اکران اختصاصی بهار 98 | فیلم چهارم: Slaughterhouse-Five

[kingnessi]

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |

اا اا اا اا اا اا نام فیلم: Slaughterhouse-Five کارگردان: جورج روی هیل نویسندگان: استیفن گلر ، کرت وانه گت بازیگران: مایکل ساکس ، یوجین روچ ، ران لیبمن ژانر: کمدی ، درام ، علمی تخیلی کشور سازنده: ایالات متحده آمریکا زبان: انگلیسی ، آلمانی مدت زمان: 104 دقیقه سال ساخت: 1972 معرفی کننده : yaser63 اا اا اا اا اا اا - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » جـــوایــز و افــتــخــارات :. مشاهده محتوا اسپویلر - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » کوتـــــاه دربـــاره فیـلم :. فیلم براساس رُمانی به همین نام، توسط "کرت وانه گت" نوشته شده است. "وانه گت" یکی از نویسندگان مشهور آمریکاییست که بیشتر برای نوشته های کمدی و علمی تخیلی خود شناخته شده است. این فیلم در "فستیوال کن" سالِ 1972 خوش درخشید و نقدهای مثبت زیادی دریافت کرد که غالب آنها ، آن را وفادار به کتاب و یک اقتباس کامل میدانستند. لازم به ذکر است که رُمان "کشتارگاه شماره پنج" یکی از پرفروش ترین کتابهای سال 1969 بوده که بحث های داغ و فراوانی نیز بر سر آن به راه افتاده است. کارگردان این فیلم یعنی "جورج روی هیل" از کارگردانان بنام و پرافتخار آمریکاییست که مشهورترین آثار او شاهکارهای The Sting و Butch Cassidy and the Sundance Kid هستند. - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » داســــــــــتــــــــــا ن :. "بیلی پلگریم" ، شرایطی عجیب دارد و به گفته خودش در زمان رها شده است. در طول فیلم وقایع زندگی او را به شکلی تصادفی دنبال میکنیم که تجربیات مختلفی همچون حضور در جنگ جهانی دوم و حتی زندگی در یک سیاره بیگانه در میان این وقایع و تجربیات هستند. - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » بــازیـــگــران :. Michael Sacks Ron Leibman Eugene Roche - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - آخرین مهلت : تا پایان روز سه شنبه دو هفته آینده (بیست و یکم خرداد) مهلت دارین نظر بدین. چهارشنبه هم تاپیک جدید آماده میشه

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |

[aramis2800]

سلاخ خانه شماره پنج این فیلم روایتگر داستان زندگی بیلی پیلگریم و خاطره بازی او در دوران کودکی و جوانی و جنگ و میانسالی است. این فیلم بدون شک روایتی ضدجنگ است بصورت کمدی و درام و البته در انتها علمی-تخیلی! بیلی که گویا جوانی دست و پا چلفتی است و تو سری خور در کودکی و جوانی, اکنون به جنگ فراخوانده شده و بعنوان دستیار کشیش فعالیت دارد. او در جنگ است البته بدون اسلحه! و در نهایت اسیر میشود. رگه های ضدجنگ بودن را در طول فیلم میبینیم که بارزترین آن در مورد بمباران شهر درسدن است, شهری زیبا که تحت محاصره نیست و از صنایع جنگی هم در آن خبری نیست و گویا امن ترین جا برای اسیرهاست اما در ساعتی به تلی از خاک تبدیل میشود. و در پایان از سفر او به سیاره ترالفامادور خبردار میشویم جایی که ساکنانش توانایی چهاربعدی دارند و گویا مشتاق مشاهده جفت گیری بیلی! او حتی از حادثه ای هوایی هم جان سالم به در میبرد. قبلا از جورج روی هیل دو کار نیش و بوچ کاسیدی را دیده بودم و خوشحالم که در این اکران هم فیلمی دیگر از او دیدم. موسیقی متن, ادیت و فلش بک ها همگی این اثر را زیبا کرده بودند اما قسمت علمی تخیلی بودن کار را نپسندیدم. ریت من: 7 از 10

فیلم پیشنهادی: Landscape in the Mist

[yaser63]

