خلاصه داستان اين قسمت : Wayne و Roland تناقضات پرونده Purcell را که فراموش شده یا پنهان مانده است را بررسی مجددی کرده و به دیدار Dan می روند.در همین حال درخشش انتشار کتاب Amelia با طنین صدایی از گذشته لکه دار می گردد.+
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
خلاصه داستان اين قسمت : Wayne و Roland تناقضات پرونده Purcell را که فراموش شده یا پنهان مانده است را بررسی مجددی کرده و به دیدار Dan می روند.در همین حال درخشش انتشار کتاب Amelia با طنین صدایی از گذشته لکه دار می گردد.+
I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
فوق العاده
صحنه پایانی شدیدا ترسناک و کیریپی بود
Veezus
اعتراف میکنم اصلا فکرشو نمیکردم منظور از پرنسس صورتی اون باشه
کسی میدونه این سیزن چند اپیزود داره؟
از اپیزود سوم به اینور احساس میکنم اون خبرنگارِ همون جولی باشه و دنبال جنع و جور کردن واسه زمین زدن قاتلِ اس.
فکر میکنم داستان کودک ازاری بطور گسترده باشه و مقامات شهر رو درگبر کنه .
کشیش هم شاید قاتل باشه . داستان سیاه چشم زخمی هم رد گم گنی بوده صددرصد .
به احتمال خیلی زیاد پرونده تو سال ۹۰ با گم شدن تام و مفقود شدنش ،قاتل معرفی اش میکنن و داستان سال ۹۰ هم اونجوری تموم شده بوده
وقتی تام چراغ رو روشن کرد کرکام ریخت !
البته احتمال میدم هریس قاتل نباشه فقط یه زیر دست و نگهبانِ. مطمئنا طبق سنت اصلی این سریال، ایپزود بعدی تمام ماجرا مشخص میشه.
یعنی رئیس کارخونه هویت کیه !؟!
من فکر میکنم جرالد دست داره تو این قضیه. اولش به همکار وین، رولند هم مشکوک بودم که شاید دختره رو گرفته و اینا ولی حس میکنم همجنسگراست و کاری به دختره نداشته
تو این نوع سریالا آدم به زمین و زمان مشکوک میشه
پ.ن: موضوع دختر وین هم هنوز مشخص نشده. من فکر میکنم اونم به قضیه ربط داره
جهنم خالیست، همهی شیاطین اینجا هستند
من خدا خدا میکردم که جرالد و اون نوچش دستشون تو کار نباشه. فصل دوم به اندازه کافی پلیس فاسد و بالادستی پشت پرده دیده بودیم. برام جالبه حالا از 90 تا 2015 چه اتفاقاتی افتاده. اصلا چرا هیز ول کرده رفت یهو !؟ یا همون دختر وین که نمیاد پدرش رو ببینه ! چرا نمیاد ؟!؟! من سر توهم وین تو چند قسمت قبل اول فکر کردم که اون کراواتیه لای ویتنامی ها رولنده ! فکر میکردم رولند به قضیه پی برده و این وین بوده که میکشتش !! یه لوکیشن تو تویئتر دیدم که نمیدونم راست و درست بود یا چرت و پرت ! همین اتاق صورتیه همون اتاق شکنجه فصل یکه !
این اپیزود تا سکانس پایانی میشه گفت به اپیزود آروم و کم تعلیق بود ...
تا اینجا اپیزود پنجم رو بهترین قسمتش میدونم ... شلیکها و شوکهایی به بیننده میداد که با فاصله و تدوین مناسبی بود و اپیزود هم جایِ مناسبی به پایان رسید
یه جا یه نظریهای خوندم جالب بنظر میرسید:
رولند که اصلا ازدواج نکرده و بچهدار نشده، پرسل هم که مشخص شد به جنس موافق گرایش داشته، از طرفی رولند خیلی مصمم بود که پرسل رو تبرئه کنه چون احتمالا شبی که پرسل میگه تو خونه بودم و آبجو میخوردم با رولند بوده و احتمالا این همون راز بزرگی بوده که تو دهه نود فاش میشه و رولند از هیز کینه به دل میگیره و دوستیشون خراب میشه
پ.ن: "یِلو کینگ" و "پینک پرنسس" ، صرفا "اســامـی"ای بودند که فصل دوم از فقدانش رنج میبرد