(The Office (US |یکی از بهترین سیتکام های تاریخ [معرفی جامع سریال+لحظات به یادماندنی]

[Katy Perry]

سريال آفيس يه سيتکام 20 دقيقه ايه که به مدت 9 سال و در 9 فصل و 188 قسمت در بين سال هاي 2005 تا 2013 از شبکه NBC پخش شد . اين سريال برگرفته از سريال انگليسی به همين نامه . سازندگان اين سريال علاوه بر ريکی جرويس و استيون مرشنت که سريال انگليسی رو هم ساختن گرگ دنيلز هم تو اينجا بهشون اضافه شده . اين سريال در فصل اول با ريت نسبتا بدی موجه شده بود و تا مرز کنسلی پيش رفت ولی خدا رو شکر اين اتفاق نيفتاد و سريال روز به روز محبوب تر شد تا اين که تا الان ريت IMDB سريال 8.8 از 10 نمره هست . اين سريال به سبک نسخه ی انگليسی مستند گونه ساخته شده که انگار همه ی شخصيتا با دوربين هم صحبت می کنن (مشابه کاری که توی Parks And Recreation هم اتفاق افتاده بود .) سريال داخل شعبه ی شهر اسکرانتون شرکت کاغذ داندر ميفلين می گذره و به زندگی ، دوستی ها و اتفاقات اهالي اين اداره می پردازه. در ادامه به شخصيت های سريال نگاهی می ندازيم :

مايکل اسکات (بازيگر :استيو کرل) آقای رئيس مايکل اسکات رئيس شعبه ی اسکرانتون کمپانی داندر ميفيلنه که مدت زيادی واسه شرکتش کار می کرده (حدود 12 سال در ابتدای سریال ). سياست رياستش رفيق شدن با کارمنداشه و سعی می کنه با ايجاد کمدی سر کار همکاراشو بخندونه .خودشو يه کمدين اداره می دونه . ولی بيشتر اعصاب همکاراشو خورد می کنه به خصوص با شوخی هاي نژادی و سک*ی و اين که خيلی از اونا رو مسخره می کنه . تعداد دوستای کمی داره. ولی به هر حال با مرور زمان که سريال از نسخه ی انگليسيش فاصله مي گيره شخصيت مايکل با وجود بعضی از کارای ديوانه وارش تبديل به يه شخصيت شيرين و دوست داشتنی ميشه .بدون اين که سريال ذره ای ليم (lame) بشه . مايکل (طبق گفته ي خودش) : ايرلندی . آلمانی . اسکاتلندی و 2/15 هم از سرخپوست هاي اصيل آمريکاييه ! تيکه کلام معروف مايکل که ديگه الان به اسم اون و استيو کرل سند زده شده عبارت That's What She Said هست که يه نوع شوخی جنسي حساب ميشه ( برای مثال يه جمله ای که ميشه ازش برداشت صحنه داری کرد بهش ميگن : اينو هر چی زور می زنم توش جا نميشه و اون ميگه :That's What She Said که در لغت ينی :اين حرفو اون زد )

دوايت شروت (بازيگر : Rainn Wilson ) روانی! شحصيت ديوونه ی سريال ! اون علاوه بر کار کردن توی اداره تو ی مزرعه ی خونوادگيشون ، مزرعه ی کاشت چغندر شروت هم کار می کنه و شخصيتش رو شايد با کمی تغيير بشه گفت روی شخصيت ران سوانسون parks and recreation پياده شد . ينی اگه از ران خوشتون اومده باشه اين شخصيت ميشه خداتون اصن ! اون هميشه سوژه ی شوخی خرکی های جيمه و يه دشمنی عجيب با جيم داره که البته گاهی اين حس عوض ميشه . بهترين راه توصيف رابطه ی دوايت و جيم گفتن عبارت دوستی در حين دشمنيه . اون بهترين فروشنده ی اداره س . واقعا يه استعداد اقتصدايه خوب داره . براي مثال : مشاهده محتوا اسپویلر توی يکی از اپيزودای کريسمس می ره و يه مدل عروسک معروف رو می خره و قايم می کنه و شب کريسمس که عروسکه تموم شده اونا رو به چند برابر قيمت به پدرای فراموش کار می فروشه ! اون علاقه ی خاصی به دو موضوع خرس ها و مسائل علمی - تخيلی به خصوص سريال battlestar galactica داره . و خودشو به عنوان شماره 2 مايکل تو اداره می بينه . به خاطر اخلاقيات عجيب و غريبش هيشکی تو اداره جديش نمی گيره ولی اون داندر ميفلين و خودشو حسابی جدي می گيره .و علاوه بر اين دستيار داوطلب کلانتری هم هست ! مشاهده محتوا اسپویلر يه رابطه ی مخفيانه با آجلا مارتين داره و اين رابطه طی فصل های مختلف و با اومدن اندی برنارد اتفاقای عجيب غريب ، فوق العاده خنده دار و احساسی ميفته

