I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
قسمت اول و دوم
Mindhunter از اون دسته سریالهاست که خیلی دوستشون دارم ، سریالهایی که در کنار محتوای جالب و کیفیت فنی ، داستانگویی رو بلدن و میتونن بیننده رو برای دیدن ادامه داستان بی تاب نگه دارن.
قسمت اول خیلی خوب بود ، نماهای دور و نزدیک از برخورد بیل ، هولدن و دکتر کار با رئیس جدیدشون ، خیلی هوشمندانه کار شده بود. این فصل هم قراره تمرکز سریال روی جنایتهایی با انگیزه جنسی باشه و ابتدای هر اپیزود داستان یه شخصیت دیگه رو با همین مشکلات دنبال میکنه.
سریال زیاده گویی نمیکنه و دقیقا جایی که باید روندش کند بشه و دیالوگهای زیادی رو بشنویم این کار رو میکنه و هر وقت لازمه میره سراغ اکشن ، مثل ابتدای قسمت دوم که بلافاصله وارد ماجرای BTK شد.
با اینکه از نحوه به تصویر کشیده شدن "Son Of Sam" زیاد خوشم نیومد ولی بی صبرانه منتظر ورود "چارلز منسون" هستم ؛ شکارچی ذهن با فصل اولش و نمایش درخشان "اد کمپر" نشون داد میتونیم بالاخره چندتا قاتل درست و حسابی و بدمن ترسناک رو توی تلویزیون ببینیم.
بدون نگاه کردن به لیست عوامل آخر هر اپیزود میشه فهمید کسی که پشت دوربین این دو قسمت بوده کارش رو خیلی خوب بلده ، "دیوید فینچر" استادانه بودن کارش رو توی جزئیات نشون مبده، مثل تغییر زاویه دوربین به همراه بالا و پایین کردن موسیقی توی صحنه مصاحبه بیل تنچ و برادر یکی از قربانیان قاتل BTK و یا شاتهای پینگ پونگی از چهره شخصیتها توی سکانس مصاحبه با "پسرِ سم".
تاکید میکنم این سریال رو از دست ندین.
مشاهده محتوا اسپویلر
قسمت سوم و چهارم
تفاوت بین کیفیت فنی قسمت سوم و چهارم کاملا مشهود بود. صحنه مصاحبه با "ویلیام پیرس" رو توی قسمت سوم تماشا کنید و از صداگذاری ، نحوه حرکت دوربین دور میز و هدایت بازیگرها لذت ببرید.
کلیف هنگر پایانی عالی بود ولی امیدوارم با اضافه شدن به حجم داستان توی این فصل ، بتونن تا آخر داستان رو با همین کیفیت تعریف کنن. حجم اتفاقات این فصل میتونه برای دو سه فصل کافی باشه و امیدوارم آخر سر داستان رو سرهم بندی نکنن.
توی این قسمت بالاخره فضای مصاحبه ها تنوعی پیدا کرد و این نکته جالبی بود علیرغم اینکه آنچنان سکانس درخشانی از کار در نیومد ولی میتونه شروع اتفاقات جذابی در ادامه باشه.
نکته عجیب قسمت چهارم ، حذف کردن داستان قبل از تیتراژ این فصل درمورد اون بیمار جنسی بود که ابتدای هر اپیزود میدیدم (در حقیقت داستان دنیس ریدر یا همون قاتل BTK هست). شاید اشاره به چیزی داره که برای فهمیدنش باید صبر کرد.
لیست قاتلین معرفی شده قسمت سوم و چهارم
مشاهده محتوا اسپویلر
اول یه تشکر بکنم به خاطر اطلاعاتت در مورد تاریخ جنایت آمریکایی
من سریال رو تا قسمت 7 که دیدم باید بگم قطعا صحنه چارلز منسون و صحبتهاش بهترین قسمت تو این فصل تا اینجا بوده و اطلاعات خیلی جالبی در مورد این که پیشبینیهای منسون از جنگ نژادی کامل کپی بوده. ولی چیزی که در ین فصل بیشتر به چشم میاد. تمرکز بیشتر بر روی شخصیت بیل هست که نسبت به فصل اول به وضوح بیشتر شده . مانورهایی که رویه شخصیت و اتفاقاتی که برای فرزندخوانده اون میوفته اون را از سه جهت درگیر میکنه. بیشتر نمادی از سیستم آمریکایی هست. یه آمریکایی معتقد به سیستم که رفتار با منطقی رو نشون میده. شاید تقابل مصاحبه با منسون و صحبتهای دو طرفه این دو طرف یه جورایی بیانیه ای باشه بر محکومیت سیستم ... البته شاید...
