برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 10
  1. #1
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,847
    سپاس
    21,982
    از این کاربر 49,564 بار در 2,824 پست سپاس گزاری شده

    اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark









































































































    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    اا
    000000000000000000000000000000
    نام فیلم:
    Dancer in the Dark

    ژانر: درام، جنایی، موزیکال


    نویسنده و کارگردان:
    Lars von Trier


    آهنگساز :
    Björk


    کشور سازنده: دانمارک

    زبان: انگلیسی

    مدت زمان: 140 دقیقه



    بازیگران:
    Björk
    Catherine Deneuve
    David Morse
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    0000000000000000000000000000

    "رقصنده در تاریکی" تنها نامزدی جایزه اسکار را برای "فون تریه" به ارمغان آورده (بهترین ترانه اورجینال)که البته زیاد هم مربوط به کار او نیست.
    همچنین این فیلم تنها نخل طلای فون تریه را برای او به همراه داشت و در فرمت قدیم توانست نخل طلای بهترین بازیگر زن را نیز کسب نماید.
    بازیگر نقش اصلی این فیلم
    Björk بعنوان یکی از بزرگترین و بهترین خوانندگان و موزیسین های تاریخ شناخته میشود و از پرافتخارترین موزیسین های زنده است. او تنها در سه فیلم بلند سینمایی ایفای نقش کرده که برای بازی در رقصنده در تاریکی نامزد اسکار و گلدن گلوب شده و نخل طلا را بدست آورده است.

    در سال 2017
    Björk ، فون تریه را به آزار جنسی خود در هنگام بازی در این فیلم متهم کرد.

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒
    ▒▒

    Lars von Trier در کنار Michael Haneke ، Wim Wenders ، Ken Loach و چند تن دیگر مهمترین و تاثیرگذارترین فیلمسازان اروپایی عصرِ حاضر هستند. این کارگردان دانمارکی که ذوق و استعداد شگرفی در تجربه های تازه و تغییر الگوهای قدیمی سینمایی دارد، همواره روی موضوعات حساس و جذابی دست گذاشته و در نهایت کارنامه ای مملو از فیلمهای جنجالی و حساسیت برانگیز دارد. چیزی که میتوان در مورد او گفت شجاعت مثال زدنی اوست ، از آنجایی که معمولا او به مسائل تابو شده ای اشاره میکند که دیگران فقط به آن فکر کرده و جرات ابرازش را ندارند. به هر حال چه اورا به خاطر فیلمها ، رفتار ها و سخنان جنجالیش ستایش کنیم و چه مورد بی مهری قرار دهیم ، نمیتوان این واقعیت را که فون تریه یکی از مهمترین و اثرگذارترین کارگردانان مولف تاریخ سینماست را تغییر داد.
    قوانین اکران اختصاصی (پیش از مشارکت، بخوانید)
    معرفی کننده: raha_91

    ژانر فیلمهای پیشنهادی: درام-جنایی (مافیایی)
    Crime, Drama
    Gangster Movies


    جوایز و افتخارات
    مشاهده محتوا اسپویلر


    بازیگران:

    خلاصه داستان:
    دختری جوان به همراه فرزندش از اروپای شرقی به ایالات متحده میرود. او انتظار دارد همه چیز مانند فیلمهای هالیوودی باشد و رویای آمریکایی او نیز به واقعیت بپیوندد ، اما سرنوشت به شکل دیگری رقم میخورد و ...



    تشکر از رضای عزیز (Rezaraki) بابت هدر زیبایی که طراحی کرده.

    آخرین مهلت
    : تا پایان روز سه شنبه دو هفته آینده (
    ۱۸ تیرماه) مهلت دارین نظر بدین.
    چهارشنبه هم تاپیک جدید آماده میشه
















































































































  2. #2
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    352
    سپاس
    14,978
    از این کاربر 3,888 بار در 357 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark

    با سلام و تشکر از دوستانی که به این فیلم رای دادند.