جيم هالپرت و پم بيزلی (بازيگران : جان کرازيسکی و جنا فيشر ) فقط دوست ؟ خواستم اين دو تا رو باهم بيارم چون تو سريال کلی روی رابطه ی اين دو تا کار ميشه به طوري چند تا از صحنه های بياد موندني سريال بين اين دوتا اتفاق ميفته . در آغاز کار پم دوست پسری داره که تو انباری کار می کنه . پم منشی اداره س و رابطه ی خوبی با جيم داره . جيم و پم خيلی با هم دوستن ولی چيزی که پم نمی دونه کراش (علاقه) جيم به اونه . پم از منشی بودن راضی نيست و دلش می خواد هنری که خيلي دوست داره يعنی نقاشی رو دنبال کنه . محاله اين سريال رو ببينيد و عاشق پم نشيد ! جيم توی تيم فروش اداره کار ميکنه . عاشق پرنکه (شوخی خرکی) . زياد کارشو تو داندر ميفلين جدی نمی گيره و فکر نمی کنه که بخواد براي مدت زيادی اونجا کار کنه . جيم و پم دقيقا يه ورژن جديد و شايد حتی واقعی تر از راس و ريچل ان . واقعا با عشق و عاشقی بينشون همه رو به خنده و البته گريه می ندازن .

استلی هادسون ( بازيگر :Leslie David Baker ) منتظر بازنشستگی! استنلی شخصيت خِسته و بی حال سرياله . حاضره واسه روزای مرخصی و زود تر رفتن به خونه جون بده . به هيچ وجه از مايکل خوشش نمياد و توی جلسه های اداره هم همش در حال جدول حل کردنه و براش مهم نيست چه اتفاقی تو جلسه ميفته .و هميشه متعجبه که چطور کسی مثل مايکل شده رئيس و اعتقاد داره که اون رئيس بهتری می شد . شخصيتيه برای خودش	کوين مالون (بازيگر :Brian Baumgartner ) احمق دوست داشتنی! کوين که توی يه باند موسيقی درام می زنه . شايد بشه علاقه هاشو تو سه تا چيز خلاصه کرد : اسمارتيز ، سوپ و هات داگ ! عدد مورد علاقش 69 ـه و به شدت به قمار اعتياد داره . مايکل هميشه اونو مسخره می کنه بابت اين مسائل . کوين با وجود اين که تو حسابداری کار مي کنه ولي تو رياضی افتضاحه و بعضي وقتا جمع عددا رو هم اشتباه ميگه و اعصاب بقيه ی کارکنان حسابداری يعنی آنجلا و اسکار رو خورد می کنه . کوين توسط خود مايکل استخدام شده .
آنجلا مارتين (بازيگر :Angela Kinsey ) وسواسی و حساس! آنجلا تو تيم حسابداری شرکت کار ميکنه . ادعا می کنه که يه مسيحيه معتقده و همش بقيه رو قضاوت می کنه . مشاهده محتوا اسپویلر مخصوصا وقتی می فهمه اسکار گ/ي ـه ! اون از کلی و رايان از همه بيشتر تو اداره بدش مياد . خصوصيت عجيب آنجلا عشق وحشتناکش به گربه هاست ! کلي گربه داره تو خونش و علاوه بر اين عاشق عکس نوزادا تو لباس بزرگسالانه .	فيليس ونس ( بازيگر : Phyllis Smith ) همسر نمونه شخصيت مهربون و دوست داشتنی که يه جورايی مادر بقيه ی اعضای اداره حساب ميشه . اون با باب ونس که شرکت يخچال سازيش تو همون ساختمونه ازدواج کرده. فيليس عضو بخش فروشنده های ادارس .
مرديت پالمر (بازيگر : Kate Flannery ) مادر تنها و مست! مرديت دو تا بچه داره که دخترش با همسر سابقش زندگی می کنه و پسرش با اون . زندگی درب و داغونی داره و اين باعث شده توجه زيادی به پسرش نداشته باشه . هميشه چند تا بطری مشروب برای مواقع اضطراری قايم می کنه . اعتياد وحشتناکی به الکل داره .	کريد براتون (بازيگر : Creed Bratton ) مرموز کريد شخصيت عجيبی داره . شايد بشه گفت يه ورژن ديگه از دوايته . هميشه وقتی پليسی چيزي مياد تو اداره استرس می گيره . اون گهگداری زير ميزش تو اداره می خوابه . يکی از پاهاش فقط چهار تا انگشت داره ! به خاطر مصرف سابق مواد حافظه ی خوبی نداره و يادش نمياد شغلش چيه (خخخ!) و اسم همکاراشو اشتباه صدا می زنه ! مشاهده محتوا اسپویلر اسم اصلی کريد William Charles Schneider هست . وقتي ويليام بود شخصی به اسم کريد براتون مياد و ازش دزدی می کنه . ويليام به شدت عصبانی ميشه و بعد از اون کريد برای هميشه ناپديد ميشه . و به نظر می رسه که توسط ويليام کشته شده . ويليام هويت کريد رو می دزده و به اسکرانتون مياد و با کمک اين هويت جديد از شر بدهی هاش خلاص ميشه !

