.House Mormont Remembers , The North Remembers. We know no king But the King in the North whose name is Stark
دلم برای روز های قدیم انجمن تنگ شده
امیدوارم که ویروس واکینگ دد به این سریال سرایت نکنه یه وقتی! یه خورده حوصله سر بر بود، ولی خب نمیشه ایراد گرفت. اگه یه داستان فرود نداشته باشه، حتما فرازی هم در کار نخواهد بود.
به نظر میاد دیگه مثل فصلهای قبل نمیتونن روی همه کاراکتر ها توی یه اپیزود کار کنن. هفته پیش آریا غایب بود و این هفته دنریس.
به نظرم نمره 7-8 خوبه. به خاطر گل روی جافری 8 میدم.
خب فعلا كه داره شخصيت پردازي ميكنه و كاراكترهاي جديد رو نشون ميده و اين خودش دليليه ريتم كندش.
معمولا وقتي تعداد شخصيت ها زياد باشن اين فراز و نشيب ها هم اجتناب ناپذيره. اما خب واقعا هنر ميخواد تو يك ساعت بتونه اينقدر خوب و كامل شخصيت هارو تو متن داستان جا بده و بيننده رو آشنا كنه كه اين سريال به بهترين شكل ممكن از انجامش براومده.
مارجري هم داره به يكي از شخصيت هاي مورد علاقم تبديل ميشه.
سریال داره روند متوسطی رو طی میکنه در فصل سوم
زیاد شدن شخصیت ها و نشان دادن افراد و گروه های مختلف در صحنه های مختلف مقداری خسته کننده شده
این قسمت نمره 7 میدم
عالی نبود ولی امیدورام بهتر از این هم بیشه
بگو شب بخوابه من بیدارم... من شبو زنده نگه میدارم
فکر کنم برای اولین باره من هم مثل شما حوصله ام از این سریال سر رفته بود
میدونم 7 رو هم به زور دادی
ما هم 7 میدهیم
این ویروسی که نام بردی شدیدا خطرناک و مهلک هست
نزدیک یک ساله دارم روش تحقیق و تفحص میکنم تا واکسنش رو پیدا کنم تا به همه بدهم و استفاده کنند و به دوران حکومت لاست که همه خوره سریال شده بودند برگردند
ولی متاسفانه هیچ واکنسی برایش پیدا نمی شود چون خودمون نمی خواهیم به دوران لذت بردن از سریال ها برگردیم.
بشر همیشه در حال تغییر و تحول هست شما اگر به 3 سال قبل برگردید و هر سه فصل واکینگ دد رو یک جا در اون زمان ببنید قطعا این ویروس مهلک و خطرناک رو مشاهده نخواهید کرد
و خیلی زیاد تر از الان از سریال لذت خواهید برد
در مورد این قسمت فقط میتونم بگم
بسیار کند پیش رفت و یکمی حوصله مون رو سر برد
نبودن دنیریس و اژدهاهایش نیز مزید علت شد تا ما کمتر لذت ببریم
یک مورد دیگه اینکه برندون در این قسمت واقعا بزرگ شده بود و قیافه بچه گانه فصل های قبل رو نداشت
و اون پسره هم که سراغ برندون اومد رو من یادم نمی یاد قبلا دیده باشم .