نظر شخصی:(حاوی اسپویل از خط داستانی فیلم) فیلم روایت غیر خطی از زندگی "بیلی پیلگریم" در سه بازه زمانی گذشته,حال و آینده است. "کرت وانه گت" خط داستانی گذشته را با بهره گیری از تجارب شخصیش به رشته تحریر در آورده, چرا که او همانند "بیلی" در ماه های پایانی جنگ اسیر گشته و به شهر زیبای "درسدن" منتقل می شود(البته به گفته خودش بر خلاف "بیلی" او سرباز قابلی بوده است). "بیلی" در این دوران همچون کودکی که وارد دنیایی غریب شده است با بهت و حیرت و در حالی که اصلا نمی داند چرا باید در این معرکه حضور داشته باشد شاهد حوادث تکان دهنده ماه های پایانی جنگ است. اما انتقال او و تعدادی دیگری از اسرا به "درسدن" شانس بزرگی برای آنهاست که به عنوان کار در سلاخ خانه شماره پنج (عملا کار خاصی هم وجود ندارد) از درگیری ها به دور باشند. اما آغاز بمباران ها از سیزدهم فوریه 1945 این شهر را که فاقد هر گونه ارزش نظامی است در سه روز به تلی از خاکستر تبدیل می کند. در خط داستانی پس از جنگ "بیلی" به تدریج زندگی جدیدی برای خود ساخته و سعی می کند از گذشته اش رها شود.اما این زندگی نیز به تدریج برایش رنگ می بازد. روابطش با خانواده به سردی گراییده به نحوی که بیشتر وقتش را یا سگش می گذراند. حتی وقتی در بیمارستان بستری گشته و هم اتاقیش که استاد تاریخ است سعی می کند بمباران "درسدن" را مشروع جلوه دهد وارد بحث نشده و ترجیح می دهد او را در جهالت خود رها کند.در نهایت پسر خود را می بیند که وارد چرخه ای اشتباه می شود. در خط داستانی آینده که "بیلی" توسط بیگانگان ربوده می شودداستان از اثری ضدجنگ فرارتر رفته و در تلاش است از نگاهی بالاتر زندگی انسان ها را به مثابه نمایشی که دیگران صرفا جهت سرگرمی خود به آن می نگرند تشبیه کند.(البته این بخش نیاز به پرداخت بیشتری داشت) در نهایت "بیلی" در حال ایراد سخنرانی در باب بی اهمیتی مرگ و زندگی(یا شاید اهمیت آن) توسط هم بندی سابقش در دوران جنگ که از او کینه ای دیرینه به دل گرفته است به قتل می رسد. به نظرم یکی از نکاتی که نویسنده در اثرش به آن اشاره دارد تمرکز و اتلاف انرژی انسان ها بر موضوعات کم اهمیت است.مثل صحبت های افسر نظامی اسیر شده در اردوگاه درباره توجه به چهره ظاهری که با بی تفاوتی "بیلی" مواجه می شود یا تیرباران فردی که بعد از تخریب کامل شهر متهم به جرمی بسیار کوچک شده است. امتیاز من: 8 از 10

[kingnessi]

خُب همین اولش بگم که فیلم رو دوست نداشتم. از لحاظ کارگردانی واقعا راضی بودم و در کنار کارگردانیِ خوب ، فیلمنامه مناسبی هم داره ؛ ولی من کلا از این سبک فیلمها خوشم نمیاد. فیلم زیادی پیچیده س و خیلی جاها به نظر من اضافه س ... البته عرض کردم که نمیشه به بخش فنی ایراد گرفت ولی این مدل تدوین به سلیقه من نمیخوره. شاید با یه تدوین دیگه این فیلم تبدیل بشه به یکی از محبوب ترین فیلمهای عمرم. احساسم اینه که بازیگرها هم کار مناسبی رو انجام ندادن و بازی های خوبی رو ندیدم. بخش علمی تخیلی و عجیب و غریب فیلم رو دوست نداشتم و کلا دلیل وجود این رگه تخیلی توی فیلم رو نمیفهمم ؛ شاید توی کتاب با زمینه چینی بهتری این بخش گفته شده ولی توی فیلم به نظرم اضافه س. در کل از فیلم زیاد خوشم نیومد و با اینکه کیفیت مناسبی داشت اصلا باهاش ارتباط نگرفتم. تشکر از یاسر عزیز بابت همه زحمتهایی که برای اکران اختصاصی کشیده و خواهد کشید و البته فیلمی که معرفی کرد (دوره ی بعدی یه فیلمی معرفی میکنه که منم دوست داشته باشم ) 5/10 فیلم پیشنهادی : The Invitation

[Alex Vause]