    و اما فیلم Dancer in the Dark :

    شروع فیلم گیج کننده است! فکر می کنم درواقع دید یک کم بینا را نسبت به پیرامون خود رانشان می دهد.وبعد تمرین تیاتر فیلم موزیکال اشکها و لبخند هابه شما یک دید اولیه خوب نسبت به دیدن ادامه فیلم می دهد.

    شما در این فیلم بین اینکه فیلم موزیکال است یا فلسفی (که به نوعی کارگردان واقعیات زندگی را به مسخره می گیرد )و یا یک درام خانوادگی که مادری در آن سعی دارد به هر شکل فرزندش را از کوری مطلق نجات دهد مردد می مانید.

    فیلمبرداری حالت مستند گونه دارد و زندگی سلمارا در لابه لای حرف های وی به تصویر می کشد .

    من قبل از این چند باری این فیلم را دیده ام ، ولی هنوز هم صحنه هایی برایم گنگ است مثل دلیل هدیه دادن دوچرخه به جین از سوی صاحبخانه،ویا جواب رد دادن به جف که ظاهرا به او علاقه دارد.

    فیلم با اینکه موزیکال است بسیار دردناکه، صحنه هاي موزيكال فيلم با ترانه هايي ناملموس اما زيبا نقاط قوت اين فيلم به شمار مي آيد.در سرتاسر فیلم اندوه لطیفی ، شما را احاطه می کند. به این لحاظ در پایان فیلم ؛ تمام آنچه احساس می کنید جز اندوه و رنج "سلما" نیست .

    بيورك که یکی از مشهورترین خواننده های پاپ ايسلندي است در این فیلم با بازی کردن در نقش "سلما" برخي از بهترين ترانه هايش را در اين فيلم اجرا مي كند. بیورک که قبلا سابقه بازیگری نداشته است، در این فیلم درخششی نامعمول دارد و به نوعی بازی می کند که چه بسا بازیگران حرفه ای قادر به چنین بازیگری نبودند.به نظرم نقطه اوج عاطفي فيلم صحنه اي است كه سلما در سلول تنگ زندان به خواندن ترانه "My favorite thing" مشغول است.

    موسیقی متن، تدوین و از همه مهمتر فیلمبرداری در نهایت کمال و زیبایی قرار دارند.

    جالب است بدانید که ؛ در جشنواره کن عده ای فیلم را هو می کردند و عده ای به شدت تشویق صحنه های موزیکال فیلم نمایشگر قدرت شگفت انگیز تخیل است این صحنه ها به ما آرامش می دهد و فاجعه زندگی سلما ر اتحمل پذیرتر می سازد

    فیلم "رقصنده در تاریکی" فیلم بسیار غریبی است.من کمتر با فیلم هایی با این ساختار مواجه شده ام.

    در ادامه این استعاره را از فیلم قرض می گیرم ؛"برای دیدن نیازی به چشم‌ها نیست... در دنیایی از سایه‌ها، او نور زندگی را یافت."

    امتیاز 8 از 10

    مشاهده محتوا اسپویلر

    داستان فیلم :سال 1964؛ Selma زنی ست که با فرزندش جین در یدک کش یک زوج زندگی می کند. او مهاجری ست از چک اسلواکی که برای یافتن کار مناسب، جمع کردن هزینه مورد نیاز برای عمل فرزندش و جلوگیری از کور شدن او به امریکا آمده است. . .

    لارس فون تریه بدون شک یکی از نوابغ کارگردانی سینمای معاصر است. او زبان سینما را به خوبی می‌شناسد و در به کارگیری آن به طرز کم نظیری توانایی دارد.
    همواره در فیلمهایش به دنبال ابداعات تصویری و البته روایی است مطرح کرد تا جایی که دیوید تامسون در دایره المعارف مشهور سینماییش آن جمله بحث‌انگیز را درباره او نوشت: "فون تریه چیزی به عنوان واقعیت نمی‌شناسد، او تنها سینما را می‌شناسد و بس." همچنین در جشنواره کن سال 2000 و پس از اعطای جایزه نخل طلا به فون تریه بخاطر فیلم" رقصنده در تاریکی" هیات داوران از او به عنوان "نابغه فرم" تقدیر کرد.

