرنه از نظر زیرنویس هم مشکلی نداشت. امیدوارم فصل ششم زودتر ترجمه بشه
متاسفانه در هر سیزن ما مشکل ترجمه این سریال بینظیر و داریم در حالی که سریالهای خیلی آبکی سریع ترجمه میشن
این سریال بیننده های پیگیر خودش و داره کسایی که از کلیشه های رایج و استفاده های ابزاری از س ک س و انفجار و جلوه های ویژه به جای پرداختن به محتوا و شخصیت پردازی خسته شدن
The Overlook
S06E01
ضمنا می دونم همه ـتون می دونید ولی محض اطلاع افرادی که نمی دوننپرونده قسمت قبل هنوز برای باش بازه ولی این دار و دسته جدید کلا خیلی قابل بحث اند نمی دونم به کجا برسه داستانشون ولی خوندن راجع بهشون آدم رو اغناء نمی کنه.
Sovereign citizen یه نوع جنبش ـه که در برخی مناطق گفته میشه به عنوان تروریست داخلی شناخته میشن و پلیس نواحی مختلف برای نوع رفتارشون با این دسته آموزش های خاصی میبینن. حتی بعضی جاها گفتن از رادیکال های اسلامگرا هم خطرناک ترن.
از این قضیه که بگذریم شروع خوب فصل با دو تا سورپرایز هیجان انگیز حداقل بعد از یک سال تونست راضی کننده باشه.
ارائهی 606 تيویورلد | زيرنويس فصل ششم Bosch
این چهار قسمت رو هم پشت سر هم دیدم و به نظرم حالا میشه گفت ساید استوری ـها دارند جذاب تر و مرموز تر از داستان اصلی می شن و این ریسکیه که این فصل داره به جون میخره. حداقل سه تا داستان رو الان می تونم براتون مثال بزنم که دارند جذابیت فوق العاده ای پیدا می کنن. حالا اینا به کنار مدز چقدر خوب شده "باش کوچولویی" که بزرگ شده توی سریال حالا می درخشه، تضادهاش با باش رو ببینید به نظرم کم بیاره جلوی تجربه "باش بزرگ". حتی توی صحنه توضیح دادن برای مجرم شبه رکتیفای ـیمون قشنگ حرف های باش رو دارید توی میمیک های صورت مدز می بینید و تازه این قبل از مکالمه سر میز صبحانَست، کله شقی النور با باش رو ترکیب کنید ببینید می تونید مخالفت مدز با هری رو توجیه نکنید؟ حالا که واسه فصل هفتم هم تمدید شده از الان باید دید و حدس زد که خلقیات باش و النور می کشونن مدز داستان ما رو سمت سرنوشت نهاییش یا بازم می خواد مقاومت کنه؟ دلتنگ لحظه ای میشم که برنامه اصلی برای زندگی آینده اش رو به باش بگه.
جدای از اینها حس اومدن اتفاقات بسیار بد از سمت این گروه ـه به مغز آدم خطور می کنه قربانی کیه؟! امیدوارم یه کاراکتر اصلی باشه. هر چند باش آدرنالین رو دوست نداره و توی بکار بردنش بیشتر به رسوم مردمان چین و ویتنام برای مجازات شنیع ترینِ جرم ها پایبنده، بله Lingchi، دقت کنید از زمانی که شروع میشه داستان، باش با یه مراسم خاصی به یه تیکه چوب می بنده شما رو، حالا شروع میکنه به تکرار صدایی برای شبیه سازی تئوری های کوچیک توی مغزتون، درست مثل زمزمه مردم اطراف صحنه Lingchi ـیه یه مجرم، یه خورده طولش میده ولی می دونید که با برش اول قراره تیکه گوشتی تازه کنده بشه و دردش رو احساس کنید، پس موسیقی آسیای شرق و مهد تمدن دنیا، چین رو، شروع به نواختن میکنه و با هر قسمتی یک ذره از بدنه مغزتون رو می بره طوری که دردشو احساس کنید اما نمیذاره بی هوش بشید درست همونطور که اعدام بربریت وار چینی ها اجازه بی حس شدن به مجرم رو نمیده و از تریاک صحنه های بدیع استفاده میکنه تا حس بی قراری برای برش بعد رو درونتون بوجود بیاره، طی این پروسه اینقدر تکرار میکنه این کار رو تا حتی قربانی صحنه ها هم لذت می بره از تماشای death by a thousand cuts ـی که تعلیق و هیجان این سریال با هم بوجود میارند.
Bosch - پایان فصل ششم
امتیاز به فصل : 8.0
What a Wonderful Worldپ.ن : ژولی 3in a row
اصلا پایانش رو دوست نداشتم نه اینکه خوب نبود تاریک و منزجر کننده نبود، اون جوری که به خودت بگی واو این دیگه چی بود؟ به جاش یه پایان مناسب به سبک باش دور از هیجان و سورپرایز ویژه. وقتی به این شغل یعنی پلیس جنایی فکر می کنی می بینی چقدر سختــــه، چقدر باید تلاش و پشتکار داشت و پیگیر بود، چه بسا لحظه ای امیدت به یه نفر و شور درونی ـت برای یه پرونده رو از دست بدی اون پرونده می تونه به هیچ تبدیل بشه. باش داستان اینجور آدماست، تلاشگر بدون فکر به تسلیم، چقدر مثل اینا بودن سخته. تقریبا تمام داستان های فرعی به پایان رسید و نتیجه همشون رو دیدیم غیر از صحنه آخر که امیدوارم ادامه پیدا کنه و بیشتر این قسمت از دنیای جنایت رو ببینیم. بالاخره جی ادگار توصیه ها رو گوش کرد و به نظرم هر چی بیشتر درگیر این دنیا میشه "باش" تر میشه، روزی خودش به باش ایراد می گرفت که فلان الان دیگه نمی تونه تصمیم بگیره کدوم راه درست تره. یه خورده که فکر بکنید یه شیطان درون همه دارند مهم اینه که کی باهاش کنار بیای وگرنه تسلیم شدن بهش برای ما که حداقل زیاد طول نمیکشه.
برخلاف چیزی که می تونست باشه، این دسته کوچیک یاغی ـمون به نظرم آمازون شجاعت به خرج نداد و عین تموم شبکه های دیگه صلح رو به حل مشکلات اساسی ترجیح داد. اینکه دسته ای هستند که به جنازه ـی باقی مونده از بنیاد دموکراسی تف هم نخواهند انداخت، توی این چند ساله با حرکت هایی که توی دنیا میبینیم کاملا مشخصه ولی مدیا و مخصوصا اینجور کالاهای پربیننده باید برائت جستن از این لاشه متعفن رو زودتر شروع کنن چون چپ افراطی راست افراطی میانه رو و بقیه این مزخرفات دوای درد نیست، به قول دوایت the System Fails و هر کی بخواد تنظیمات خودش رو به عنوان اصلاحات من در اون اعمال کنه مثل اینه که بخواد ادای دکتر فراکنشتاین رو در بیاره و یه هیولای بدتر بسازه. این وسط قربانی هاش یه کسایی مثل همین کلایتون یا امثالهم هستند اینها کسایی هستند که توی سیستم بزرگ شدند و چاره ای ندارند که اینجوری باشن.
پیش بینی ـم راجع به مدز هم درست دراومد تا حدودایی البته، من روی اینکه پلیش بشه بعد دیدن یه اتفاق هولناک که توسط چندلر استارت میخوره حساب می کردم ولی خب پایان بندی سریال یه جورایی مدز رو از فلسفه باش جدا کرد و من اینو نپسندیدم.
مشاهده محتوا اسپویلر