Game of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هشتم , اپیزود اول

[yaser63]

Season 8, Episode 1,Winterfell خلاصه داستان اين قسمت : زمان نبرد بزرگ فرا رسیده است. "دیوار" فرو ریخته و ارتش مردگان "شاه شب" در حال حرکت به سوی "وستروس" می باشند.+ قوانین تاپیک: 1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت اول از فصل هشتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد. 2-از قرار دادن هرگونه مطلب و اسپویلر مرتبط با قسمت های آتی سریال,بحث درباره پرومو قسمت های بعد در این تاپیک,چتباکس و... خودداری نمایید.اسپویلرهای فصل هشتم سریال صرفا و فقط در این تاپیک قرار خواهد گرفت. 3-از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در این تاپیک و چتباکس خودداری نمایید. 4-لطفا از ارسال پست های مبهم و فاقد توضیح و یا صرفامحدود به چند کلمه مبهم و کلی مثل این که نمره X دادم وموارد مشابه خود داری بفرمایید 5-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.

[codec_pack]

سریال که از بعد فصل 4 افت کرد! راجع به این خز بازیا هم دیگه متاسفانه این چیزا مد روز هست و باید واسه متولدین 2000 سریال رو گرم کنن! :دی

البته هنوزم بازیگرای نقش جیمی و سرسی عالی بودن! چهره سرسی بعد از اینکه یورون از اتاق رفت گویای خیلی چیزا بود! به یورون ذره ای اعتماد نداره و حتی یه جورایی ازش میترسه و خودشم میدونه این وضعیت براش یه شمشیر دو لبه هست! اگه یورون بفهمه سرسی حامله هست واقعن اوضاع خطرناک میشه!

دیدار مجدد برن و جیمی هم واقعن با تشکر از بازیگر نقش جیمی عالی بود! به این نکته هم باید توجه کرد که جیمی خیال میکرده برن همراه برادر کوچیکش خیلی وقت پیش کشته شدن و اصن فکر همچین رویارویی رو نمیکرد!

[lady snow]

اینکه همه کارکترها رو در اپیزود اول نشون دادن خوب بود. لحظه ورود ارتش دنریس و بعدش پرواز اژدها خیلی هیجان انگیز بود
سعی کردن کمی طنز چاشنی کار کنن مثلا نگاه دراگون به جان شاید بدلیل تلخ بودن این فصل هست. وداع با کارکترها
مدتها منتظر دیدار دوباره آریا با جان و هوند و گندری بودم. اما سکانسای تجدید دیدار خیلی تند تند و سرسری بود بهم نچسبید اصن.

و اما ایگون تارگرین
هشت فصل منتظر بودیم جان هویت خودش رو بفهمه. نمیدونم دلم میخواست چطوری اتفاق بیفته ولی اینجوری که شد دوست نداشتم. سم تند تند و خیلی کلیشه ای یه چیزایی گفت جان هم خیلی سریع قبول کرد بعدشم خب حالا چطوری به دنریس بگیم. نمیخوام غر بزنم ولی خدایی خوب نبود. نبود عاقا
و سوار شدنش روی اژدها. برای اینم انتظار بیشتری داشتم

نمیدونم شما هم مثل من حس کردین خیلی سراسیمه هست همه چی. شایدم من به خاطر انتظار طولانی یکم سختگیر شدم. نمیدونم والا
حیف فقط 5 قسمت مونده
با وجود ایرادات به طور کلی از اپیزود اول راضی بودم و 8 میدم

راستی این سانسا همیشه برای من نچسب بود الان نچسبتر شده. قشنگ معلومه شاگرد لیتل فینگر هست. میترسم یکاری علیه جان کنه
ولی کل اپیزود یه طرف نگاه برن به جیمی ی طرف
آریا با اون سلاح میخواد چیکار کنه؟ مدلش جوری هست که میشه راحت از راه دور نایت کینگ رو کشت

[Aria land]

متاسفانه به شدت نزدیک به فیلمنامه منتشر شده بود و البته نباید از این حقیقت گذشت که فیلمنامه تقریبا سناریویی رو نوشته بود که هر کارکتور مجبور به مواجه و طی مسیر پیش بینی شده خواهد بود و اگه قراره سریال کلیشه ای نباشه دنریس نباید کوئین بشه چون از همون اول داشت نقششو می‌کشید و جان نباید کینگ بشه چون از اول همه دنبال این بودن که کینگ بشه خلاصه من با فیلمنامه موافقم مگر اینکه جان زنده بمونه سانسا و گندری و دنی بمیرن در راه نجات بشریت و سرسی به دست آریا بمیره و البته جان و آریا اگه خواهر برادر نیستن میتونن کینگ و کوئین باشن البته این سلیقه منه و اگه قرار بود سلیقه من خوب باشه به جای نولان من دارک نایتو میساختم