    حواشی:
    - "قسمت های موزیکال فیلم با بیش از 100 دوربین دیجیتال فیلمبرداری شده است.
    - Bjork بازیگر نقش اول فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در فستیوال فیلم کن سال 2000، Bodil award، sEdda award، European film awards و نامزد همین عنوان در Golden Globe شد.
    - آهنگ I've seen it all در مراسم اسکار نامزد دریافت بهترین ترانه شد.
    - فیلم برنده جایزه بهترین فیلم در آکادمی ژاپن و جایزه Goya، بهترین فیلم خارجی Independent Spirit Awards و برنده نخل طلای فستیوال کن برای بهترین کارگردانی شد.

    - نظر منتقدان درباره فیلم از متناقض ترین موارد بوده است.برای مثال منتقدی به آن درجه پنج ستاره (نمره کامل) و منتقدی دیگر به آن نمره صفر داده است! جمله مجله گاردین در این باره جالب است: " یکی از بدترین فیلم ها، از بدترین کارهای هنری و احتمالاً یک از بدترین های تاریخ عالم (!!)". با این حال راجر ایبرت (از مشهورترین منتقدان سینما و شاید مشهورترین آن ها) درباره فیلم گفته است: " این –فیلم- دیوار عادت های محصور کننده بسیاری از فیلم ها را می شکند...این –فیلم- یک حرکت شجاعانه و بی پرواست". به هر حال نمره میانگین فیلم 68 درصد بوده است.

    - فروش فیلم حدود 40 میلیون دلار بوده است (در برابر بودجه حدود 17 میلیون دلاری)."




    با سپاس از kingnessi

  3. 17 کاربرِ زیر از raha_91 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #3
    I have a name But never mind
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    Gotham City
    ارسال ها
    1,352
    سپاس
    20,421
    از این کاربر 29,514 بار در 1,389 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark

    رقصنده در تاریکی

    این فیلم روایتگر زندگی سلما, زنی اهل چک اسلواکی است که به آمریکا مهاجرت کرده, کم کم دارد بیانیی خود را از دست میدهد, به سختی مشغول کار است تا پول عمل جراحی بینایی پسرش که ژنتیکی به او منتقل شده است را جمع کند و تنها دلخوشی او از زندگی موسیقی است....

    سلما یک مادر است بلکه یک فرشته, که حاضر است همه چیز را فدای پسرش کند, دو شیفت کار میکند و حتی کارهای جانبی هم میپذیرد و تنها یک هدف دارد: تهیه پول عمل جراحی بینایی پسرش. همچنان که موقع اعدام بیقرار است اما به محض اینکه از عمل پسرش مطمئن میشود به آرامی جان میدهد. اما در ذهن او همه چیز زیباست همه چیز موزیکال است خواه صدای دلخراش ماشین های محل کار باشد خواه صدای قطار و غرق در دنیای موزیکال خود مشغول ساختن رویای خود است, شاید هم از واقعیت تلخ زندگی خود به دنیای فانتزی موزیکال قدم میگذارد. دیالوگی از سلما در فیلم است که میگوید "وقتی توی چکسلواکی دختر کوچکی بودم عادت کرده بودم کلکی بزنم درست قبل از اینکه (در سینما و موقع دیدن فیلم موزیکال) آخرین آواز رو بخونن سینما رو ترک میکردم و فیلم برای همیشه ادامه داشت"

    تضاد فیلم هم در نوع خودش جالب است: پلیسی که دزد است! و موزیکالی که تلخ تر از زهر است. حتی صحنه اعدام هم موزیکال است مگر میشود انقدر تاریک بود و بی رحم؟!

    این خاصیت سینمای فون تریه است. چیزهایی را برای شما به تصویر میکشد که ذهن تان تصورش را هم نمیکند و هر چه در ساخته های او جلوتر میرویم این روند تاریکتر و منزجر کننده تر میشود. ضد مسیح اوج بی رحمی اوست و شکستن امواج بهترین اثرش.