خلاصه قسمت مصاحبه منسون فوق العاده بود.. هر چند من فصل اول رو بیشتر دوست داشتم تا اینجای کار ...
خلق اثری صورت گرفته که توصیفش از توان من خارجه. نمیدونم چطوری میتونم توضیح بدم یا از توصیف کنم این سریال روانشناسانه رو ولی از چیزی که مطمئنم اینه که برای تک تک لحظه ها و دیالوگ های فیلم و حتی حالات چهره افراد ساعت ها وقت صرف شده.
موقع تماشای این سریال همش خداروشکر میکنم که رابطم با مادرم خوب بوده
یکی از چیزایی هم که خیلی خیلی خوشم میاد، تیپ و لباس های مرتب و اتو کشیده ای هست که دو تا مامور همیشه میپوشن. به صورت وسواس گونه ای به مرتب بودن لباس هاشون توجه میکنن و ترکیب های خیلی شیکی هم انتخاب میکنن.
من نکاتی رو بهش اشاره کردم که کمتر بهش اشاره شده و توضیح و اشاره به نکات اصلی رو به اساتید محترم میسپرم وگرنه این سریال از تیتراژش که یادآور باشگاه مشت زنی دیوید فینچر (شات های سریعی که نشون میده و تاثیر در ناخودآگاه افراد) هست تا موسیقی و هر چیز دیگه به معنای واقعی کلمه بی نظیره.
silence isn't empty it's full of answers
قسمت پنجم
قسمت چهارم رو از لحاظ فنی دوست نداشتم ولی این قسمت با اینکه کار همون کارگردانه فوق العاده خوب از کار دراومده. سکانس ملاقات با کمپر (اولین باری که بیننده توی این فصل اد کمپر رو میبینه) یه کلاس درسه. اینکه چطور میشه با استفاده از یه مجموعه دیالوگ جذاب دوباره تمام اون دلهره و ترس مخاطب از این شخصیت که در طی یک فصل کامل ساخته شده بود ، رو برگردوند. البته این وسط نباید از بازی عالی بازیگر هم چشمپوشی کرد، اونقدر خوب بازی میکنه که آدم شک میکنه شاید با ورژن واقعی طرفه.یکی از بهترین تصمیمات کل سریال توی همین قسمت و نحوه پرداخت به "چارلز منسون" گرفته شد. منسون برخلاف تمام اون افسانه ها و داستانهایی که ازش ساختن شیطان خونخوار و عجیب و غریبی نبود. منسون هیچوقت آدم نکشت و مثلا همین اد کمپر شخصیتی به غایت پیچیده تر از منسون داره. اما دلیل ترسناک بودن منسون قدرت کنترلش روی افراد و رسانه هاست ، یجورایی میشه گفت بازیگر فوق العاده ای بود ، اونقدر عالی و دقیق که هیچکس تا به امروز به تقلبی بودنش پی نبرده.
البته اشتباه نکنید ، منسون دروغ میگه و حرفهاش تقلبی هستن ولی مطمئن باشید یکی از خطرناکترین انسانهای تاریخ بود. منسون قدرت فوق العاده ای توی کنترل ذهن افراد داشت و با گفتن جمله هایی به ظاهر منطقی ، ذهن اطرافیانش رو مسموم میکرد ، همون قدرتی که دیوید کورش ، جان جونز ، اُشو و شوکو آساهارا و خیلی های دیگه داشتن (و دارن). آلت قتاله منسون ذهن و زبانش بود.