رايان هاوارد ( بازيگر : بی. جی. نواک ) رايان کارشو به عنوان کارمند موقت تو اداره شروع می کنه . مايکل نگاه عجيبی بهش داره و اونو خوشگل ترين فرد اداره می دونه ! مشاهده محتوا اسپویلر رايان بعد ها وارد يه رابطه ی عشقی ديوار وار و عجيب با کلی کاپور ميشه . يه جورايی رابطه شون متضاد رابطه ی جيم و پمه ! زوج اعصاب خورد کنی ان کنار هم !

کلی کاپور ( بازيگر : ميندی کالينگ ) هنديه اداره که مايکل همش در اين مورد باهاش شوخی مي کنه . البته متولد هند نيست و عملا هيچی از فرهنگ هند نمی دونه . به شدت ديوونه ی عشق و عاشقيه و خودشو خيلی جذاب می دونه . آخر جزوندن دوست پسرای قبليشه . مشاهده محتوا اسپویلر کلي بعد ها وارد يه رابطه ي عشقی ديوار وار و عجيب با رايان هاوارد ميشه . يه جورايی رابطه شون متضاد رابطه ی جيم و پمه ! زوج اعصاب خورد کنی ان کنار هم !

توبی فلندرسن (بازيگر : Paul Lieberstein ) دورافتاده توی منابع انسانی کار مي کنه . مايکل به شدت متنفره ازش . چون جلوی اکثر کارای باحال مايکل رو به علت غير قانونی بودن می گيره . توبی يه ازدواج نا موفق داشته و يه دختر داره که مايکل هميشه طلاقشو می زنه تو سرش . تو اداره با اين که شغلش مسئول روابط و منابع انسانی ولی عملا هيچ دوستی نداره و کسی از گذشته ی توبی خبر نداره . مشاهده محتوا اسپویلر مايکل يه جا می گه : اگه من توی اتاق باشم و يه تفنگ و دو تا گلوله داشته باشم و توی اون اتاق بن لادن و هيتلر و توبی باشن ؛ من به توبی دو بار شليک می کنم !

اندی برنارد (بازيگر : اد هلمز ) پاچه خوار اندي از فصل فصل سوم سريال اضافه ميشه و در شعبه ی استمفورد کار می کنه . يه شخصيت با حال و تا حدودی شبيه مايکل اسکات داره . تو دانشگاه کورنل درس خونده و لقبش که بچگی روش مونده و خيلی هم دوستش داره Nard Dog (تو بچگی بهش می گفتن nard puppy !) هست که از بخش دوم فاميلش برنارد مياد . لقب ديگش Boner Champ هست. مشاهده محتوا اسپویلر بعدا به شعبه اسکرانتون مياد و با دوايت سر پاچه خوارd مايکل دعوا مd کنن و ...

ارين هنن ( بازيگر : Ellie Kemper ) دوست داشتنی و احمق ارين از اپيزود 21 ام فصل پنجم به سريال اضافه می شه . مشاهده محتوا اسپویلر ارين منشی شرکت ميشه وقتی پم با مايکل ميره تا شرکت مايکل رو راه بندازن . اسم اصليش کلی ـه ولی چون يه کلی ديگه هم تو اداره بود رئيس ازش خواست که ارين (اسم وسطش )صداش کنن! بعد ها ارين وارد يه رابطه ی عاشقانه با اندی ميشه که اون رابطه هم بالا پايين هاي ديدنی خودشو داره . واقعا ارين يه شخصيت دوست داشتنيه .

