I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
Family Tree برای کسایی که تازه میخوان فصل دوم رو شروع کنن و حافظه ضعیفی دارن
مشاهده محتوا اسپویلر
وقتے قهرمان جهان شدم
آنگاه فهمیدم که باید بیشتر خم شوم
تا مدال قهرمانے را به گردنم بیاویزند . . .
(جهان پهلوان غلامرضا تختی)
سلام مجدد دوستان
من فصل اولو تموم کردم و قبل استارت فصل دوم ، گفتم بیام این تاپیک تا راحت چندتا سوال از دوستان اهل فن بپرسم. میخوام ببینم کدومیک ازینا باگ بوده؟ کدوم بعدا معلوم میشه و عجله نکنم و کدوما جواب داره و من دقت نکردم؟
(اسپویل از فصل اول داره)
چرا هنا با وجوداینکه خیلی فضول بود متوجه شباهت میکل و مایکلی که از بچگی همو میشناختن نشده بود؟ یا چرا کاترینا که مدیر مدرسه بود و طبعا اون عکسای سال 1986 رو دیده بوده تو مدرسه ، متوجه عکس پسرش نشده بوده؟
- اون اتاقیکه توش ازمایش انجام میشد دقیقا کجا قرار داشت؟ و در سال 2019 ، دیگه وجود نداشت درسته؟ و تبدیل شده بود به اون اتاقکیه پایین اون در شیبداره بود؟ ( اون در شیبدار که نزدیک کلبه هلگه داپلر بود). انتهای غار به همانجا میرسید درسته؟ یعنی اول تونل که همون دهانه غار بود ، اخرش هم میرسید دم کلبه. در واقع اون اتاقکه سال 86 محل ازمایش بوده. سال 2019 جایی بود که پیتر و ترونتی اونجا منتظر بودن و از طرفی شارلوت هم کاغذ دیواریشو پیدا کرد و سال 2052 هم که اون عکسا رو چسبونده بود جوناس.
- اون لحظه ایکه میکل دزدیده شد، مایکل اونجا چی میکرد ، تو توهمات جوناس بود؟ یا در اخر سیزن یک. ( با توجه به اینکه اینا فقط 33 سال یا مضربی از 33 سال میتونن سفر زمانی کنن، پس مایکل قبل خودکشی نمیتونه باشه)
- چرا میکل رو نبردن واسه ازمایش؟ مگه هنگه (هنگه سال 86) ندزدیدش؟ چون میکل که کلا بیرون غار بود که یهو غیب شد، یعنی به اختیار خودش نرفت توی اون تونله تا زمان عوض کنه
- کاریکه آخر سیزن جوناس اینده انجام داد چرا نتیجه اش این شد که جوناس نوجوان بره سال 2052 یعنی 66 سال جلوتر ( اخرین بار رفت تو اون اتاقک ازمایشه که مال سال 1986) ؟؟؟ چرا هلگه رو 33 سال برد جلو ؟ ( از 52 به 66. در واقع داخل اتاق ازمایشه رفت) مگه اون کرم چاله و اون تونل رو قرار نشد ببنده ، دیگه هرقدرم خرابکاری کرده باشه 66 سال جلو نمیندازه که همه چیو؟
همه چی قاطی پاطیه تو ذهنم ، شایدم دقیق نگاه نکردم
لطفن از این شاهکار ایراد نگیر، کاربرا ناراحت میشن. )
ممکنه باگ هم وجود داشته باشه ولی داستانهای سفر در زمان رو باید با منطق خودشون بررسی کرد و هر کدوم دلایل و منطق خاصی دارن که مشابه بقیه نیست. بعضی از مواردی که گفتین حالت دوگانه داره و یکی میتونه براش دلیل بیاره و یکی میتونه بگه باگ بود. برای مثال:
فاصله 33 سال خیلی زیاده که یکی بخواد چهره شخصی که اون زمان دیده رو بازم یادش باشه. هانا هم زیاد میکل رو نمیدید و اصلا فکرش هم نمیکرد که ممکنه شباهتی با همسرش توی 33 سال قبل داشته باشه
مگه مدیرای مدرسه همه عکسای بچههای سالهای قبل رو باید به دقت دیده باشن؟! کاترین هم دلیل نداره اصلا اون عکسا رو دیده باشه. اگه فرضاً دیده باشه هم یه دور نگاه کرده و اصلا دنبال این نبوده و انتظارشو نداشته که توی یه عکس قدیمی خاص یکی رو ببینه که شبیه پسرشه
اینجا هم یه سری موارد دیگه از سوالات بی جواب فصل اول رو گفته: https://albalou.com/2018/01/13/27-qu...ason-one-dark/
- بعضی از موارد رو اگه با دقت بیشتر ببینید متوجه میشید
- اکثر اینا که گفتین تو فصل دوم جواب داده میشه
- تو فصل دوم هم چند تا سوال باقی میذاره که باید منتظر فصل سوم باشیم!
