I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
اگه فن دو آتیشه ی BCS باشین حتما مثل من اینستاگرام سریال رو دنبال می کردین این چند روز. از پریمیر سریال گرفته تا مصاحبه ی شبکه ها که لایو و استوریش تو پیج بود، این فصل سر و صدای خیلی بیشتری داره از فصلای قبلی. تاخیر 6 ماهه ی پخش این فصل نسبت به فصلای قبلی حس خوبی بهم میده. با اینکه سریال هیچ نقصی نداره ولی فکر کنم با بیشتر وقت گذاشتن رو فصل 4 میخوان همون پرش معروف بریکینگ بد رو دوباره به جو سریال وارد کنن. روند تعلیق و هیجان بیشتر با یه فیلمنامه ی پر پیچ و تاب تر که شاید بتونه سریال رو هم رده ی بریکینگ بد قرار بده.
جا داره یه عکس باحال از هفته ی پیش تو ComicCon 2018 بذارم که مطمئنم جذابه براتون:
نظر شما راجع به تاخیر زیاد این فصل و پریمیر و مصاحبه های بیشترش نسبت به سه فصل قبلی چیه؟
اپیزود اول شروع خوبی داشت و فکر میکنم اپیزودهای بعدی داستان خیلی جذابتر بشه...
شاید Hank هم با ورود DEA به داستان وارد داستان بشه و شاید Jesse و دوستهاش هم برگردن...
Tuco این فصل از زندان باید آزاد بشه...
بالاخره فصل چهار شروع شد
اصلا یه حال و هوای دیگه ای دنیای برکینگ بد و سال همین که وارد این فضا میشی لذت بخشه
ادم لذت میبره از کارگردانی و تصویر برداری بینظیر سریال
نحوه روایت به گونه ای که به هیچ وجه خسته کننده نمیشه
انتخاب عالی ساند ترک و بازی رئال بازیگران اضافه کنید به تعریف های بالا
.
.
.
صادقانه بخوام بگم خیلی از حوادث سریال در فصل گذشته فراموش کردم به احتمال زیاد فصل پیشین دوباره نگاه کنم
به هر حال این سریال برای من ارزش زیادی داره و خالی از لطف نیست تماشای مجدد و با علم کامل از اتفاقات گذشته به تماشای فصل جدید بنشینم
از اپیزود اول راضیم و مقدمه ای خوبی برای اپیزود های اینده ...
باید دید مرگ چاک چه تاثیری از لحاظ روحی روانی روی جیمی میزاره
+
پوستر این فصل چه قدر هوشمندانست
فضای خاکستری با چهره ی اندوهگین جیمی که در دست نقابی داره و چهره موجه و شادی از خودش نشون میده
فکر کنم همین پوستر عوض شدن شخصیت جیمی تو این فصل با توجه به اتفاقاتی که رخ داده نشون بده
اسپویلر!
فصل چهارم ام با یه پریمیر عالی شروع شد. همیشه از فصل یک تو همین انجمن خیلیامون به اینکه تک تک پلان ها حساب شده است تاکید داشتیم. تو این فصل ام دقیقا همین اتفاق دوباره افتاده.
پرولوگ اپیزود که از فصل یک با رنگ سیاه و سفید شروع می شده، این اپیزود تعلیق خیلی بیشتر و خفن تری داشت. شخصیت متواری و ترسوی سال گودمن و کلوزآپای چهره ی پراسترسش عالیه!
بهترین قسمت این اپیزود بنظرم تقابل تاثیر نقش هاوارد و جیمی تو خودکشی چاک بود. نویسنده هیچ وقت از اولین قسمت شروع سریال نخواست علنا فروپاشی شخصیت چاک رو بدست جیمی نشون بده. تو این قسمت که پرونده ی چاک رسما بسته شده، آخرین پیچش فیلمنامه ای رو هاوارد به مخاطب القا کرد از اینکه خودش رو مقصر می دونه تو کشته شدن دوستش. ولی مخاطب با حل یه معمای ساده تو ذهنش میبینه از نقطه ی اول ماجرا، هر بلایی به سر چاک اومده شروعش با جیمی بوده و درواقع کیم، هاوارد، همسر چاک (اتفاقایی که تو فلاش بک بعضی اپیزودا می دیدیم) و... مهره های بازی جیمی بودن تو همه ی این مدت.
سکانس آخرم یکم غیرمنتظره بود برام و راستش انتظار نداشتم جیمی انقدر زود بزنه تو برجک هاوارد و مهم تر از اون مردن برادرش رو راحت به سخره بگیره. سیگنال نویسنده واسه اولین اپیزود فصل نشونه ی خوبیه که بفهمیم اوج سیاه نمایی شخصیت جیمی مگ گیل از همین ابتدا شروع شده و چیزی به تبدیل شدن به سال گودمن بریکینگ بد نمونده!
اینقدر این سریال کشش داره که من تا تموم شد فکر کردم کلا 10 دقیقه طول کشیده ! خوراک بنج واچ کردنه
بدون شک بهترین درام چند سال اخیره و بهترین سریال در حال پخش
سکانس آخر غیرمنتظره بود ولی کاملن منطقی و قابل انتظار بود. اگع دقت کنی توی کل این قسمت جیمی توی بهت مرگ چاک هست. از لحظه ای که کیم بهش خبر میده تا آخر اپیوزد مدام خیره شده به یه نقظه و کم حرف میزنه و توی این مدت داره با خودش کانجار میره. وقتی هاوارد میاد جیمی کاملن آماده هست که خودشو خالی کنه و تقصیر هارو گردن یکی دیگه بندازه
یعنی من عاشق فیلم برداری و تدوین این سریال هستم ، این گیلیگان نابفه هست. بعنوان پایلت خیلی خوب بود.
قسمت دوم
به جز آخر اپیزود که هیجان انگیز تموم شد بعضی جاها یه خورده زیاد از حد بهش پرداخته شده مثل مشکل لیدیا و مایک که بنظرم ترکیب دو سکانس ملاقات لیدیا و مایک و تماس گاس و لیدیا زیاد بود و یا سکانسی که جیمی واسه فروشندگی مصاحبه می کنه واسه فصلای قبلی خوب بود و اینجا یخورده سرعت روند سریالو گرفته. چون هر فصل سریال 10 قسمت بیشتر نیست انتظار دارم شاید زدو خوردای خیلی بهتری رو هر قسمت ببینم!
عصبانی شدن کیم ام جلوی هاوارد عالی بود! اولین بار تو اپیزود 42 ام این حجم از تنش و از کیم دیدیم (چرا قبلا ندیده بودیم؟!)
سکانس آخرم واسم یکم ابهام داشت که گاس فرینگ از کجا فهمیده سکته کردن هکتور کار ناچو بوده! احتمال دادم شاید مایک گفته باشه ولی از فصلای قبل چیزی یادم نمیاد.