این وارک شدن برندون هم جالب بود
تیریون هم در این قسمت نقش زیادی نداشت که حداقل جبران مافات نبودن دنیریس رو بکنه
سانسا هم مثل همیشه بود ولی همینکه کمی از ترسش نسبت به جفری دست برداشت و به مارجری گفت که جفری یک هیولاست هم تقریبا خوب بود
فقط یک سوالی برام پیش اومده این وایت واکر ها چرا سم خپله رو توی قسمت قبل نخوردنش یا آسیبی بهش نزدن ؟؟؟
در کل بیشتر از 7 نمیتونم بدهم
ولی ناراضی هم اون چنان نیستم
به همون دلیلی که اون نایت واچ قسمت اول سیزن یک رو نکشتن!فقط یک سوالی برام پیش اومده این وایت واکر ها چرا سم خپله رو توی قسمت قبل نخوردنش یا آسیبی بهش نزدن ؟؟؟
در مجموع اپیزود خوبی بود.اون قضیه وارگ شدن خیلی باحال بود
همش بخاطر اینه که از خونه زدی بیرون:دی
این پسره تو کتاب دوم با برن آشنا میشه ولی اینا تو این فصل نشونشون دادن
اونطوری هم که خودش تو سریال تعریف میکنه اونم ی وارگه ولی اینکه چطوری پیداش میکنه ...کلی داستان داره(درینحد بگم که خواب میبینه خواب برن رو میبینه که ی گرگ بالداره که با غل و زنجیر تو وینترفل گرفتار شده) که شاید تو اپیزود های آینده راجع به این موضوع بگن(کلا آدم وقتی کتاب رو میخونه اینقد داستان توش هست که آدم میخواد ی سره همینطور تا آخر بره زیاد بودن کارکتر و داستان های مختلف هم مشکل سریال نیست داستانش اینطوریه و بنظر من که خیلی هم خوبه اینا هم بنظر من تا جاییکه میتونن همه رو نشون میدن دستشونم درد نکنه)
[
نوع پیدا کردنش رو گفتم جیگر راجع به آینده داستان چیزی نگفتم چون خودمم چیزی نمیخونم و نمیدونم ولی حق با شماست من از دوستان عذر میخوام اگر اسپویل هست حذفش کنید که بقیه نخونن شرمنشونم نشم
(همش تقصیره جواده از خونه میره بیرون سریال رو نمیبینه بعد اینطوری میشه ایندفه از خونه بری بیرون خودت میدونی:دی)
خیلی هم آقایی
[
یه جورایی روند داستان کند بود و بعضی جاها خسته کننده
قشنگ ترین صحنه هاش یکی همون عکسی که توی پست اول گذاشته شده بود
یکی صحبت های تریون و دوست دخترش که خنده دار بود :دی
چند دقیقه ی آخر هم جالب بود
7 دادم
وورگ یا همون گرگ
اگر این کلمه رو سرچ کنید متوجه میشید که ریشه مازنی یا همون پارسی داره
گرگ به اون موجوداتی میگن که در فیلم ارباب حلقه ها قبیله اورک به جای اسب روی اون سوار میشدن
ویکیپدیا نوشته بود که ریشه این کلمه برمیگرده به افسانه های قدیمی که در او سه تا گرگ بودن ...
ولی به نظر من، حتما ربطی به استارک بودن افراد داره، چون نشان خانوادگیشون گرگه
اون پسره که با خواهرش اومده بود پیش برن، همونجا وقتی برن میپرسه چیکار داری و همچنین توی راه، تعریف میکنه که من وقایع مهم رو دیدم، تو هم از همون وقایع بودی پس لازم بود بیام
گفتم زن جوفری یه نقشه ای داره، اسمش رو باید بزارن serpent یا همون افعی خودمون، جوفری هم چه بدن خنکی داره، هرچی اومدم هیکل اسمی یه پادشاه رو بهش نسبت بدم نشد که نشد، ریده
آریا چه خیت شد اومد شمشیر بازی کنه و ...
یارو کمانداره چه خوف بود
لیدی استارک چه احساسش رو خوب نمایش داد، واقعا بازیگره این زن، بنده خدا سعیشم کرده ولی جان رو دوست نداره دیگه
داداش برن رفت با گرگش تو بیابون، چرا برنگشت عایا؟
ســــــــــــــــــــــــ ــگــــــــــــــــــــــ ـــــــــــ، دلم براش تنگیده بود، زبونشو نتونست نگه داره لامصب، وگرنه آریا داشت در میرفت
من 10 دادم، روند داستانه دیگه، اگر روایت نمیشد داستان رو هوا میموند دیگه
Change will not come if we wait for some other person or some other time.
We are the ones we've been waiting for. We are the change that we seek.
Barack Obama