    ریت من:8 از 10

    پ ن: تصاویر نامفهوم ابتدایی فیلم را درک نکردم. آیا سعی میکند با این تصاویر به ما خبر از کم بینی سلما بدهد و اینکه او چگونه دنیا را میبیند؟
    پن 2: مونولوگی از جف هم هست که میگه "من چیزی از موسیقی نمیدونم چرا (توی فیلمای موزیکال) یه دفعه شروع به خوندن و رقصیدن میکنن؟" خلاصه که این جف هم نماد یه عده از آدمایی هست که درکی از سینمای موزیکال ندارن
    Our existence is but a brief crack of light between two eternities of darkness

  5. 16 کاربرِ زیر از aramis2800 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #4
    تاریخ عضویت
    May 2017
    ارسال ها
    49
    سپاس
    133
    از این کاربر 923 بار در 51 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark


    حاوی اسپویلر

    تاریک‌ترین موزیکال ...


    بی تردید دیدن نام "لارس فون تریه" روی پوستر فیلم کافی است تا بدانیم با یک ملودرام (درام تلخ) معمولی طرف نیستیم. در کنار آن، حضور بازیگری مثل Bjork که خود خواننده و ترانه‌سرا هست خود یک اِلمان نویدبخش موزیکال هست. "رقصنده در تاریکی" فیلمی هست که یا آن را تحسین میکنید و یا متنفر میشوید که در هر صورت دلایل قانع کننده ای را میتوان برای حس خود ارائه کرد.
    همانطور که دوستان اشاره کردند، داستان فیلم در مورد یک زن جوان به نام "سلما" هست که با سرمایه ای اندک به همراه پسرش از چک اسلواکی به آمریکا مهاجرت کرده اند. او در یک کارخانه کار میکند و در کنارش هم تمرین تئاتر انجام میدهد. او مشکل بینایی دارد و نمیخواهد پسرش نیز مثل او کم کم بیناییش را از دست بدهد . او راز و هدف اصلی خود را از مهاجرت (که پس‌انداز پول برای عمل جراحی بینایی پسرش هست) را تنها برای همسایه خود که یک افسر پلیس هست (و خود او نیز مشکل مالی دارد) بازگو میکند که در نهایت به صلب اعتماد و دزدیده شدن پول هایش منجر میشود. یکی از اهالی شهر هم به اسم جف به او علاقمند میشود و هر روز بعد از تمام شدن کار "سلما" ، بیرون از کارخانه می ایستد تا او را برساند ولی "سلما" به او میگوید که نمیخواهد در حال حاضر دوست پسری داشته باشد. کتی، دوست سلما، میفهمد که او مشکل بینایی دارد و همین موضوع ممکن است باعث بوجود امدن مشکل در کارش شود و از همین رو تلاش میکند تا به او کمک کند ولی بالاخره به دلیل لجبازی زیاد سلما ، ناامید میشود. داستان فیلم را شاید بتوان از موضع منطقی بودن مورد انتقاد فراوانی قرار داد ولی در نهایت باید آنرا پذیرفت.
    موسیقی متن، ترانه ها و اجراهای درون فیلم (به لطف Bjork) بسیار زیبا هستن. ترانه ها پر از ایهام، کنایه و مصون از کلیشه هستند و در پس آن ها میتوان به خوبی دید و بینش بدگمان و طعنه آمیز "سلما" را درک کرد :


    من همه ی کوه و درختان رو دیدم... من تاریکی و روشنایی رو دیدم ... دیگر چیزی برای دیدن نیست
    وارون‌ پنداشت‌ (ایهام های موقعیت) فراوانی را نیز میتوان در اشعار دید. مثل آن قسمت که Novy Ulrich (با بازی Joel Grey معروف) در دادگاه حضور پیدا میکند و علیه "سلما" شهادت میدهد و میگوید او را نمیشناسد ولی در ادامه سلما آوازی میخواند و خطاب به "اولریچ" میگوید: مرا نجات بده. میدانم اینجایی تا نجاتم دهی!

