I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
.:SiSiBK:.,86471181,Aamirabz,AdibTE,AMIRHOSSEIN20,AMIRREZA RV,aramis2800,Arbadeh,ARCTIC,ashley_1986,bayani,bbas,dazraf,Dexter_171,erfani,eric,ESajad,hadi2006mi,hgot,hosseinf722,Hossein_124,JimmyDarmody,joker8,karim_load,KING STANNIS,kingnessi,leon kennedy,Lou Bloom,M.Amir,MaMaLoM,mansourhobbit3,masihm,midya,mohsenshinobi,MrP,pejmanmm,peyman_eun,PouryaKht,S@eeD-Mj,Samankaka,sh2012,sky-boy,SKYPERSiA,vahid-fcb,VIVA THE ROCK,white_beard,wlh
مشاهده محتوا اسپویلر
تو نیکی کن و در دجله انداز....
مشاهده محتوا اسپویلر
در کل خیلی خوب تهشو جمع کردن. همون غافلگیری که میخواستم
مشاهده محتوا اسپویلر
به نظرتون ممكنه كميل اون دختر هم اتاقيش تو زمان بستري بودنش رو كشته باشه؟ به نظرم نحوه مرگش و شباهتش به مرگ خواهرش نميتونه اتفاقي باشه
قسمت اول رو دیدم
خیلی خوب نبود ولی خب جذبم کرد. کاراکتر اصلی با چهره غم زده ایمی ادامز چیز بکری برای ارائه نداشت. یه شخصیت غم زده که تو گذشته واسش یه اتفاق بدی افتاده و آثار این اتفاق همچنان ادامه داره. صحنه های مربوط به خوابیدن تو وان حموم و مشروب خوردن و حتی خ و دارضایی هم چیز جدیدی نبود و تیپیکال همچین شخصیت هایی تو فیلم و سریال هاست. از اون طرف برای قسمت اول داستان هم چیز جدید و متمایزی نداشت. همین شخصیت با این گذشته مسئله دار، به خاطر پیگیری یه قتل مجبور میشه برگرده به شهر خودش و علاوه بر پیگیری قتل های رخ داده، یه جورایی با گذشته خودش هم روبرو بشه.
از اون طرف شخصیت مادر ایمی آدامز جالب بود و به نظرم در ادامه جالب تر هم میشه. از اون مادرهای بیچ که نمیشه دوستشون داشت، ولی خب نمیشه ازشون متنفر هم بود و فقط باید درکشون کرد. فضای اسرارآمیزی هم به سریال حاکم بود و این جو رو دوست داشتم. فلش بک ها و یادآوری خاطرات هم به طرز خیلی خوبی کارگردانی و تدوین شده بودن که همین مسئله نشون میداد کیفیت فنی کار بالاست. بریم جلو ببینیم در نهایت چی از آب درمیاد.
پست حسين رو ديدم گفتم منم يه چند كلمه بنويسم
فرم و محتوي سريال بشدت تاريك و مخوفه ( روي هم رفته)
نورپردازي - ميزانسن ها - نماها همگي در همين راستا مرتب شدن
كلا ردي از "اميد" و "نبض زندگي" تو اين سريال نيست انگاري همه ي كاراكترها مرده هاي واكينگ دد هستن قبل از اينكه تبديل به زامبي بشن
( يك مرحله قبل تر) بهمين خاطر كلا نميشه اين سريال رو يهويي ديد همونطور كه شكلات ١٠٠٪ تلخ نميشه يه گاز خورد و داد پايين
( هضمش خيلي سخته)
فضاي حاكم بر سريال تعليق گونه است اما با چاشني سورئال البته نه به غلظت كاراي لينچ مثل مخمل ابي و قلبا وحشي
ولي خيلي ياداوره شهره توئين پيكس و ادماشه
بلحاظ مديوم "پليسي جنايي" ميشه گفت پست مدرنه چرا كه بهيچ عنوان پاي بنده به سنت هاي قاتل و پليسي
نيست در هيچ ابعادي در واقع ميشه گفت قاتل تو خط داستاني عين يه باده معده مي مونه اثراتش هست ولي خودش هيچ وقت نيست دقيقا تا اخرين لحظه!