منسون از تمام افرادی که اسم بردم خطرناکتره ، چارلی منسون بدون شک شیطان مجسم بود ، تصویر تمام ناپاکی ها و پلیدی های بشر و بخاطر همین چارلی منسون بهترین بازیگر تاریخ بود. نقشش رو اونقدر طولانی بازی کرده بود که خودش هم باورش کرده بود و دیگران هم متاسفانه باورش میکردن.
نمایش تفاوت دو کاراکتر (شخصیت پردازی) با استفاده از تصویر (سکانس مواجهه با منسون)
سریال به خوبی تونست از پسِ منسون بربیاد و با اطمینان میگم بعد از این قسمت ، شکارچی ذهن میتونه داستان هر قاتلی رو که بخواد تعریف کنه و قول میدم این کار رو با بهترین کیفیتی که میشه ، انجام خواهد داد.
حسی که بعد از اتمام فصل دوم داشتم، "دقیقا" مشابه احساسم به پایان فصل اولـه ...
چیزی که بعد از پایان هر فصل به ذهن میرسه اینه: خوب بود ولی چرا انقدر کم؟!
سریال از قاتلین واقعی نام میبره اما خب مستندگونه و برپایهی واقعیت ساخته نشده، پس چرا انقدر خسیس رفتار میکنه؟
جذابترین بخش این سریال که بیننده رو مجاب میکنه تا درام سریال رو بپذیره، مصاحبه با قاتلین سریالیـه ... دیالوگها و تراوشات ذهنی یک بیمار روانی که شاید هر قرن یدونه ازش پیدا بشه باید خیلی خیلی جذابتر از این حرفا باشه ... من هنوز که هنوزه اون مصاحبه کمپر که داشت از مادرش صحبت میکرد و دیدگاهش رو نسبت به جنس زن با اون ادبیات میگفت یادمه اما خب میتونم بگم کل فصل یک برای من همین بود.
این فصل هم به همین منوال ... 9 قسمت اما فقط دو مصاحبهی جذاب که بنظر من از تمام پتانسیلش به هیچ وجه استفاده نشد و به نوعی حروم شد: منسون و اون یارو لباس چرمی پوشه
بقیهی فصل یه درامِ خوب و خوش ساخت تو مایههای "سوتس" ...
پایان
دو قسمت آخر خیلی خوب بودن ، نه به خوبی فصل اول ولی تونستن داستان رو همونجوری که انتظار میرفت جمعش کنن. ریتم این دو قسمت فوق العاده بود. کمی حوصله سربر و کسل کننده و کمی بی هدف و سرگردان؛ دقیقا مثل داستان واقعی وقایع اتلانتا. قاتلی که هیچوقت پیدا نشد و تلاشی بی نتیجه که درگیر مسائل سیاسی و بحث نژادی شد و بیراهه کشیده شد.
بهترین ویژگی این سریال همین واقعی بودن داستانهاست و نه فقط نمایش اونها. شکارچی ذهن ریتم و نحوه قصه گوییش رو دقیقا منطبق به داستان واقعی که داره تعریف میکنه تنظیم میکنه و مثلا اگر با یه قاتل مرموز طرف باشیم تمام بخش های سریال از موسیقی گرفته تا فیلمبرداری اون حس رو به بیننده منتقل میکنن.
نکته مهم این فصل پرداختن به شخصیت بیل تنچ بود. شخصیتی جالب و چندلایه که توی این فصل بیشتر باهاش آشنا شدیم و برخلاف فصل اول که در مورد هولدن بود این فصل شخصیت بیل رو زیر ذره بین گذاشته بود. سوای همه کنایه های پیدا و پنهانی که توی شخصیت پردازی این کاراکتر به جامعه آمریکا زده میشه ، میشه گفت بیل نماینده دسته بزرگی از ما آدمهاست که رفتارها و واکنش هاش مطمئنا برای خیلی هامون آشنا و قابل لمسه.
احتمالا فصل آینده بیشتر با دکتر کار آشنا میشیم و ادامه شکل گیری شناختمون از سه شخصیت اصلی.
