Game of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هشتم , اپیزود ششم (پایان)

[yaser63]

Season 8, Episode 6,The Iron Throne خلاصه داستان اين قسمت : در فردای پس از حملات ویرانگر به بارانداز سلطنتی,"دنریس" باید با بازماندگان مواجه شود+ قوانین تاپیک: 1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت ششم از فصل هشتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد. 2-لطفا از بحث درباره محتوا و کیفیت اپیزود به صوزت مستقیم یا غیر مستقیم در چتباکس و سایر بخش های غیر مرتبط خود داری نمایید. 3-لطفا از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در تاپیک و چتباکس خودداری نمایید. 4-لطفا از ارسال پست های مبهم و فاقد توضیح و یا صرفامحدود به چند کلمه مبهم و کلی مثل این که نمره X دادم وموارد مشابه خود داری بفرمایید 5-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.

[sam09ft]

فکر میکنم وسط های کار یهو تصمیم گرفتن اون صحنه حمله و نابودی دوتراکی ها رو اضافه کنن برای جذابیت داستان برا همین نویسنده ها از قبل فکرش رو نمیکردن کل ارتش نابود بشه
برا همین تو قسمت اخر بودن ولی تو جنگ قبلی کشته شدن
یعنی تو مختارنامه هم اینطور سوتی هایی نمیبینی با این ابعاد

[Rezaraki]

داستان و سیر درست حسابی که دیگه بیخیالش شدیم از قسمت دوم به بعد و یجورایی از فصل قبل هم.
و اگر این رو کنار بذاریم یا سطح توقعمون رو خیلی پایین تر بیاریم، این قسمت، قسمت خوبی بود بنظرم. حس Got رو بیشتر از قسمت های قبلی داشت. اون تلخیه به نایت واچ رفتن جان همون حس آشنای گات رو داشت. و به غیر اون هم منطقی بود تقریبا دیگه هر چند نه کاملا! مثلا میتونم به این فکر کنم که اگه آنسالید دارن بر میگردن میرن دنبال کارشون، خب جان راحت میتونه برگرده و هر کاری دلش خواست بکنه و اصلا شاه شه یا هرچی! یا اینکه چطور شد که دیوار سالم بود؟ یا چیزای دیگه ای که کلا بیخیالش شدیم.
دوست داشتیم آؤیا دنریس رو بکشه که طبق روششون تو فصل جدید گفتن اگر انتظار چیزی رو دارید نباید بخش برسید حتی اگه به قیمت نابود شدن سریال باشه! برا همین جان دنریس رو میکشه و آریا شاه شب رو که، غیر این باشه انتظارش میرفت...
خلاصه این قسمت به نظرم بهتر بود از قسمت های قبل این فصل.

[sam09ft]

از قدیم گفتن تب تند عرقش زود درمیاد




خب شمال از اول جدا بود گفتن مثل قبل باقی میمونه



اونجا هم ج.ا شد واقعن اون سکانس رو آدم میبینه انگار نه انگار گات میبینه

-------------------------------
حالا من از اینکه برن شاه شد ناراضی نیستم. دوست داشتم سانسا بشه که اونم یه جورایی شد ولی خب برن هم بد نبود. عادت داشت دیگه. این همه سال نشسته رو صندلی اقلن اینجوری مفیدتره صحنه کشتن دنریس آدمو یاد فرمون و قیصر مینداخت. دقیقن فیلمای آبگوشتی. اژدها هم که مادرشو برد که به عزاش بشینه فقط یه چیزی، خطرناک نیست اونجوری ول شد تو آسمونا؟ واقعن هم دوست داشتم کرم بمیره که حیف شد نمرد. من دوست داشتم کرم بمیره و آریا با چهره ی اون بره و دنی رو بکشه. نشد که بشه

خلاصه که خوب شد تموم شد و مزخرف بیشتری به خوردمون ندادن. امتیاز من 5

گفتی ج.ا یاد برن افتادم
تیریون : برن من دوست دارم تو شاه بشی
برن : منم برای همین اومدم دیگه

پنج دقیقه بعد
برن: من علیرغم میل باطنی دارم پادشاه میشم

2 روز بعد
برن: من برای خدمت به این مردم شاه شدم وگرنه چشم داشتی به این دنیا ندارم
تنها هدفم خدمت هست فقط

[FARMANDEH]