حقیقتش من خیلی دوست داشتم یه فیلم ببینم که خودم هم یه فیلم پیشنهاد بدم این فیلم رو سرچ که زدم تریلرش رو ببینم تو یوتوب کامنت ها رو خوندم متوجه شدم در مورد بمباران درسدن هستش و واقعا تماشای فیلم برای من سخت بود. یه جاهایی رو زدم جلو چون صحبت در مورد اون حادثه واقعا سخته. هر دیدگاه سیاسی هم که داشته باشید نمی تونید این واقعیت که هولوکاست اتفاق افتاد و اون هم در درسدن بود رو منکر بشید. متفقین به رهبری انگلستان نوع جدیدی از بمباران رو که در تاریخ نظیر نداشت بر علیه صرفا غیر نظامی ها انجام دادند و بیش از 400 هزار نفر رو زنده زنده سوزاندند. هیچ دلیلی برای این کشتار وجود نداشت چون عملا شکست المان در 1944 و جتی قبل تر مسجل شده بود. اما جمعیت این شهر از نظر ایدئولوژی بسیار بیش از هر جای المان به انچه هیتلر اعتقاد داشت پایبند بودند و این کشتار برای نابودی نه قدرت نظامی المان بلکه ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیست بود. یعنی کشتار انسان هابه فجیع ترین شکل ممکن فقط بخاطر اعتقادشون و شاید هم درس عبرتی برای استالین تا بعد از جنگ حساب کار دستش اومده باشه! در مورد خود فیلم هم از ابتدا فضای سنگینی داشت و برای من که مدت زیادی هست اصلا فیلم نمی بینم خیلی کند میگذشت. صحنه هایی هم که توی فضا بود اصلا نفهمیدم چی شد چون خیلی کم لطفی شده بود به قول دوستان توی کارگردانی اون صحنه ها. توی کامنت های خارجی دیدم خیلی از اینکه فیلم به کتاب وفادار وبده راضی بودند که خوب من کتاب رو هم نخوندم و در این مورد نظری ندارم. فیلم پیشنهادی: Dr. Strangelove

[raha_91]

راستش من فیلم را با دور تنددیدم ،بیشتر صحنه ها را زدم رفت ولی کتابش را چند وقت پیش مطالعه کردم. کورت ونه گات در این کتاب با بیانی ظنز امیز و طعنه آلود رمانی ضد جنگ نوشته است,ولی در فیلم طنزی وجود نداشت .بیشتر از جنبه تخیلی کتاب استفاده شده بود ولی بسیار گنگ(شایدم من متوجه نشدم)
با اینحال چون کتاب را خوانده بودم مشتاق دیدن فیلم بودم که این توفیق در اینجا حاصل شد .

[del@]

فیلم ضد جنگ باید زجرت بده، باید اذیتت کنه .. حتی اگر فیلم با سرعت به جلو هم ببری، باز هم در تک تک سلولهات رسوخ میکنه
هدف و ماهیت چنین فیلمهایی همینه ..
جنگ زن و بچه و بیمارستان و مدرسه و ... نمیشناسه.

اول باید ارجاعتون بدم به پست پایین.. نامه نویسنده فیلم (کورت ونه گات) که از جنگ برای پدرش نوشته است.
نامه کورت ونه گات

فیلم به نظرم شبیه به فیلم جاکت (jacket) آدرین برودی است.. در جاکت کنش و واکنشهایی که در فیلم وجود داره، شما رو تا به انتها میکشاند

دیدن فیلم "سلاخ خانه شماره5" تجربه خوبی بود، من دور تند فیلم رو ندیدم ..بازیگر بیلی به نظرم بازی خوبی داشت
یاسر نکات دقیق رو از متن فیلم بیان کرد..

نکته پارداوکسی جالبی که در داستان وجود داره، اسم سلاخ خانه است.. سربازان آمریکایی اسیر شده را به درسدن که شهری بدون کارخانجات نظامی است، میفرستند
در این شهر خواهرزاده چرچیل زندگی میکند، پس شهر را بمباران نمیکنند .. یک شهر زیبای توریستی است

ولی انگار با نام گذاری اردوگاه زندانیان جنگی به سلاخ خانه، میخواهد ببینده را برای سلاخی شدن مردم شهر آماده کند.
من به فیلم 6.5 میدم.