بازيگراي سريال بعد از اتمام سريال چيکار شدن؟ استيو کرل رو که ديگه همه می شناسن و 2015 هم برای فيلم The Big Short کانديدای اسکار شد . جان کرازيسنکی در حال حاضر با اميلی بلانت ازدواج کرده که يه بچه هم با هم دارن . جان که حسابی عضلانی شده امسال فيلم 13 Hours: The Secret Soldiers of Benghazi رو روی پرده خواهد داشت . جنا فيشر در 2015 تو سريالی به نام You, Me and the Apocalypse بازی کرد و امسال هم يه فيلم تلويزيونی به کارگردانی مت لبلانک خواهد داشت . بی جی نواک هم از تهيه کننده ها و نويسنده های سريال خوب The Mindy Project هست . Mindy Kaling هم سريال خودش رو خلق کرد که در اون بازی هم می کنه و نواک (رايان ) هم از تهيه کننده هاشه : The Mindy Project اد هلمز هم 2015 فيلم کمدی Vacation رو داشت . Ellie Kemper هم که سريال خودش Unbreakable Kimmy Schmidt رو داره شنبه 16 آپريل فصل دومش مياد .

اطلاعات تکميلي: تو اين سريال بازيگراي معروف زيادي هم به صورت guest star حضور پيدا کردن که مهم تريناشون اينان : ... , Amy Adams , Will Ferell , Ricky Gervais , Kathy Bates , Rashida Jones , James Spader , Idris Alba جی جی آبرامز خالق لاست و کارگردان Star Wars :The Force Awakness اپيزود 17 از فصل 3 رو کارگردانی کرده . و همينطور Bryan Cranston اپيزود 4 از فصل 9 رو کارگردانی کرده .

دوستان اگه خواستين مطلبی چيزی بزارين در مورد سريال ، اگه داستان اصلی رو لو می داد لطفا از تگ اسپويلر استفاده کنين .

[bayani]

من تمام فصل ها رو 1080 دانلود کردم بشینم ببینم حسابی لذت ببرم
از اونجا که میگفتن فصل اولش بده خودمو اماده کردم یه چیز معمولی ببینم ولی واقعا فصل اولشو دوست داشتم
مایکل اسکات روووووانیه
وااای خیلی خوب و مسلطه لامصب
فکر نمیکردم همچین بازیگر با استعدادی باشه این بشر
من خیلی سیتکام و سریال دیدم ولی شخصیت به این مریضی ندیدم لامصب شوخی هاشو خیلی دوست دارم بعد از فرزند از ته دل دوباره میخندم و تحویل نگرفتنای دوایت هم بهترین لحظات سریاله

[kingnessi]

به مناسبت انتقال حق پخش سریال از نتفلیکس به سرویس آنلاین اختصاصی NBC ، به تازگی یک کات 5 دقیقه ای از قسمت فینال سریال پخش شده است. این پنج دقیقه از تدوین نهایی قسمت پایانی سریال جا مانده بود و برای اولین بار پخش شده است.

[sarkhail]

هر کسی آفیس رو دیده میگه دو تا فصل اول خوب نیستن و بعد رو روال میفته، اما حالا که دو تا فصل اول رو تموم کردم باید بگم اصلا اینجوری نیست. شاید بیشتر باید گفت دو تا فصل اول رو باید نگاه کنی تا به این قالب از سریال عادت کنی. وگرنه از نظر خندوندن میتونم بگم تو فصل اول اون قسمتی که با تیم انبار مسابقه بسکتبال گذاشتن، من اندازه یه فصل از بقیه سیتکام های مشهور خندیدم. عالی بود یعنی.

فعلا که سریال باید یه کم بیشتر بره جلو تا بتونم در موردش چیزی بنویسم، اما یه نکته ای که خیلی واسم جالب بود طرز پوشش اداری مجموعه ست. همونطور که می بینیم تو مراسم و مناسبت های مختلف هر کدوم از شخصیت ها لباس مورد علاقه شون رو میپوشن که شاید طراحی عجیبی داشته باشه یا رنگ خیلی خاصی باشه، اما تو ساعت اداری مرد و زن لباس و شلوار رسمی پوشیدن و سر میزهاشون نشستن. فکر کنم خوبه یه سری از کارمندها که گله میکنن چرا تو اداره نمیشه تی شرت پوشید و مگه چه اشکالی داره که شلوار لی تنگ بپوشی، این سریال رو نگاه کنن تا ببینن که حتی تو کشورهای خارجی هم هر لباس جایی و هر شلوار مکانی دارد.

