Westworld:بحث و تبادل نظرپیرامون فصل سوم

[yaser63]

در این تاپیک می‌توانید پیرامون سوم سریال Westworld که پخش تلویزیونی آن از پانزدهم مارس2020 (بامدادوشنبه بیست و ششم اسفند98) از شبکه HBO آغاز می گردد بحث و گفتگو بفرمایید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.

[Julie]

در مورد جبر و اختیار تو دنیای امروزی به ما ثابت شده که نگاه کردن به مسائل با مدل‌های دودویی (خوب و بد، زشت و زیبا، جبر و اختیار و ...) چندادن روش خوبی برای شناخت دنیا نیست چرا که این مدل‌ها با پارادوکس‌های زیادی همراهن. به نظر بنده جبر و اختیار در یک بازه قرار دارند و در شرایط‌های مختلف ممکنه تغییراتی روشون اعمال بشه. توی قسمت آخر سریال هم با این موضوع مواجه شدیم که کیلب در جایی نشون داد می‌تونه قدرت اختیار داشته باشه و فهمیدیم سراک که به‌نظر قدرتمندترین مرد زمینه و اختیار همه چی دستشه بی‌اختیار تر از همس. اگر بخوایم این موضوع رو توی دنیای واقعی بررسی کنیم اولین جایی که باید سراغش بریم مغز انسانه، طی میلیون‌ها سال تکامل اتفاقات متفاوتی رقم خورده تا مغز ما به شکل امروزی در بیاد و ما ساختار اصلی مغز و راه‌های ارتباطی سیگنال‌های مغزیمون رو بیشتر از گذشتگانمون به ارث بردیم که اختیاری در تصمیم گیری راجب این مسائل نداشتیم. در ادامه با ورودی‌هایی که ذهنمون از محیط اطرافش دریافت می‌کنه این مسیرها ممکنه دچار تغییر بشن و ما به اختیار مسائلی رو که دوست داریم در اختیار مغزمون قرار بدیم. که اینجا هم بحث‌ها متفاوتی در مورد این تصمیم و اختیار مطرحه که یکیش در مورد این موضوعه که مغز برای خودآگاه ما توهم تصمیم‌گیری رو ایجاد می‌کنه.تو یه آزمایش در دهه 80 میلادی با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرام (EEG) مغز انسان بررسی شده که تو این آزمایش از فرد خواسته میشه که یه دکمه رو به دلخواه هر زمانی که دوست داشت فشار بده، آزمایش‌ها نشون میدن مغز تقریبا 300 میلی ثانیه زودتر از خودآگاه ما تصمیم خودشو گرفته و بعد خودآگاه ما این باور رو به ما میده که ما تصمیم گرفتیم. این آزمایش‌ها تو سالای 2010 هم تکرار شده و مشخص شد که مغز 1.5 ثانیه تا 7 ثانیه زودتر این تصمیم‌ها رو میگیره. خب بعضی از دانشمندان به این موضوع میگن توهم اختیار و بعضی از دانشمندان هم میگن که این تحرکات مغزی در اصل آماده شدن مغز برای تصمیم‌گیری خودآگاه هست و هنوز نتیجه روشنی در این زمینه وجود ندارد. فصل سوم وست ورد در مورد این فصل سریال هم باید بگم بر خلاف دوستان من از اکثر اتفاقات این فصل راضی بودم، فقط یک مقدار صحنه‌های اکشن به خاطر افزایش هزینه پورداکشن زیاد شده بود که خیلی دوست نداشتم. داستان میو درسته تو خالی بود ولی پایان خوبی داشت، دلورس هیچ‌وقت تغییر 180 درجه‌ای نداد، چون فورد ینی سازنده دلورس ویلن داستان نبود و از اول هم مشخص بود که سراک ویلن اصلی این فصل هست و بشریت رو به بازی گرفته، اتفاقات بعد از تیتراژ هم خیلی دلچسب بود.