چند تا عکس فرستادن دوستان یکی هم من میذارم: Dark S1 Timeline
پ.ن: بحث تایم لاین های مختلف رو اصلن مطرح نکردن و به نظرم میتونست توی آینده کارکرد بهتری داشته باشه. که به خاطر این سفر در زمان ها چنتا خط زمانی بوحود اومده و آینده به هم ریخته. به نظرم این مدلی دستشون بازتر بود
این آخرین جمله ای بود که توی تاپیک فصل اول سریال گفتم..... نظرم رو توی فصل اول با این شروع کردم که نویسنده خیلی خوب نسبت به کلیشه های سفر در زمان آگاهی داره... بیشتر کلیشه هارو جمع آوری کرده و داره خیلی منطقی ازشون استفاده میکنه... همین جمله اول پستم مهر تاییدی بر کلیشه بودن هست. تاحدودی نوآوری خاصی رو توی سریال شاهد نیستیم. ولی به این معنی نیست که سریال ضعیف هست. همین استفاده درست و جمعی از این همه پتانسیل و کلیشه خیلی سخته و خیلی از بزرگ های سینام هم گاهن نتونستن ازش سربلند بیرون بیان. داستان سریال حول این جمله میگرده که زمان (گذشته حال و آینده) به هم متصل هستن و نمیشه از هم جداشون کرد. بر اساس همین جمله هم تمام اتفاقات سریال پیش میره. بدون هیچ تغییری. هراتفاقی که میفته توی سریال حول همین منطق هست و اگه این جمله توی ذهنت باشه هیچ گونه سورپرایزی رو شاهد نیستیم و از طرفی همه اتفاق ها منطقی جلوه میکنن. این یه استراتژی محافظ کارانه و البته درست توی سفر در زمان هست کا از خیلی از پاردوکس ها دوری کنین.
بحث سفر در زمان پارداکوس های زیادی رو مطرح میکنه که یا باید ازشون دوری کنی (مثل فیلم لوپر) یا باید در دامشون بیفتی و دست و پا بزنی تا بتونی ازش یه چیزی در بیاری که جفتش کار سختیه.
نسبت به فصل اول بازی بازیگرا بهتر و یکدست تر شده بود. نقاظ قوی و مثبت داستان همچنان خوب و قوی بودن ولی کمتر تلاشی برای نکته های منفی صورت گرفته بود. کماکان شخصیت پردازی در آخرین درجه برای نویسنده قرار داره. حتی شخصیت هانا که توی فصل اول به نسبت خوب وبد توی فصل دوم کمتر بهش پرداخته شد و به جایی که باید نرسید( تصمیمش در مقابله با نیلسن جوری که باید تاثیرگذار نبود چون روال و مسیرش برای رسیدن به اینجا قانع کننده نبود) بارتوش- مگنس و دوست دخترش همچنان سرگردون بودن.
کارگدانی سریال هم کلن از یه روال تکراری پیروی میکنه
هر قسمت با یه جمله که تقریبن مخلص کلام و داستان اون قسمت هست و عموما آدام هم میگه شروع میشه و 10 دقیقه مونده به پایان هم یه آهنگ خوب و تاثیر گذار به همراه مونتاژی به صورت صحنه اهسته از وضعیت تک تک ضخصیت ها پخش میشه. بعدش در حد دقیقه غافلگیری برای قسمت بعد و تیتراژ
پ.ن: بحث جهان موازی رو پیش کشیدن که تقریبن توی سفر در زمان غیرقابل اجتناب هست و داستان سریال با توجه به اینکه فصل سوم فصل پایانی هست فقط با همین موضوع بسته میشه. و قدر خوب که بحث جنگ خیر وشر رو توی فصل دوم بصورت دیگه ای بهش پرداخت و حداقل با همین اسم آورده نشد.