البته این فصل ایراداتی هم داشت ، یکی از اونها عدم تمرکز بود. فصل اول متمرکز شد رو اد کمپر و نتیجه مناسبی گرفت ولی این فصل تمرکزش رو از دست داد و خیلی پراکنده بود ، داستان قاتل BTK رو هم که نصفه و نیمه رها کرد.
یکی دیگه از ایرادات این فصل خوش بینی مفرطش بود ، نشون دادن پلیس های خوب و وظیفه شناس توی آتلانتای دهه هشتاد و پیدا کردن قاتل توی آخرین روز گشت و خیلی نکات دیگه به نظرم به شدت خوش بینانه بودن و داستان رو از ریل واقعیت منحرف میکردن.
در کل فصل قابل قبول و خوبی بود ، نسبت به فصل اول در جایگاه پایین تری قرار میگره اما کیفیتش به مراتب از سریالهای مشابهش بالاتره. از لحاظ کیفیت فنی واقعا یکی از بهتریناست و مطمئنا بیننده رو درگیر خودش میکنه.
فصل دوم این سریال جذاب رو از دست ندید.
جزو سریال هاییه که فکر کنم راحت تا چند فصل جای تمدید شدن داشته باشه، اینکه سریال کیلرهایی که اسمشون تو تاریخ ثبت شدن رو به تصویر میکشه خیلی جذابیت سریال رو میبره بالا....... اد کمپر رو چقدر حال کردم باهاش .... چارلز منسون هم که عالی فقط اینکه خیلی کم بود صحنه هاش... امیدوارم بقیه رو به تصویر بکشه
خب فصل دوم از فصل 1 ضعیف تر بود و واقعا نمیدونم سریال چرا از موضوع اصلی خودش هی میپره اینور اونور اگه موضوع اصلی مصاحبه با قاتل هاس پس چرا کلا دو اپیزودش به این موضوع پرداخته میشه و چرا انقدر کم!!!!!
تنها نکته مثبت این فصل دیدن دوباره اد کمپر هر چند کوتاه و مصاحبه با چارلز منسون بینظیرش بود که واقعا عالی درآورده بودن اون حدودا 10 دقیقه رو وانگار یه سریال دیگه داشتی میدیدی و ای کاش خیلی بیشتر بود.و چقدر این سریال تو بحث چهره قاتل های واقعی و کاراکترشون تو سریال بینظیر کار کرده تو بحث گریم.
سریال پتانسیل فوق العاده ای داره ولی دلیل استفاده نکردن ازش رو نمیدونم.دلیل نمره بالاش میتونه نام دیوید فینچر باشه وگرنه به غیر از قسمت مصاحبه چیز تحسین برانگیز دیگه ای نمیشد دید و به قول دوستمون که چندتا کامنت بالاتر نظر داده بودن انگار داشتی سریال suits رو نگاه میکردی ی درام که تو خیلی از سریالهای دیگه هم میشه پیداش کرد.....
در مورد کادر بازیگری واقعا واقعاااااا نچسب ترین و مبتدی ترین بازیگرها رو میشه تو این سریال دید.خیلی ساده بازی میکنن و چیز خاصی از بازیگری نمیبینم.(بازیگر های نقش اصلی رو میگم)شاید توقع من از دیوید فینچر خالق فیلمهای
: seven,fightclub,social network,gone girl بسیار بالاتر بود......
خلاصه که دوستان من به هیچ عنوان تعصبی نظر نمیدم ولی واقعا آیا به غیر از قسمت های مصاحبه سریال چیز خاص دیگری دارد؟! و حتی سریال تو قسمت مصاحبه هم کم کاری میکنه و کم میذاره و تازگی خبری شنیدم که سریال تا 5 فصل میخواد ادامه پیدا کنه.امیدوارم سریال به موضوع مصاحبه بیشتر بپردازه تا حل پرونده های قتل اطرافش:Smiley17:
(نظر شخصی بنده در مورد این سریال بود و دیدگاه خودم رو از فصل دوم گفتم امیدوارم به طرفداران این سریال برنخوره)
موفق باشید و تا سریال هست زندگی باید کرد