[MrP]

پایان فصل سوم این فصل هم تموم شد و با اینکه نظرات در مورد این فصل خیلی متناقضه ولی من راضی بودم و حتی فصل سوم رو بهتر از فصل اول می‌دونم، من هنوزم معتقدم اونایی که فصل سوم رو کوبیدن هنوز درک درستی از سریال پیدا نکردن، اگر به عنوان یه سریال اکشن Westworld رو دنبال می‌کنید این سریال برای شما نیست و یا اگر به عنوان یه سریال معمایی و رمزآلود به این سریال نگاه می کنید بازم این سریال برای شما نیست، درسته که هیجان سریال بر اساس اکشن و معما بنا شده ولی زیر بنای سریال مفاهیم فلسفی و علمی‌ای است که در دنیای فیلم و سریال معمولا" پرداخت کاملی از اونا صورت نمیگره و یا حداقل در چند سال گذشته نمونه‌ای برای اون بوده. داستان آفرینش، رابطه خالق و مخلوق، خودشناسی، آزادی اراده، نظم جهانی، تجسم آینده و خیلی از موضوعات دیگر به واسطه این سریال دوباره راهشون رو به ذهن بیننده باز کردن، مفاهیمی که باید برای درک اونا چندین جلد کتاب خوند ولی Westworld با زبانی ساده تر و با چاشنی هیجان در قالی چند اپیزود یک ساعته برای شما ترسیم میکنه . قسمت ۸ بر خلاف دیگر اپیزودهای این فصل قسمت آرومی بود و اون پیچیدگی قسمت‌های گذشته رو نداشت و خب قابل پیش بینی بود، چون به اکثر علامت‌ سوال‌ها تو قسمت‌های قبل جواب داده شده و این اپیزود بیشتر خط مشی سریال برای فصل بعد را مشخص کرد. البته بعد از اپیزود پایانی فصل دوم انتظار میرفت که «نولان» و «لیزا جوی» دیگه نیان هر چی سوال و جواب هست تو یه قسمت رو سر بیننده خروار کنن و حرکت هوشمندانه‌ای بود که با هیجان کاذب روند صعودی فصل رو بهم نزنن. این اپیزود در واقع شروع یک پایان بود که از فصل بعد باید منتظر حال و هوای آخرالزمانی و جنگ تمام عیار ربات‌ها با انسان‌ها باشیم، روند اتفاقات فصل سیر تحول کاراکترها رو به خوبی نشون داده بود که تو این اپیزود رونمایی شد و مهمتربن اونا «شارلوت» بود که در نهایت بعد از کلنجاری که با خودش داشت جایگاه خودش و هدفش رو مشخص کرد و به شرور سریال تبدیل شد. اما «ویلیام» ، هیچی لذت‌بخش تر از بازگشت مرد سیاهپوش نیست، مثل اینکه خود نویسنده‌ها هم زیاد با کاراکترش تو فصل سوم حال نکردن که تصمیم گرفتن اونو به اصل خودش برگردونن، اینبار دیگه هیچ شکی نیست که «ویلیام» کیه، همون هفت تیرکش بی‌رحم دنیای غرب که اینبار آدم‌ها رو قتل عام خواهد کرد. در نهایت اینو هم بگم که این فصل برای من بی‌نقص بود و بهش نمره کامل ۱۰ رو میدم، باشد که فصل بعدی هم به این خوبی باشد.

[opeth1h]

قسمت هشتم - تئوری بحران
همیشه اپیزودهای پایان فصل سریال ها یه عده رو راضی میکنه و یه عده رو نا امید ,داستانی که این فصل مطرح شد با وجود ظهور ناگهانی سراک و دستگاه های تعیین کننده سرنوشت بشر یعنی ریهوبوم و سالامون چاره ای جز از بین رفتنشون وجود نداشت و به اصطلاح باد آورده رو باید باد میبرد و این به قیمت ساده سپری شدن و تموم شدن حدود یکساعت زمان اپیزود آخر شد با وجود هیجانات قطره ای و اکشن های لحظه ای رویارویی سراک و دلوروس و کلید واژه هایی مثل نجات نوع بشر یکم رو به کلیشه میرفت ولی نقطه نجات سریال و فصل های بعدی دنیای موازی ای هست که برنارد برای اولین بار توش سیر کرد
و میتونه چالش های قبلی وست ورلد رو به سریال برگردونه که توی پارک شاهدش بودیم
پرومو آخر اپیزود و پیش زمینه فصل بعد هم جالب بود و حذف ویلیام (انسان) و دنیای جدیدی که با حذف موقت سراک ساخته شده برای من انتظار فصل بعدی رو ایجاد کرده
نکته عجیب این قسمت ملاقات برنارد با پیرزن سیاه پوست و صحبت در مورد پسر برنارد یعنی چارلی بود و تقریباْ تمام دیالوگ ها رمزی بود حتی میشد یه ارتباطی با آینده توش دید نمیدونم اشتباه میکنم یا نه ولی چارلی هر چی که هست یه ارتباطی با هیل و معماهای طرح شده برای آینده توسط فورد داره-خوشحال میشم نظر دوستان رو نسبت به این ملاقات بدونم