بُعده درام داستان بشدت حرفه اي روش پرداخت شده و دقيقا عين حرف حسين تدوين موازي فوق العاده بين گذشته و اينده باعث ميشه هرچي جلوتر ميريم كاراكترها ملموس تر بشن فقط ايكاش همچين چيزي براي بخش جنايي پليسي هم بود! بنظرم اگر خط داستاني كلن سوئيچ ميشد رو درام و سوژه رو عوض ميكردن سريال الان قشنگ تو ليست ٢٥٠ تايي بهترين سريال ها ميرفت
سریال رو تموم کردم و باید بگم سریال ارزش دیدن داشت ولی خب برای تماشاش یه کم باید حوصله به خرج داد.
تو فیلم ها و سریال ها و حتی کتاب ها وقتی شخصیت هایی مثل کامیل داریم و فضایی مثل شهر این قصه، باید پرداخت مناسب صورت بگیره و به مخاطب اطلاعات کافی و فرصت کافی داده بشه که غرق در فضا بشه و بتونه با کاراکتر اصلی ارتباط برقرار کنه. اتفاقی که تو این سریال هم میفته همینه و اگه این طول کشیدن ها نباشه، داستان رو میشه تو 4 تا قسمت تموم کرد. ولی خب باید این رو هم مد نظر قرار داد که در صورت 4 قسمتی شدن، تاثیری که پایان بندی سریال الان رو مخاطب گذاشته، دیگه اون موقع وجود نداره یا به مراتب ضعیف تره. در هر صورت، با وجود همه این استدلال ها، شارپ آبجکتس همچنان سریال کندیه و میتونست با کمی پرداخت بهتر مثلا تو 6 قسمت تموم بشه و رسالت خودش رو هم به نحو احسن انجام بده.
من از بازی ایمی آدامز تو نقش کامیل به شدت لذت بردم و واقعا قابل تحسین بود، اما خب آدامز داره شورش رو درمیاره و کلا تو این چند سال اخیر تنوعی توی انتخاب نقش هاش نداشته و انگار بازی تو شخصیت هایی از این دست رو یاد گرفته و حالا ول کنشون هم نیست. از اون طرف نمیشه از بازی زیبای اسکانلن و فیلیس هم به همین راحتی گذشت و هر دو بازیگر نویدبخش یه آینده خوب و درخشان تو بازیگری هستن. علاوه بر کست فوق العاده، موسیقی و فیلمبرداری و تدوین کار هم بسیار عالی بود و باید گفت این مینی سریال در زمینه فنی میتونه نمره کاملی دریافت کنه.
چند وقت پیش به خاطر بروز یه سری از مشکلات تو زندگی شخصیم با مسئله ای روبرو شدم به اسم ددی ایشوز که مطالعه در موردش برام خیلی جالب بود. همه در مورد تاثیری که پدر و مادر تو رشد و بالندگی بچه تو آینده دارن خبر داریم، اما این که چه درکی در مورد این جمله داریم و چقدر به این مسئله اهمیت میدیم خیلی مهمه. جالب اینجاست که هر چقدر جلوتر میریم، با توجه به افزایش سطح سواد پدر و مادرها و رشد و پیشرفت در خیلی از زمینه ها، شاهد عقب گرد اساسی در این زمینه هستیم متاسفانه بچه های 20 ساله امروز از پدر و مادری تحصیل کرده و باسواد، مشکلاتی از قبیل ددی ایشوز رو بیشتر از بچه های 30 ساله با پدر و مادری با سطح سواد کمتر دارن. با این وضعیت، دیدن مادری با این بیماری روانی وحشتناک و تاثیر وحشتناک تری که روی بچه هاش گذاشته، برام خیلی جالب بود.