    نکته ی جالب دیگر داستان نبود صحنه های ج*ن*س*ی است که با توجه به روتین دیگر آثارش، جای تعجب دارد. البته ناگفته نماند اگر در خود فیلم چنین صحنه هایی وجود ندارند در پشت صحنه فیلم بی تردید خبرهایی بوده :دی [اشاره به اتهامات آزار ج*سی وارد شده به "فون تریه" توسط bjork]


    در انتها "سلما" که به جرم کشتن همسایه پلیس خود متهم میشود، به پای چوبه دار میرود. او میتواند از پس انداز خود استفاده کند تا حکم اعدامش را به حبس ابد کاهش دهد و دوباره فرصت این را داشته باشد تا فرزندش را ببیند ... ولی با یک خودخواهی مادرانه تصمیم میگیرد پای چوبه دار رود ولی آن پول همچنان برای عمل جراحی فرزندش کنار گذاشته شود تا روزی فرزند او بتواند نوه هایش را ببیند.
    و در آخر، تلخ و شیرین آخر "سلما" در پای چوبه دار و گم کردن خویش در دنیای عاشقانه‌ی خنیایی خود در تاریک‌ترین واپسین لحظات زندگیش ...

    "اونا فکر میکنن این ترانه آخره ولی مارو که نمیشناسن....فقط وقتی میشه گفت ترانه آخر هست که ما بذاریم ترانه آخر باشه و تا آخرین لحظه توی سالن سینما بشینیم ولی من قبل از پایان یافتن ترانه آخر از سالن میرم بیرون... برای همین اینجوری توی ذهنم ترانه و اجرا هنوز ادامه دارن ..."

    مشاهده محتوا اسپویلر


    امتیاز من : ​8/10

    فیلم پیشنهادی: Seven

  7. 12 کاربرِ زیر از Ali EmJay بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #5
    بزرگی این دنیا به کوچیکی فکر ماست
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    587
    سپاس
    1,197
    از این کاربر 7,720 بار در 601 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark



    موسیقی چشمان من است.
    .
    .
    .
    سلما دختری ساده ای با رفتار و چهره ای معصوم که در نظر بیننده همچون کودک نماین میکنه با رگه های از حماقت که البته دوست داشتنی
    همین سادگی و مهربون بودنش منجر به سوء استفاده و دگرگونی سرنوشتش میشه ...
    زمانی که در دادگاه ازش خواسته میشه دلیل کشتن بیل (پلیس) بازگو کنه
    در جواب میگه : قول دادم چیزی نگم
    سلما به خاطر این که بتونه حس مادری تجربه کنه و بتونه نوزادش را به آغوش بکشه اونو به دنیا میاره با علم بر این که
    فرزندش به دلیل بیماری ارثی در آینده نابینا خواهد شد به مانند خودش
    اما بهای این لذت با زندگیش پرداخت میکنه تا فرزندش به بیماری او دچار نشه و بتونه نوه هاش ببینه بر عکس خود سلما ...
    تو فیلم سلما به این نکته اشاره میکنه که: عاشق فیلم های موزیکال چون توش هیچ اتفاق بدی نمیفته
    اما خود این فیلم که موزیکال سراسر غم و اندوه واین تضاد قشنگی بود که باهاش متوجه میشیم.
    همیشه قبل یا بعد از این که سلما شروع به خواندن کنه و موسیقی پخش شه یک اتفاق ناگوار در شرف افتادن یا از قبل اتفاق بدی افتاده
    موسیقی متن و بازی بی نظیر Björk بیشتر از همه در نظرم جلوه کرد

    فقط یک نکته برای انتقاد هست اونم فیلمبرداری آشفته اثر که من کمی معذب میکنه
    سوءتفاهم نشه خوشحالم چنین فیلمی با خط فکر هالیوودی و جریان اصلی ساخته نشده
    اما از طرفی باید قبول کرد که لارس فون تریه همیشه سعی داره امضای خودش پای اثرش بزنه و خاص بودن و ضد جریان حرکت کردن خودش به مخاطب نشون بده
    به شخصه معتقدم بیشتر برای پز دادن به مخاطب میباشد...

    5/4
    ...........

