خب همانطور که انتظار میرفت فرانک و کلر به هدفشون رسیدند.
به نظرم مهمترین چیزی که بهشون کمک کرد همون حرفی بود که مرتبا تکرار میکردند و اون اینکه هیچوقت چیزی رو از هم پنهان نمیکنند!
و این کاری بود که دقیقا خلافش رو از کسایی که به بازی میگرفتند انتظار داشتند.
فرانک به خوبی نقاط ضعف و یا نیازهای طرفش رو پیدا میکنه و از اون طریق اونها رو به دام میندازه حتی اگه مجبور باشه این حس نیاز رو خودش به طرف منتقل میکنه.
اون هیچوقت همزمان درگیر چند موضوع نمیشد و موانع رو یک به یک از جلوش برمیداشت چون اینطور میتونست از اتحاد دشمنانش جلوگیری کنه
و ابزار اینکار رو هم بخوبی تشخیص میداد مثلا از حس میهن پرستی و خانواده دوستی رئیس جمهور بارها از طریق کلر استفاده کرد
وبرای تاسک هم که مرد تجارت بود کارتهای دیگری استفاده کرده و حس شک و تردید رو بین دو دوست قدیمی انداخت و نتیجه هم گرفت و این وسط همه ضرر کردند بجز فرانک!
به نظرم الان رسیدیم به نقطه اوج یک نمودار سینوسی و حدس میزنم فصل سوم فصل زوال فرانک باشه! البته شاید نویسندگان تصمیم دیگری داشته باشند و اگه غیر این باشه من که خیلی ناامید میشم
![Smiley36](images/smilies/Smiley36.gif)
با از بین رفتن استمپر هم خیلی چیزها تغییر میکنه قطعا همه بدنبال ریچل میگردند کسی که فرانک وجودش رو انکار میکرد و اولین کارش همین خواهد بود.معلوم نیست گوین هکر تکلیفش چی میشه و معامله ای که کرد چطور پیش میره
ولی حدس میزنم به طور مستقیم با فرانک تماس برقرار کنه و با اون معامله کنه ! فرانک هم که میشناسید! ست هم جای استمپر رو میگیره.
حالا باید دید فرانک اینقدر توانایی داره که هم به ریاست جمهوری برسه و هم گندکاریهاش رو پاک کنه یا نه!
اشکهای کلر هم جالب بود نشون داد هنوز به اندازه فرانک پوست کلفت نشده !