پ.ن2: توی این تم داستانی اخیرن 2تا فیلم دیدم که ایده و کانسپت های جالبی رو داشته. اگه کسی علاقه داشت فیلم های Predestination و triangle رو ببینه
بالاخره تونستم فصل دوم رو تموم کنم. این فصل به اندازه فصل اول مخوف نبود. اون لوکیشن همیشه ابری و بارانی و اون فضای متوهم و معمایی که فصل اول رو ماندگار کردن در این فصل از بین رفته.
در این فصل همه تونستن به راحتی تو زمان اینور اونور برن که باعث شد اون حس غریب سفر در زمان هم از بین بره.
تعدادی باگ هم در نحوه بیان داستان بود
ولی با وجود همه اینها بازم لذت بردم از این فصل
وقتی فصل اولش رو دیدم کاملا هنگ بودم و با اومدن فصل دوم احساس کردم کل سریال از یادم رفته و دوباره نگاش کردم و البته بهتر هم شد.(واقعا به کل فراموش کرده بودم!)
فصل اول فضایی بسیار پر رمز و راز داشت ولی فصل دومش هم کمی ازش نداشت!
مسافرت در زمان و تراژدی معروف مرغ و تخم مرغ در فیلم های هالیوودی ، این سریال رو به زیبا ترین شکل ممکن لمس کرده بود و در کنارش وجود آینده حال و گذشته کاراکترها در کنار هم و به عبارتی تعدد بازیگرها سبب بیشتر سردرگم شدن بیننده و گنگ شدن داستان میشد و حتی در فصل دوم هم این رویه برام ادامه داشت.
ولی در کل از همینش لذت بردم ، این که بزنه گیج و منگت کنه و نفهمی کی به کیه و دقیقه ها بشینی و به عکس شجره نامه کاراکترها نگاه کنی که فقط بدونی کی به کیه !
به نظرم نباید زیاد به تام لاین و این که واقعا همه چیز سفر در زمان و زمان بندی مطرح شده در سریال درست هست یا نه گیر داد ، فقط باید لذت برد!
فکر میکنم بعضی جاها حتی نویسنده و کارگردان هم نمیدونن چیکار کردن و اگه الان ازشون بپرسی فقط مثل بز بهت زل میزنن!
برخلاف اکثر سریالهای این ژانر که فصل دوم نامیدت میکنن ولی من از فصل دومش هم بسیار زیاد لذت بردم و هرگز نباید انتظار تکرار احساسات و اون حال و هوایی که در فصل اولش برای اولین بار باهاش اشنا شدیم داشته باشیم ، بالاخره باید از یک مرحله به مرحله دیگه حرکت کنه و نمیشه که همش تو همون حس ، و حال و هوا سیر کنه ولی با این وجود باز هم به نظرم سریال تونست فصل دوی بینظیری رو به نمایش بزاره.
و باز خوبیش این که خیلی از مسائل برای فصل سوم گنگ و نامشخص باقی موندن و با توجه به این که فصل اخرش هست به احتمال بسیار زیاد یک فصل پر ملات و گیج کننده دیگه در پیش خواهیم داشت.
واقعا همه چیز این سریال رو دوست دارم از بازی ها و انتخاب کاراکترها بگیر تا داستان ، آهنگ ها و همه چیش خیلی خوبه.
.
بحث کدوم زمان نیست، بپرس از کدوم دنیا
واای وای وااااااااااای
دوستان دیگه نمیکشم!! مغزم رگ ب رگ شده، خدا وکیلی سریالش شاهکاره
برای فصل بعد تمدید شده؟!!
بله تمدید شده! این سریال هم از سریالایی هست که دوست داری در موردش با بقیه حرف بزنی و خیلی پستای هیجانی اینجا هست! :دی مثل سریال لاست!
واقعا در این که سریال بسیار درجه یکیه شکی نیست
اسپویل
یه سوال اینکه
چرا جوان ها یا نوجوان ها وقتی در غار به سفر زمان می روند می روند به سال ۱۹۸۶
ولی حالا مسن تر ها (الریش _ هانا) که سفر زمان می کنند به سال ۱۹۸۶ که زندگی کردند نمی رون به سال ۱۹۵۳ می رن ؟