    فیلم پیشنهادی: A Prophet 2009
    IMDB


  9. 15 کاربرِ زیر از Daniel Desario بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #6
    شفا بایدت داروی تلخ نوش...
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    ارسال ها
    1,536
    سپاس
    14,727
    از این کاربر 19,988 بار در 1,359 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark

    راستش فیلم برای من دو قسمت موزیکال و غیر موزیکال داشت و حقیقتش از قسمت موزیکالش زیاد خوشم نیومد و قسمت غیر موزیکال هم سرشار بود از داستان قابل پیش بینی. بازی شخصیت اصلی اینجور که دوستان گفتن تا حالا بازیگری نکرده بود عالی بود ولی اکثر خواننده ها رگه بازیگری رو باید داشته باشن و اونم از این قاعده مستثنا نیست. انتخاب روایت خاکستری با پایان سیاه هم عالی بود ولی ایکاش به حرف سلما گوش می دادم و آخرین موسیقی رو گوش نمی دادم ولی حیف که نه سلما بودم و نه بچه ای توی سینماهای چکسلواکی !!!
    کلا از این کارگردان " Dogville " به نظرم بهتر و یه سر و گردن بالاتره اونم به خاطر اینکه Dogville "هبوط در سیاهی" رو نشون میده ولی این فیلم "هبوط به سیاهی" رو نشون میده و اگه تم تاریک رو انتخاب کنیم قطعا دیدن داگویل climax و دیدن این فیلم fiasco خواهد بود.
    امتیاز : 7.5/10
    پیشنهاد (ژانر جنایی، درام): 2014 ( La isla mínima (Marshland

  11. 14 کاربرِ زیر از wlh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #7
    Bad things are coming
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    ارسال ها
    2,847
    سپاس
    21,982
    از این کاربر 49,564 بار در 2,824 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark

    1. رقصنده در تاریکی یکی از اون فیلماست که احساس میکنم کارگردان تمام سعیش همین بوده که اشک و آه تماشاگر رو ببینه. داستانگویی ملودراماتیک تقریبا همینه و نمیشه بهش ایراد آنچنانی وارد کرد ولی این فیلم رو مقایسه کنید با شاهکار "مرثیه ای بر یک رویا" ... اونجا هم با داستان سنگین و سیاهی روبروییم ولی روند اتفاقات و پیشروی داستان نشون میده کارگردان فقط قصدش به گریه انداختن بیننده ش نیست.
    در حالیکه فون تریه توی این فیلم فقط در سطح حرکت میکنه و هی مصیبت روی مصیبتهایِ "سلما" اضافه میکنه و آنچنان پیشرفتی توی داستان ندیدم. همین نکته فیلم آرنوفسکی رو به یه شاهکار و فیلم فون تریه رو به یه اثر متوسط رو به بالا تبدیل کرده.

    2. یکی از ویژگی های اصلی فون تریه همین تغییر دادن و دفرمه کردن ژانرهای سینماییه. اینجا دست گذاشته روی ژانر موزیکال و در نهایت نه میشه این فیلم رو موزیکال دونست و نه میشه اون رو موزیکال به حساب نیاورد.

    3. رقصنده در تاریکی ، عمده کیفیتش رو مدیون بازی "بیورک" توی نقش اصلیه. بدون بیورک این فیلم اصلا فیلم خوبی نمیشد.

    4. با اینکه این فیلم از نظر جوایز شاید موفقترین فیلم کارنامه فون تریه باشه ، ولی به نظر من بین بهترین فیلمهای کارگردان جایگاه چندان بالایی نداره.

    5. به نظرم امتیاز 6.5 از 10 میتونه امتیاز خوبی باشه (با ارفاق)

    فیلم پیشنهادی: Nameless Gangster: Rules of the Time

    فیلم دوم (غیر رقابتی):
    Free Fire

  13. 13 کاربرِ زیر از kingnessi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #8
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    ارسال ها
    112
    سپاس
    352
    از این کاربر 1,098 بار در 133 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark







    سلام به همه دوستان
    من فیلم رو طی دو مرحله دیدم و همین ابتدا میگم که نمره من 9 از 10 هست و خیلی از این روایت تلخ لذت بردم واقعیت .