[sarkhail]

چند روزه استارت فصل ششم رو زدم و دو تا قسمت اول این فصل خدا بودن. خدا لعنت کنه این مایکل اسکات رو چقدر سر اون تیکه فیلم اسپارتاکوس خندیدم. تو قسمت دوم هم سر اون کلونوسکوپی

خدایی سیتکام متفاوت و خیلی خوبیه.به عنوان یه سریال طنز شخصیت های اصلیه خیلی خوبی داره، ولی به نظرم یکی از برگ برنده های سریال شخصیت های فرعیشه. تقریبا تموم سیتکام های مشهور رو دیدم و این تعداد از شخصیت رو تو هیچ کدوم ندیدم. تازه اونم نه یه مشت شخصیت هرز که صرفا سیاهی لشکر باشن. هر کدوم از این شخصیت ها پرداخت مناسبی دارن و لابلای اتفاقات مختلف نقش خودشون رو به خوبی ایفا میکنن و هم بار کمیک سریال رو بیشتر میکنن و هم نمیذارن دچار یکنواختی ای بشه که تقریبا گریبان تموم سیتکام ها رو تو فصل های بالاتر میگیره.

با این مقدمه چینی واسه این فصل فکر می کنم با یه فصل درخشان طرفیم و علاوه بر اون باید منتظر اتفاقات مهمی هم باشیم که واسه اسپویل نشدن بیشتر از این باز نمیکنم

[sarkhail]

پتج تا سیتکام آمریکایی داریم که مشهورترین ها و البته طولانی ترین ها حساب میشن و دائم بین طرفدارهاشون بحثه که کدوم بهترینه:
فرندز، بیگ بنگ، ساینفیلد، هاو آی مت یور مادر و آفیس.

من این مجموعه رو با فرندز شروع کردم و با آفیس تموم کردم و حالا اگه بخوام نظری بدم، باید بگم بهترین سریال از بین این پنج سیتکام به نظر من آفیسه. دلایل مشخصی هم برای من داره. هر چهار عنوان دیگه بعد از چند فصل دچار افت محسوسی میشن و از نظر داستانی و شوخی به شدت کم میارن، اما آفیس اینجوری نیست. برای مثال اگه رابطه عاشقانه پم و جیم رو در نظر بگیریم، میبینیم که تقریبا تو هر فصل بالا و پایین خاص خودش رو داره و به موازات سریال از دوستی عادی تا عاشق شدن و ازدواج و بچه دار شدن و در نهایت هم خطرات جدایی پیش میره. تو اون 4 تا سیتکام دیگه هم ما رابطه های عاشقانه رو داریم که بار اصلی داستان رو به دوش میکشن و اگه دیده باشید خیلی خوب میدونید که بعد از چند تا فصل ابتدایی به چه سطحی از ابتذال کشیده میشن.

برعکس 4 تا سریال دیگه که شاید هفتاد درصد شوخی هاشون ج ن س ی باشه، این مقدار برای آفیس اگه کمتر از 50 درصد نباشه، حداقل 50-50ه. این نکته رو وقتی میشه نقطه قوت دونست که بدونیم تیم نویسندگان دستش رو برای شوخی های دیگه باز میذاره و به بهترین شکل هم از این موضوع استفاده میکنه تا باز هم سریال به لودگی و مسخره بازی های ج ن س ی نکشه و به قولی برای خندوندن مخاطبش به دست و پاش نیفته.

یه بار هم قبلا به این موضوع اشاره کرده بودم که تو آفیس تعداد زیادی شخصیت کمیک داریم که هر کدوم ویژگی های خاص خودشون رو دارن و اغراق نکردم اگه بگم از روی هر کدوم میشه یه اسپین آف ساخت. ما این تعداد از شخصیت های مختلف و شخصیت پردازی مناسب رو تو هیچ کدوم از 4 سیتکام دیگه نداریم.

آفیس تو فصل هفتم با ستاره خودش خداحافظی میکنه، ولی دو فصل به خوبی ادامه میده. فقط برای یه لحظه فرندز رو بدون جویی، بیگ بنگ رو بدون شلدون، ساینفیلد رو بدون کریمر و هاو آی رو بدون بارنی تصور کنید. فکر میکنم حتی تصورش هم شدنی نیست. ولی آفیس این جسارت رو به خرج میده و نظر شخصیم اینه که به خوبی هم از پس انجام کار برمیاد.