به شخصه کاملاْ‌ از این فصل راضی بودم و از هشت تا اپیزود به شش تا ۹ دادم و به اپیزود های سوم و آخر به خاطر پر رمز بودنشون ۸ و اگه فصل های دیگه رمز گشایی بشه قابل تغییره در مجموع 9/10 به کل فصل

[alimori]

در کل از این فصل راضی بودم . هرچند خیلی انتقاد بهش وارده . کاشکی توی کارگردانی صحنه های اکشن دقت بیشتری میکردن. توی همین قسمت آخر چندین بار پیش اومد چند نفر با مسلسل تیر میزنن ولی به دلورس نمیخوره . نمونه بارزش صحنه روی پل که ده نفر آدم نمیتونن از دو قدمی بزننش. این مشکلات توی ذوق میزد . طراحی صحنه و آینده خوب کار شده بود. داستان هم قشنگ معلومه کشش دادن.

مرد سیاه پوش و میو که شخصیت های اصلی فصول قبل بودن انگار جایی نداشتن و به زور چپونده بودنشون تو فیلمنامه. این جاناتان نولان یه قسمت هم بده داداشش بنویسه و
کارگردانی کنه. عجب چیزی میشه.

الان تاریخ عضویتم رو دیدم 2012 هست. 8 سال چقدر زود گذشت . اون موقع گات فصل دومش بود فک کنم. دلم گرفت اصن

[MrP]

opeth1h
نکته عجیب این قسمت ملاقات برنارد با پیرزن سیاه پوست و صحبت در مورد پسر برنارد یعنی چارلی بود و تقریباْ تمام دیالوگ ها رمزی بود حتی میشد یه ارتباطی با آینده توش دید نمیدونم اشتباه میکنم یا نه ولی چارلی هر چی که هست یه ارتباطی با هیل و معماهای طرح شده برای آینده توسط فورد داره

اون زنه که «لورن» همون زن آرنولد بود. «فورد» خاطره واقعی آرنولد رو به برنارد داده بود. فکر نکنم ارتباطی بین بچه های برنارد و شارلوت باشه و تنها وجه اشتراک بین این دو نفر ،از دست دادن بچه هایی بوده که برای خودشون نبوده که یکی رو شرور و دیگری رو آدم خوبه کرده. سایت Insider یه مقاله درباره قسمت آخر منتشر کرده با عنوان «13 نکته ای که ممکن است از قسمت آخر از دست داده باشید». توصیه می کنم حتما" بخونینش ،به نکته های جالبی اشاره کرده. این دو تا عکس هم پاییین هم تمام اتفاقات مهم رو مختصر تو خط های زمانی مختلف شرح میده. اگر دنبال سوالاتی هستین که براتون بی جواب مونده حتما" این کمکـتون کنه. [IMG][/IMG][IMG][/IMG]

[lady snow]

مسئله اینجاست تو یه ایده خیلی خفن داری و می بریش شبکه و اونام ذوق مرگ میشن. فصل اول عالی پیش میبری. انقدر شبکه ازش پول درمیاره که میخواد چند فصل دیگه ازش بسازه. ولی تو فقط برای یه فصل فکر کرده بودی. خلاصه در طول چن ماه فصل دوم رو هم یجوری جمعش میکنی ولی فصلهای بعدی دیگه کم میاری ...
اتفاقی هست که این روزها خیلی زیاد در شبکه های مختلف شاهدش هستیم