[misagh8900]

قسمت اولش عالی نبود، ولی بد هم نبود. همونطور که دوستان اشاره کردن، خیلی از صحنه ها، خصوصا هویت واقعی جان، خیلی سَرسَری اتفاق افتادن. خیلی راحت میتونستن حداقل یه ده دقیقه ای اضافه تر بگیرن و سم هم به طور کامل ماجرا رو برای جان توضیح میداد و ... . این که جلوه های ویژه و نمیدونم، بدلکاری نمیخواست و هزینه ای بر نمیداشت.
بعد از دیدن این قسمت، یه شک به دلم افتاده که نکنه مثل فصل هفتم، این فصل رو هم همینجوری سرهم بندی کنن و خیال خودشون و بیننده ها رو از پایانش راحت کنن.

[fasol]

نمی دونم من دیگه زیاد تحت تاثیر قرار نمی گیرم یا اینکه این قسمت چیز خاصی نداشت...
اتفاقات میتونستند خیلی جذاب تر به نمایش کشیده بشن .
من چند سال به لحظه ی رویارویی استارک ها و بقیه با همدیگه فکر میکردم و ته دلم ذوق میکرد بعد الان آخه این چی بود
خیلی نیاز دارم که آخر سریال به شدت غیرمنتظره تموم بشه فکر کنم همه همینطوری دلشون بخواد سریال تموم بشه...
(2تا اژدهای دنریس ابهتشون رو از دست دادن برام )

[mahan birabt]

قسمت اول عالی بود....هر لحظه اش مهم بود...تجدید دیدارها جالب بود....جان چه اژدها سواریی کرد !!! باید ببینیم چی کار میکنه با قضیه هویت اصلیش....سم چقدر شوکه شدش دلم سوخت براش......این یارو اژدها بزرگه چه بد نگاه میکرد به جان !!
فکر یارا هم خوب بود که بعد از شکست احتمالی از وینترفل برن پایک .....آریا با گندری شاید رابطه عاطفی بینشون ایجاد بشه ولی سریال وقت نداره خیلی به این چیزها دیگه بپردازه.......سانسا و تریون هم تجدید دیدارشون خوب بود...فقط من نمیفهمم شاه شب منظورش از این حرکتا چیه؟؟؟ یه بار پادشاه مردمان آزاد گفت همیشه هنرمند بودن !! این اپیزودم چیو خواست برسونه یعنی؟؟؟؟


نمره من به این اپیزود : 10

[arya17]

waitting for a old friend

[Sherlockian]

افتتاحیه خیلی خوب و و آرومی بود . تا جایی که یادم میاد قسمتای اول هر فصل معمولا همینجوری اروم بودن اما شاید بخاطر اینکه فصل آخر سریاله انتظار روند جذاب تریو داشتیم . به هر حال دیدار های جذابی داشت مخصوصا دیدار جان و اریا که بسیار شبیه به خداحافظیشون توی فصل اول بود . صحنه های دیگه ایم مثل ابتدای اپیزود که اون پسر بچه از درخت بالا میره تا بتونه سپاه دنریس رو ببینه هم یادآور قسمت های اول سریال بودند . در اخر بنظرم این روند نسبتا اروم چیز خوبی برای سریال بود و با اینکه فقط ۶ اپیزود دارن ولی به درستی روند داستانی این فصلو شکل دادن و تو چیزی عجله نکردن و امیدوارم همینطوریم ادامه پیدا کنه و تو این مورد به سرنوشت فصل هفتم دچار نشه .
امتیازم 9/10

[ＳｈＩｎＯｄＡ]

از اون قسمت های دیالوگ محور قدیمی ناب فصول گذشته
با دیدن اون پیغام نایت کینگ به سرعت یاد هانیبال افتادم
نمیدونم چرا همه انتظار دارن برای هر اتفاقی یه 5 ایپزود صغری کبری چیده بشه! واقعا هم حیف شد راز تارگرین بودن جان مثل راز برادر بودن رام و شام برملا نشد!!! :/

[majidzendaniyan]

خوب نبود . واقعا فقط میتونم بگم خوب نبود !