به این دلایل میشه چند تا مورد دیگه هم اضافه کرد، ولی خب کی میخواد تایپشون کنه؛ فلذا در همین جا پست رو می بندم.

حالا که پنج تن آل سیتکام رو تموم کردم، فرصتی پیدا بشه میرم سراغ سیتکام های کوتاه تر و به خصوص سیتکام های بریتیش. اینم بگم که سر دلم نمونه. دوستی داشتم که عاشق هاو آی مت یور مادر بود. این سریال رو خدا میدونست و به قول خودش هر قسمتش رو عین دارو برای مواقعی تجویر می کرد که حالش بده. دو سه سال بود که این سیتکام تموم شده بود و این رفیق ما همچنان دلش نمیومد حتی استارت تماشای فصل آخر رو بزنه. حقیقت هم همینه. با اختلاف تلخ ترین خداحافظی بین سریال ها، خداحافظی با سیتکام هاست. نزدیک یه سال هر شب یه قسمت تماشا می کنی و تو قسمت آخر عین این میمونه که داری برای آخرین بار دوستات رو میبینی. هر چقدر که تو فصل های آخر باهاشون خندیدی، قسمت آخر دلت میگیره. حالا اگه با پخش ببینی که میشه در رفتن جان از بدن ... خلاصه که خداحافظی با سیتکام ها بسیار سخت و طاقت فرساست.

[Luca Brasi]

پتج تا سیتکام آمریکایی داریم که مشهورترین ها و البته طولانی ترین ها حساب میشن و دائم بین طرفدارهاشون بحثه که کدوم بهترینه:
فرندز، بیگ بنگ، ساینفیلد، هاو آی مت یور مادر و آفیس.

من این مجموعه رو با فرندز شروع کردم و با آفیس تموم کردم و حالا اگه بخوام نظری بدم، باید بگم بهترین سریال از بین این پنج سیتکام به نظر من آفیسه. دلایل مشخصی هم برای من داره. هر چهار عنوان دیگه بعد از چند فصل دچار افت محسوسی میشن و از نظر داستانی و شوخی به شدت کم میارن، اما آفیس اینجوری نیست. برای مثال اگه رابطه عاشقانه پم و جیم رو در نظر بگیریم، میبینیم که تقریبا تو هر فصل بالا و پایین خاص خودش رو داره و به موازات سریال از دوستی عادی تا عاشق شدن و ازدواج و بچه دار شدن و در نهایت هم خطرات جدایی پیش میره. تو اون 4 تا سیتکام دیگه هم ما رابطه های عاشقانه رو داریم که بار اصلی داستان رو به دوش میکشن و اگه دیده باشید خیلی خوب میدونید که بعد از چند تا فصل ابتدایی به چه سطحی از ابتذال کشیده میشن.

برعکس 4 تا سریال دیگه که شاید هفتاد درصد شوخی هاشون ج ن س ی باشه، این مقدار برای آفیس اگه کمتر از 50 درصد نباشه، حداقل 50-50ه. این نکته رو وقتی میشه نقطه قوت دونست که بدونیم تیم نویسندگان دستش رو برای شوخی های دیگه باز میذاره و به بهترین شکل هم از این موضوع استفاده میکنه تا باز هم سریال به لودگی و مسخره بازی های ج ن س ی نکشه و به قولی برای خندوندن مخاطبش به دست و پاش نیفته.

یه بار هم قبلا به این موضوع اشاره کرده بودم که تو آفیس تعداد زیادی شخصیت کمیک داریم که هر کدوم ویژگی های خاص خودشون رو دارن و اغراق نکردم اگه بگم از روی هر کدوم میشه یه اسپین آف ساخت. ما این تعداد از شخصیت های مختلف و شخصیت پردازی مناسب رو تو هیچ کدوم از 4 سیتکام دیگه نداریم.

آفیس تو فصل هفتم با ستاره خودش خداحافظی میکنه، ولی دو فصل به خوبی ادامه میده. فقط برای یه لحظه فرندز رو بدون جویی، بیگ بنگ رو بدون شلدون، ساینفیلد رو بدون کریمر و هاو آی رو بدون بارنی تصور کنید. فکر میکنم حتی تصورش هم شدنی نیست. ولی آفیس این جسارت رو به خرج میده و نظر شخصیم اینه که به خوبی هم از پس انجام کار برمیاد.