    از دوربین روی دست توی سال 2000 و روایت مستند گونه میشه بیننده رو همراه تر کرد البته چه بسا جاهایی من از اینهمه حرکت ها و گاهی لرزش دوربین اذیت میشدم اما این اذیت شدن ها رو بزاریم به اون حساب که انسان بینا وقتی به سمت نابنایی میره و در نهایت کور میشه همین حس معلق بودن رو شاید داشته باشه .

    سلما زنی ست که میدونه قراره نابینا بشه از وقتی که بچه بوده و فرزندش هم به همین ترتیب و شاید همین آگاهی دری میشه به سمت قوت گوش دادن در اون و ساختن خیال موزیکال . همون راه در رو .
    فقط دلیل بچه دار شدنش برام مسخره ست : " فقط میخواستم یه بچه رو در آغوش بگیرم "

    طراحی صحنه در فیلم فضای شهری شلوغ رو به ما نشون نمیده و کارخونه پرس ورقه فلز هم راهی میشه در ابتدا در پس ذهن بیننده که بله قراره تنگنایی اتفاق بیوفته .
    زندگی در یک کاروان در محوطه منزل یک آمریکایی حتما شهروند درجه دو بودن سلما رو نشون میده .
    رنگ ها در فیلم همگی مات و بدون درخشندگی هستن و به القای فضا کمک میکنن .
    لباس های سلما و رنگ اونها و حتی مدل موهای پریشان در عین بسته بودن هم به پردازش بصری شخصیت کمک کرده .

    و در آخر در این فیلم هم : زندگی صحنه نمایش است .

    فیلم پیشنهادی : The Best Offer

  15. 11 کاربرِ زیر از KimiaM بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #9
    !و حقیقت الماسی است در تشت کثافت
    تاریخ عضویت
    Apr 2013
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    386
    سپاس
    2,233
    از این کاربر 3,602 بار در 402 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark

    فیلم خیلی خوبی بود، غمگین و اشک آور.
    نسخه ای که داشتم موزیکاش اصلا خوب صداش در نمیومد و لذتش رو از بین می برد جوری که قسمت های موزیکالش رو جلو میزدم، ولی موزیک متنشو که جدا گوش کردم، (با تشکر از کسی که پیدا کرد و برای دانلود گذاشت) دیدم خیلی هم بد نیست.
    هر آن انتظار داشتم که دست سلما تو یکی از این دستگاه ها گیر کنه، هر دفعه تو کارخونه گفتم الانه که دستشو به باد بده، الانه که .... ولی ظاهرا به یه زهم سطحی رضایت دادن و فقط دستشیه ذره خراش ور داشت.
    اینکه کمک از جف دوری میکرد سلما لابد به خاطر بی علاقگیش به موزیک اینها باشه، دلیل دیگه ای به ذهنم نمیرسه. فیلم تاثیر گذاری روی فکر فکر نمیکنم خیلی باشه ولی روی احس چرا، چون اتفاقات خیلی منطقی نبود که بگی آره واقعا ممکنه یه همچین چیزی بشه و برای اون شرایط به فکر وادارت کنه، همه چی یه حالت کاریکاتوری ای داشت البته تاریک و دلگیر بود ولی به صورتی کارتونی. اگر دنیا طبق دریافت سلما و درک اون از دنیا پیش بره یه همچین چیزایی اتفاق می افتن. یعنی اگر سلما داستانی بنویسه اتفاقات اینطوری خواهند بود و رفتار افراد باهاش به این شکل. این کاریکاتوری بودن اجازه نمیداد خیلی به چیزایی که تو فیلم بهش اشاهر میشد "فکر" کنی، فقر، تنهایی، پیش قضاوت ها به خاطر مهاجر بودنش یا بد نگفتن از کمونیسم، سیستم معیوب قضایی، مشکلات پلیسه و اینکه حاضره جونشو بده و چه قدر خباثت به خرج بده که زنشو از دست نده یا اونم نه فقط آبرویی که داشته رو از دست نده و چیزایی ازین دست که بهش اشاره میشه ولی خیلی نمیشه جدی گرفتش، چون به نظرم در واقعیت اینها به این شکل رخ نمیدن و رفتار سلما در برابر این واقعیت ها توجه رو از اونها برمیداره و منتوجه عاقبت سلما میکنه و اینکه وقتی حس میکنی منطقی و اونطور که انتظار داری عمل نمیکنه یه جورایی حق میدی که این بلا ها سرش بیاد. Requem for a Dream به نظرم کمتر از این فیلم احساسات آدم رو قلقلک می‌داد ولی پرداختش به وقایع خیلی واقعی تر به نظر می اومد، و میشد همذات پنداری کرد و باور کرد که چنین چیزی ممکنه پیش بیاد و یه ترسی تو وجودت می‌انداخت ولی این روایت فانتزی این حس رو ایجاد نمی‌کرد، یعنی می کرد ولی نه جدی.
    چیزی که اذیت می کرد تلاش سلما برای بدبختی بود! اینکه یه مادر مهاجر با یه بچه نوجون، فقیر باشه، کور بشه، از کسی که بهش بدی نکرده نامردی ببینه و بهش تهمت زده شه و توی دادگاه به ناحق محکوم بشه (ناحق بود؟) اینها قابل باور اند ولی اینکه برای خودش نقش فعالی برای به وقوع پیوستن همه اینها داشته باشه، این نه! یکی منفعله و هر چی سرش میاد رو می پذیره، سلما ازین یه پله دور تر بود برای بدبختی تلاش میکرد انگار و این ناراحت کننده بود.
    مثلا اینکه چرا پلیسه رو کشت؟ به خاطر اینکه ازش التماس کرد؟ اینقدر ساده دله که به خاطر التماس کسی بکشدش؟ اینهم جف تلاش کرد و بهش محبت کرد چرا دلش برای اون به رحم نیومد یا برای پسرش که یه سلام بفرسته براش؟

    آیا با این فیلم میشه به حال مادران تنها، ساده دل و مهربون که قربانی شرایط اند افسوس خورد و غمگین شد؟ آیا این فیلم این رو می رسوند؟ به سختی! اشکت رو در میاره ولی کمیک بودنش نمیذاره بین این فیلم و شلما با یه مادر ممهاجر تنها و فقیر و غریب تو واقعیت شباهت برقرار کنی و متاثر بشی.

    دوربین هم اوایل فیلم اذیت میکرد ولی بعد عادت کردم، شایدم سبکش عوض شد؟ نمیدونم ولی آخرا دیگه متوجه اش نبودم اصلا.
    نمره ام به فیلم 8ـه.
    فیلم پیشنهادیم هم Borat هست که کمدیه.
    فیلم پیشنهادی به L.A. Confidential تغییر یافت!

    !Life's a rollercoater but still unfair

  17. 11 کاربرِ زیر از Rezaraki بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #10
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    352
    سپاس
    14,978
    از این کاربر 3,888 بار در 357 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : اکران اختصاصی تابستان 98 | فیلم اول: Dancer in the Dark

    با سلام

    اولین اکران اختصاصی تابستان 98 به پایان خود رسید.با سپاس از همه دوستانی که مشارکت داشتند، فیلم Dancer in the Dark نمره 7.6 از 10 را کسب کرده ، که نمره

    خوبی به حساب می آید.

    تاپیک نیز باز خواهد ماند ، تا اگر نقدی دیگری بر فیلم به نظرتان رسید ، در اینجا بازگو نمایید.

  19. 11 کاربرِ زیر از raha_91 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 26
    آخرين ارسال: 08-15-2022, 12:16 PM
  2. پاسخ ها: 24
    آخرين ارسال: 07-17-2022, 12:05 PM
  3. پاسخ ها: 11
    آخرين ارسال: 01-02-2019, 10:30 PM
  4. پاسخ ها: 5
    آخرين ارسال: 10-11-2012, 11:06 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.