سریال شلخته شده. این فصل بیشتر یه فیلم اکشن-تخیلی درجه 2 هالیوودی بود تا سریال وستوورد
تبدیل کردن مرد سیاه پوش به یه سرگشته سفید پوش. تبدیل کردن میو باهوش به یه زن احمق شمشیر به دست.
متاسفانه انگیزه کارهای میو درنیومد یعنی اصلن قوی و قابل باور نبود. قبلنا دعوای بین دو تا قهرمان زن بخصوص اگه یکیش بلوند باشه یکیش بلک جذاب به نظر میومد ولی الان دیگه خیلی کلیشه ای شده. آخرشم یهو با سخنرانی دلورس رستگار شد
ارون پاول چنگی به دل نزد تو این فصل. یعنی به عنوان یکی از نقشهای اصلی اکت خاصی نداشت.
داستان هم دیگه پیچشی آنچنانی نداشت. همه چی کاملا مشخص بود. اما بعضی معماهای فصل قبل ... ولش کن اصن.
سعی میکنم با خودم روراست باشم. نه نولان فیلسوف بزرگ قرن هست نه تیم نویسنده ها و بقیه عوامل. درنتیجه قرار نیست هر جمله یا حرکت یه فلسفه ای پشتش باشه.
ازونطرف هم نولانها که مقدس نیستن که. بهرحال هر آدمی یه کارش میگیره یکیش نمگیره. خب این فصل نگرفت 6/10

پ.ن: فک میکنم یکی از معایب زیاد سریال دیدن همین باشه. بعد از ده دوازده سال دیگه نمیشه از هرچیزی لذت برد

[smh2011]

واویلا از این همه افت... برای من فصل اول سریالی بود که تقریبن همه چیز داشت... داستان و ایده جذاب، پرداخت مناسب، کارگردانی خوب، توییست و ایده چند خط داستانی، بازیگری و موسیقی متن خوبو ... از همه مهم تر ژانر علمی نخیلی رو هم بالاخره یه تکونی میداد بهش و جزو معدود سریالایی با پروداکشن و تیم قوی بود.. فصل دوم همه چیز داشت ولی بعضی چیزا رو زیادی داشت دیگه... زیادی توییست وار بود، بیش از اندازه تایم زمانی داشت و عملن قاطی پاتی بود. داد همه هم دراومد... خالقین سریال اومدن توی فصل سوم این مشکل رو برطرف کنن و راهکار هاشون چی بود؟
کاهش تعداد اپیزود های سریال
برای اینکه مطمئن بشیم همه میفهمن سریالو بیایم کلن وقایع دراماتیک داستان و شخصیت پردازی رو بی خیال بشیم و هرکسی فقط بیاد نقش و هدف خودشش رو توی دیالوگ بیان کنه
این وسط هر از گاهی هم اونا رو بجون هم میندازیم 4تا تکنولوژی خفن مثل اسنایپر از راه دور و ربات غول پیکر هم میاریم.
فقط همین... دیگه هیج منطقی پشت هیچکدوم از اعمال و شخصیت های سریال نیست... درواقع هست اما منطق ذر لحظه و در هر قسمت سریال فرق میکنه.
درواقع اونقدر سریال اشکال ریز و درشت داشت که هرچقدر سعی میکنم ذهنمو جمع کنم که درست راجبش بنویسم نمیشه...
یه عده از دوستان دفاع میکنن که سریال مفاهیم فلسفی و بنیادینی رو مطرح میکنه..حالا در کنارش یه چنتا اکشن و معما هموجود داره پس بخاطر این مفاهیم نباید به سریال خرده گرفت.
حرفشون درسته ولی فقط مطرح کردن کافی نیست. ایده باید مطرح بشه پرداخت بشه و به اصطلاح در بیاد حالا به هر صورت و منطق روایی.
بطور کلی سریال بعد از فصل اول اپیزود به اپیزود جوری پیش رفت که اشتیاق کمتری برای دیدنش وجود داشته باشه.