به این دلایل میشه چند تا مورد دیگه هم اضافه کرد، ولی خب کی میخواد تایپشون کنه؛ فلذا در همین جا پست رو می بندم.

حالا که پنج تن آل سیتکام رو تموم کردم، فرصتی پیدا بشه میرم سراغ سیتکام های کوتاه تر و به خصوص سیتکام های بریتیش. اینم بگم که سر دلم نمونه. دوستی داشتم که عاشق هاو آی مت یور مادر بود. این سریال رو خدا میدونست و به قول خودش هر قسمتش رو عین دارو برای مواقعی تجویر می کرد که حالش بده. دو سه سال بود که این سیتکام تموم شده بود و این رفیق ما همچنان دلش نمیومد حتی استارت تماشای فصل آخر رو بزنه. حقیقت هم همینه. با اختلاف تلخ ترین خداحافظی بین سریال ها، خداحافظی با سیتکام هاست. نزدیک یه سال هر شب یه قسمت تماشا می کنی و تو قسمت آخر عین این میمونه که داری برای آخرین بار دوستات رو میبینی. هر چقدر که تو فصل های آخر باهاشون خندیدی، قسمت آخر دلت میگیره. حالا اگه با پخش ببینی که میشه در رفتن جان از بدن ... خلاصه که خداحافظی با سیتکام ها بسیار سخت و طاقت فرساست.

قبل از هرچيزي برگه برنده ي آفيس : استيو كارل ـه نميدونم حسين چنتا فيلم و مصاحبه ازش ديدي ولي اين لعنتي ميتونه معمولي ترين و كليشه اي ترين مسائل و اتفاقات رو بقدري خنده دار تعريف | اجرا كنه كه مخاطب از خنده زمينو گاز بگيره حالا نكته ي جالب اينكه اين مورد (البته نه به اين وسعت) براي اكثر كاراكتر ها صادق ـه يعني بيشتر بازيگراي آفيس قبل اينكه بازيگراي بامزه اي باشن ادماي بامزه اي هستند چيزي كه تو خيلي از سيتكام هاي ديگه نيست! ( يعني اگه طرفو خارج از نقشش ببيني اونقدر بانمكي و جذابيت نداره بعضي هاشون كه خيلي نچسبن اصن ) مورد بعدي ابتكار سازنده ها تو شوخي ها است ؛ سينفلد خودش يه دفتر مشقي براي فرندز بود بعد خود فرندز شد يه دايرة المعارف براي سيتكام هاي بعد خودش ( بخصوص بيگ بنگ و آشنايي با مادر) بخاطر همينكه شوخي ها و موقعيت ها هرچقدر كه خنده داره اما اكثرا اسكي از رو دست همديگه است چيزي كه تو آفيس اصلا نيست بهمين علت هر دفعه كه آفيس رو ميبيني برات تازگي داره ( مشابه اين مورد تو بروكلين نه نه هم هست) در نهايت روابط بين كاراكتر ها است كه خودت اشاره كردي ؛ با اينكه من خودم فرندز و بيگ بنگ خيلي دوست دارم اما روابط بين شخصيت ها بخصوص تو روابط عاطفي از يجايي به بعد ديگه گندش در مياد قهر ؛ آشتي | آشتي ؛ آشتي | قهر ؛ قهر اين الگوريتم روابط عاطفي كاراكترهاي اين سريال ها است كه رو مخ ترينش راس و ريچل تو فرندز بودند! بعد لنرد و پني تو بيگ بنگ متاسفانه ديگه دوره سيتكام هاي خوب خيلي وقت به پايان رسيده منقرض شده ؛ كمدين هاي خوب پا به سن گذاشتن و ديگه اون انرژي جوني رو ندارن كمدين هاي نسل جديد هم خيلي خيلي كم پيش مياد مثل استعداد هاي قديمي باشن

[just4test]

سلام به همه
من اپیزود 4 فصل دو رو هم دیدم و در مجموع 10 قسمت از این سریال گذشته اما نمیدونم چرا واقعا تا الان نسبت به رتبه و تعریف هایی که ازش میشد اصلا نتونسته جذبم کنه! و همش فکر میکنم قراره چه اتفاقی بیفته که بتونه جای فرندز و مخصوصا ملاقات با مادر رو بگیره!!؟

اینم بگم که من بلافاصله بعد از اینکه ملاقات با مادر رو تموم کردم (برای بار دوم) شروع کردم به دیدن این سریال

تو فضای سیتکام هایی مثل himym ، گزینه ای هست دوستان که کمتر اسمی ازش برده شده باشه اما ارزش دیدن داشته باشه؟ چون معروف ها رو که همه دیدن اکثرن و من فقط آفیس رو ندیده بودم!