و این پست را هم در آخر بخوانید.
متفقین به چه قیمت برنده جنگ شدند

فیلم پیشنهادی من، محصول سینمای هند : the lunchbox

[Mikado]

حقیقتش من خیلی دوست داشتم یه فیلم ببینم که خودم هم یه فیلم پیشنهاد بدم این فیلم رو سرچ که زدم تریلرش رو ببینم تو یوتوب کامنت ها رو خوندم متوجه شدم در مورد بمباران درسدن هستش و واقعا تماشای فیلم برای من سخت بود. یه جاهایی رو زدم جلو چون صحبت در مورد اون حادثه واقعا سخته. هر دیدگاه سیاسی هم که داشته باشید نمی تونید این واقعیت که هولوکاست اتفاق افتاد و اون هم در درسدن بود رو منکر بشید. متفقین به رهبری انگلستان نوع جدیدی از بمباران رو که در تاریخ نظیر نداشت بر علیه صرفا غیر نظامی ها انجام دادند و بیش از 400 هزار نفر رو زنده زنده سوزاندند. هیچ دلیلی برای این کشتار وجود نداشت چون عملا شکست المان در 1944 و جتی قبل تر مسجل شده بود. اما جمعیت این شهر از نظر ایدئولوژی بسیار بیش از هر جای المان به انچه هیتلر اعتقاد داشت پایبند بودند و این کشتار برای نابودی نه قدرت نظامی المان بلکه ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیست بود. یعنی کشتار انسان هابه فجیع ترین شکل ممکن فقط بخاطر اعتقادشون و شاید هم درس عبرتی برای استالین تا بعد از جنگ حساب کار دستش اومده باشه! در مورد خود فیلم هم از ابتدا فضای سنگینی داشت و برای من که مدت زیادی هست اصلا فیلم نمی بینم خیلی کند میگذشت. صحنه هایی هم که توی فضا بود اصلا نفهمیدم چی شد چون خیلی کم لطفی شده بود به قول دوستان توی کارگردانی اون صحنه ها. توی کامنت های خارجی دیدم خیلی از اینکه فیلم به کتاب وفادار وبده راضی بودند که خوب من کتاب رو هم نخوندم و در این مورد نظری ندارم.

جنگ پر از کثافت است، کثافت محض، هر دو طرف آن، هر دو سمت آن، از هر طرف که نگاه کنید جز آدم کشی و سلاخی جوانان و بوی گوشت های سوخته چیزی نصیبتان نمی شود.

حالا بعد از گذشت بیش از هفتاد سال، پس از این همه مدرک، فیلم، مستند، شاهدین، جنگ زده ها، نظامیان و تمامی این مدارک و شواهد در سال 2019 فردی بلند میشود و با صدای بلند اعلام میکند هولوکاست اتفاق نیافتاده، اگر افتاده چیز دیگری بوده، آن طرف جبهه بوده. میزان رذالت اخلاقی فردی که کشته شدن میلیون ها نفر آدم را انکار میکند چقدر است؟ چقدر زننده است که بگویم مرگ این تعداد با ارزش بود و مرگ این تعداد بی ارزش؟ چه گونه در مغز خود حساب میکنید که کدام مرگ و کدام کشتار را ارجحیت ببخشید؟ چه فرایندی در مغز انسان میتواند باعث این شود که بگوید کشتن 6 میلیون یهودی، هشت میلیون روس، 3 میلیون لهستانی توسط نازی های حساب نیست، دروغ است و آنچه متفقین کشتند حساب است؟

میدانید وقتی میخواهید جواب چنین حماقت هایی را بدهید کجا به خودتان لعنت میکنید؟ آنجا که من هم باید با چنین افکار عقب مانده ای هم سطح بشوم و بگم آنچه نازی ها کشتند بیشتر بود! لعنت به ذهنی که باید میان 130 هزار آدم کشی و ده ها میلیون آدم کشی یکی را انتخاب کند.

هروقت خواستید آدم کشی نازی ها را ماله بکشید و به فاشیست بودن خودتان افتخار کنید، قبلش، حداقل 5 ثانیه به این اعداد نگاه کنید و تصور کنید حتی اگر یک درصد این احتمال وجود داشته باشد که این اعداد درست باشد چه آدم رذلی میتوانید باشید

https://en.wikipedia.org/wiki/Holocaust_victims

[del@]

قدرت، حلقه‌ی نفرین‌شده‌اش را به دست مشتی گالوم دیوانه سپرد و کوه‌هایی از کشته، در تمنای وصال حلقه‌ی قدرت ساخته شدند. جنایت هیچ‌یک از مسببین جنگ جهانی دوم بخشیده نمی‌شود. نه! هیچ توجیهی وجود ندارد. هرگز!

شیاطین در سایه

پستهای سایت یک پزشک در مورد جنگ جهانی رو بخوانید.

[yaser63]

باتشکر فراوان از علی عزیز که زحمت اجرا برنامه رو میکشه و دوستانی که فیلم رو تماشا کردند و نظر دادند فرصت شرکت در اکران این دور به پایان رسید.البته دوستان همچنان می توانند نظراتشون درباره فیلم رو در تاپیک مطرح کنند.میانگین نمرات:6.6