پ.ن: بعد از 5-6 سال که سریال Battle star gallactica گوشه هارد افتاده بود توی این دوران قرنطینه شروع کردم به دیدنش...اونهم موضوعش راجب شورش ربات های ساخت بشر علیه انسان ها هست. البته تا فصل دومش حول مسئله جبر و انتخاب نبوده و بیشتر مفاهیم عرفانی رو مطرح میکنه... با اینکه پروداکشن ضعیف تری داره ( البته برای 15 سال پیش خوب بوده و الان ضعیف به نظر میاد)، اما یکدست تر از وسنورلد هست. باگ های داستانی درشت نداره... پیشنهاد میکنم ببینینش.

[Hesam]

هنوز نمیتونم با خودم کنار بیام که این فصل خوب بود یا بد.
ولی اینو مطمئنم حتی به اندازه نصف فصل اولش هم نبود.
سریالی که تو فصل اول وقتی بهش فکر میکنی هیچ باگی‌ پیدا نمیکردی ولی این سری ....
فکر کنم این دوستان نویسنده قسمت به قسمت داستان رو مینوشتن
ما فهمیدیم دلوریس از قبل کیلب رو انتخاب کرده بود ولی خب کیلب وقتی با دلوریس آشنا شد که دلوریس مجروح بود، بعد از ملاقات اولشون هم گفت منو نشناسی به نفعته، خب چطوری میشه اونوقت تصادفی همو دیدن ولی انتخاب خوده دلوریس بوده، تازه اون زمان دلوریس به اینسایت و این چرت و پرتا دسترسی نداشت که بتونه خودش به کمک اون نرم افزار تو مسیر خودش قرارش بده. اطلاعاتش رو‌ هم که بعدا بدشت اورد تازه فهمید کیه و چیه.
میو و دلوریس این همه با هم تو کل فصل حرف زدن ، همدیگه رو‌تیکه پاره کردن ، یعنی نمیشد همون اول این خاطره حنا در مزرعه ش رو براش تعریف میکرد؟! یعنی هیچ جور دیگه ای نمیشد میو نظرش برگرده؟! یا بار اکشن سریال کم‌ میشد؟!
این خواهر عزیزمون میو وقتی اینقدر قدرت دارن خودشون رو از کنترل سراک در بیارن و کارهاشونو پیش ببرن خب از اول انجام میداد و میرفت دنیای خودشو میخواست با فرزند نازنینش اخه یعنی چی یهو فهمید وااااو چه قدرتی دارم من زد ریموت رو ترکوند.
اصلا اون شبیه ساز دنیای وارورلد و نازی ها چی بود دقیقا؟! نکته فلسفیش ، معمایی، اکشن، جنای یا تر چی دیگه ش چی بود دقیقا؟
موساشی دقیقا نقشش چی بود؟! کلمنتاین و اون یکی سامرایی که اسمش یادم نیست فقط اومدن اونو بکشن؟! خب اینقدر راحت میشد اگه کید کشتش ۴ تا شمشیر باز میفرستادن میکشتنش دیگه.
هیلوریس اگه کپی دلوریس بود چطوربخاطر بچه و‌ شوهر یکی دیگه که چند روزی بیشتر نمیشناسه اونارو به خودش خیانت میکنه؟!
و کلی سوال و باگه دیگه
شاید تقصیر خودمونه و‌ دیگه خیلی انتظاراتمون بالا بوده
امیدوارم فصل بعدی جواب همه سوالارو‌ بده یا حداقل اینقدر ضعف نداشته باشه، حیفه خدایی.
باز با این حال من منتظر فصل بعدی بازم هستم و این انتخاب منه چون قدرت انتخاب دارم.

[saeedporreza9]

فصل 3 اینقدر خسته کننده و بی هیجان بود که چند ماه طول کشید تا تمومش کنم! اسم سریال وست ورلده ولی کلا ازش فاصله گرفتن و انگار داری یه سریال دیگه ای رو میبینی.فصل 1 اینقدر عالی بود که میگفتن قراره جای گات رو بگیره ولی بنظرم زود با کله اومد پایین.

4/10