چند سال پیش که بدون هیچ پیش زمینه‌ای دیدن این سریال رو شروع کردم انتظار نداشتم اینقدر وقت و فکرم رو درگیر کنه و اینقدر توی دنیا محبوب و معروف بشه. سریالی بود که سطح کیفی و توقعات رو از سریال‌سازی خیلی بالا برد. در کل از دیدنش خوشحالم و از نویسنده کتاب و سازنده‌هاش بابات این لحظات تشکر می‌کنم


قسمت آخر هم ضعفهای دنباله‌دار قسمتهای قبل رو داشت که دیگه حوصله پرداختن بهشون رو ندارم! ولی در مجموع از پایان راضی بودم. شاید انتظار سورپرایزهای بیشتری داشتم ولی بازم مثل بعضیا عصبانی و ناامید نیستم از پایان... کلاغ سه چشم بهترین گزینه واسه پادشاهی بود و بالاخره فهمیدیم اون همه دردسر و کشته شدن هودور و دیگران بی دلیل نبوده. هرچند توقع کارهای خفن و غافلگیرکننده از این شخصیت داشتم ولی خبری نشد. حالا نسبتهای خانوادگی کنار رفت و این میتونه شروعی باشه واسه دموکراسی!


این دیالوگ تیریون همون حسی بود که نسبت به دنریس داشتم و از اول زیاد ازش خوشم نمیومد:

"هرجا که می رفت، آدمای شرور می مُردن و ما تشویقش می‌کردیم و اون قدرتمندتر شد و مطمئن‌تر شد که ملکه خوب و لایقیه. اون معتقده که تقدیرش اینه که دنیای بهتری برای همه بسازه. اگه این اعتقادو داشتی حاضر نبودی هر کسی که بین تو و بهشت وایمیسته رو بکشی؟"

جان اسنو سرانجام خوبی داشت به نظرم. خیلیا ممکنه بگن لایق پادشاهی بود و حیف شد و... ولی سختیهای زیادی رو تحمل کرده بود و وقتش بود از اون فضا فاصله بگیره و در کنار دوستانش به آرامش برسه که همینطور هم شد. جان اسنو هیچ وقت متعلق به اون دنیا نبود و در آخر هم رفت به دنیایی که براش بهتر بود و اونو به بهترین شکل پذیرفته بود.

شخصیتها و داستانهایی بود که دلم میخواست بیشتر و بهتر بهشون پرداخته بشه از جمله: داریو ناهاریس، استنیس، نایت کینگ و... امّا نشد که بشه! دورن هم منطقه جذابی بود که دوست داشتم بیشتر تو داستان باشه ولی زیاد بهش نپرداختن.

ای کاش فصل آخر رو با دقت و وسواس بیشتری میساختن و پایان خاطره‌انگیزی برامون رقم میزدن، ولی بازم این سریال رو فراموش نخواهیم کرد.

[عبدالله]

بچه ها من یه نسخه ای گرفتم امروز فکر کنم فن مید باشه. چون خیلی همه چیزش بچگانه بود. آخرش نشستن دور یه میز در مورد ساخت خانه های عفاف صحبت کردن...
میگم نسخه اصلی کی پخش میشه؟ امشبه یا فردا شب؟

پ.ن: لامصب خیلی فن مید باکیفیتی بود، بازیگرا رو عین خودشون گریم کرده بودن

[ali_74]

خیلی عالی بود این اپیزود ... جمع بندی خوبی داشت
10/10

[Farbod_o]

پایان بدی نبود ولی قسمت پایانی بدی بود،اگه درست زمینه چینی شده بود میتونست پایان خوبی باشه
شمال مستقل شد ولی هیچ پادشاهی دیگه ای نخواست که مستقل بشه حتی حرفشم نزدن ایراد های این قسمت کم نبود ولی پایان به تنهایی پایان بدی نبود هرچند مسیری که بهش رسیدن میتونست خیلی خیلی بهتر باشه

[asgharax]

به قدری فاجعه و افتضاح بود فصل آخر و به خصوص قسمت آخر که اصلا جای نقد و بررسی باقی نمیذاره. اگه جا داشت امتیاز منفی بهش میدادم

[areff]

جان اسنو رو حروم کردن توی این سریال

[hamed224]

فکر کنم هدف کارگردان در قسمت آخر غافلگیری بود ، که واقعا موفق بود....هییی