شفا بایدت داروی تلخ نوش...
FlashForward معجون ناجور | معرفی و بحث
|
چند وقت پیش داشتم اینجا گشت میزدم که چشمم خورد به سریال های کنسل شده کامل متنهاش رو خوندم و از فلش فورواردش خوشم اومد دانلودش کردم و تو سه روز دیدمش حالا میخوام یه اطلاعاتی راجع بهش به دوستان عزیز بدم شاید خوششون اومد. با تشکر از کاربر اخراجیVic Mackey................
مثل تمام موضوعات سریال های علمی تخیلی با یه اتفاق عجیب شروع میشه ولی مشکل کار هم همینه این اتفاق شاید اگه سریالی نگاه کنید همون علمی تخیلیه ولی از یه بحث ریشه ای سرچشمه گرفته اختیار، جبر و سرنوشت.
جبرگرایی(اعتقاد به بی مفهوم بودن جهان و حیات) رو میشه به عنوان قبول نداشتن اختیار درنظر گرفت و سرنوشت تو این بازی هم تیمی جبرگراییه و اونایی که معتقد به اختیارند زیاد میونه خوبی با سرنوشت ندارن ولی کیه که فک نکنه سرنوشتش نوشته شده و هرکاری که داره میکنه دست وپا زدن الکیه. ایده جبرگرایی در انتها به پوچ گرایی منتهی میشه و اگه خیلی اهل علم باشید و بخواید منطقی رفتار کنید ترجیح میدید بجای پوچ گرا به شما بگن اگزیستانسیالیست(تنها تفاوت عمده ای که با پوچ گرایی داره اینه که باید اعتقاد داشته باشی که خودت میتونی به زندگی که از اول اعتقاد داری بی معنیه، معنی بدی یا کوتاهتر بگم محکومی به انتخاب در حالیکه از اول قبولش نداری) حالا خودمون رو هم درنظر بگیرید که اختیار و سرنوشت (اگه یادتون باشه بهش میگفتیم قضا و قدر) رو در طول هم میدونیم و همونطور که به سرنوشت نوشته شده اعتقاد داریم به اختیار هم اعتقاد داریم ( bazinga). نیچه بزرگترین بحران بشری رو زمانی میدونه که پوچ گرایی به یه جامعه اجتماعی قالب بشه و اینکه امیدواری به آیندهای که قابل مبارزه باشه و نانوشته موتور محرک بشره اما پوچ گرایی اونو به کامل نابود میکنه. حالا با این نظریات و بشر دوپا، یه نویسنده کانادایی آمریکایی( Robert J. Sawyer)، رمانی علمی تخیلی ( Flashforward) نوشته که همه اینارو با مکانیک کوانتوم، تاکیون ها، درهم تنیدگی کوانتومی و شتاب دهنده هاردون(CERN) ترکیب کرده و بعد از اون یکی پیدا شد( David S. Goyer)که این رمان رو تبدیل کنه به سریالی برای HBO ولی HBO ترجیح داد اینو به abc بده تا روند پخشش بهتر باشه، abc که بعد از غولی به اسم lost دنبال سریال دیگه ای برای شبکش میگشت رفت سراغ این معجون ناجور. اپیزود اول حدود 12 میلیون بیننده داشت و همه فکر میکردن که abc گمشده خودشو پیدا کرده حتی نقدای بسیار خوبی هم دریافت کرده بود ولی تا پایان فصل آمار بیننده ها به طرز عجیبی سقوط کرد 4 میلیون یعنی یک سوم شروع سریال که یه شکست کامل محسوب میشه. روایت یک خطی و پشت سرهم داستان بی وقفه مثل پتک بر سر مخاطبش میکوبه و در عین لذت برای بعضیا، برای بقیه که علاقه یا آشنایی با این دسته از موضوعات ندارند تبدیل میشه به بدترین تجربه و علت اصلی ریزش مخاطب هم همینه. مکانیک و فیزیک کوانتوم از سخت ترین مباحث برای فهمیدنه اون رو با بی سلیقگی نویسندگان و سازندگان و فضای مه آلود قضا و قدر، اختیار و سرنوشت، جبرگرایی و اگزیستانسیالیسم ترکیب کنید فکر نکنم بتونیم با این روند به جاهای مناسبی برسیم.
میتونیم تو این سریال بی نهایت نقطه ضعف پیدا کنیم و بکوبیمش ولی این سریال در حیطه علمی تخیلی قطعا یکی از بهترین سریالهایی که میشه تجربه کرد. شاید به عظمت Fringe در حیطه علمی تخیلی نرسه و شاید به سرکشی بی حدو اندازه The Leftovers برای بقا (تقریبا با همین میزان مقبولیت اما درHBO) نباشه اما لذتی که در دیدن تلاش قصه برای ثابت کردن خودش داره غیر قابل انکاره. شاید بازی بازیگرا آماتور گونه به نظر برسه(به نظر من اینطور نیست) ولی داستان جبر و اختیار تا حدی اونو جبران میکنه، شاید کوانتوم مساله قابل درکی نباشه ولی درام داستان، درگیری مارک و اولیویا و لوید، آرون و دخترش، کیتو و دکتر وارلی با سرنوشتشون، جلوی شما رو از فکرکردن به انتها و روند داستان و انتخاب هایی که اونا دارن انجام میدن نمیگیره. |