[l-lamidreza]

سلام به همه
من اپیزود 4 فصل دو رو هم دیدم و در مجموع 10 قسمت از این سریال گذشته اما نمیدونم چرا واقعا تا الان نسبت به رتبه و تعریف هایی که ازش میشد اصلا نتونسته جذبم کنه! و همش فکر میکنم قراره چه اتفاقی بیفته که بتونه جای فرندز و مخصوصا ملاقات با مادر رو بگیره!!؟

اینم بگم که من بلافاصله بعد از اینکه ملاقات با مادر رو تموم کردم (برای بار دوم) شروع کردم به دیدن این سریال

تو فضای سیتکام هایی مثل himym ، گزینه ای هست دوستان که کمتر اسمی ازش برده شده باشه اما ارزش دیدن داشته باشه؟ چون معروف ها رو که همه دیدن اکثرن و من فقط آفیس رو ندیده بودم!

همینو ادامه بده و قطعا نظرت عوض میشه. هیچ سریالی شبیه آفیس نبوده و نیست و همین باعث میشه یکی از بی نظیر ترین کمدی های پخش شده باشه.

[TOXIN]

سلام به همه
من اپیزود 4 فصل دو رو هم دیدم و در مجموع 10 قسمت از این سریال گذشته اما نمیدونم چرا واقعا تا الان نسبت به رتبه و تعریف هایی که ازش میشد اصلا نتونسته جذبم کنه! و همش فکر میکنم قراره چه اتفاقی بیفته که بتونه جای فرندز و مخصوصا ملاقات با مادر رو بگیره!!؟

اینم بگم که من بلافاصله بعد از اینکه ملاقات با مادر رو تموم کردم (برای بار دوم) شروع کردم به دیدن این سریال

تو فضای سیتکام هایی مثل himym ، گزینه ای هست دوستان که کمتر اسمی ازش برده شده باشه اما ارزش دیدن داشته باشه؟ چون معروف ها رو که همه دیدن اکثرن و من فقط آفیس رو ندیده بودم!

من یکی دو ماه پیش افیس رو تموم کردم. روزی یک قسمت میدیدم اونم با هدف تقویت زبان. نظر خودمو فقط می تونم بگم.
آفیس سریالی بود که نمی تونم بگم خیلی خنده دار بود. شاید برای فرندز و ساینفیلد بیشتر خندیدم. قطعا سکانس های خنده دار و ماندگاری هم داره ولی این سریال برای من بیشتر دوست داشتنی بود تا خنده دار. یعنی بعد از تموم شدنش تا دو سه هفته دلتنگش بودم و می گفتم کاش همینجور ادامه داشت. افیس تنها سریال طنزی بود که حتی تو یکی دو قسمت خاصش منو به گریه انداخت (کسایی که دیدن احتمالا میدونن کدوم قسمتا رو میگم). از نظر من حتی فصل یک و دو این سریال در حدی که میگفتن فاجعه نبود. حتی در همون فصول هم صحنه های فان و خوبی داشت. و بدون شک مثل هر سریال طنز دیگه، کاراکترای منحصر به فردی داشت. کاراکتر مایکل اسکات واقعا منحصر به فرد بود. یک موقع هایی ازش متنفر میشی ولی یک موقع هایی عاشقش میشی. دوایت شروت هم یک کاراکتر بی نظیر در این سریال بود. تقریبا اکثر کاراکتر های این سریال توانایی خنداندن دارن به غیر از 2-3 کاراکتر نچسب. در کل نظر منم اینه که پشیمون نمیشی از دیدنش و ادامه دادنش. شاید باید 3 فصل بگذره تا با کاراکتر ها بیشتر خو بگیری. و البته اینو بگم که من بعد از تموم کردنش وقتی تیکه هاش رو مجدد می بینم شاید بیشتر از بار اول برام فان باشه. مثلا that's what she said های مایکل رو خب اون اولا دقیقا نمی گرفتم منظورش چیه ولی الان که می بینم می خندم.

[MaMaLoM]

با اختلاف، افسرده‌ترین آدم روی زمین منم که امروز آخرین قسمت افیس رو تماشا کردم ... حس میکنم یکجا 20 تا دوست درجه یک رو از دست دادم.
همین که بهش فکر میکنم دیگه اپیزودی ازش نمونده ببینم بغض گلومو میگیره