قسمت 3 و چهار این فصل خیلی لول این سریال رو برد بالا .هم از لحاظ ترس و هم از لحاظ گیرایی داستان . یه چیز بگم.مشاهده محتوا اسپویلر
قسمت چهارم
فکر کنم دکتر داره عاشق مخلوق خودش میشه ؟؟ دوریان هم فعلا تو فاز عشقی با دوست پسرش هست قسمت آروم و جالبی بود تا این صحنه اخر خیلی خوف بود عجب استتاری کرده بودن دخترا ها و بازم اقای چندلر خودمون خوب حاله زنه رو گرفت این دوشیزه ایوز چی میگه خودش هم نمیفهمه؟؟؟ و هدفشون از حمله هم تیکه موهای آیوز بود
اون که مشخص بود. اون موقع که هنوز لیلی جون نگرفته بود تو وان گذاشته بودنش، جرقه ی علاقه ش شروع شد. بعدم هی تو مغز دختره میکرد که لازم نیست از آقای کلر (مخلوق اول خودش) خوشت بیاد.
اون تیکه مو رو فک کنم میخوان برای عروسکه ببرن!
اون خدمتکار سیله پوشته هم خیلی خوب بود. همون طور که پیشبینی میشد نقش اونم داره پررنگ میشه. و مشخصه یه چیز خاصی تو گذشته شهست که به آقای چندلر میگفت قبلا علاوه بر شکارچی یه چیز دیگه هم بوده!
واسه قسمت پنجم بحث نکردیم هاااا. خیلی باحال بود این قسمت. کلا اپیزود روشنگری بود. خیلی چیزا رو مشخص کرد. بعد از دو اپیزود کسل کننده، واقعا سرگرم کننده بود.
خب حدسمون راجع به مو و عروسک ها درست بود. اون قسمت خودکشی همسر سر مالکم واقعا جالب بود. حدسمون راجع به لیلی و دکتر هم درست بود . لیلی هنوز همون ذات شخصیت قبلیشو داره. این ونسا و ایثن هم معلوم نیست باهم چند چندن!
خب بقیه هم بیاین نظر بدین دیگه!!!!
قسمت پنجم
اره قسمت جالبی بود این بلا سر زن مالکوم اوردن سر ونسا هم میخوان بیارند که فکر نکنم بتونند اقای چندلر خودمون رو هم عشق است این اخر قسمت هم هر کی برای خودش یک جفت پیدا کرده بود ها فقط کلر تنها مونده بود
6
من نمیدونم فاز این کاگردان ها چیه سریال رو بالا میبرن بعد میکوبنش اخه این قسمت چی بود از این دوست پسر دوریان بدم میاد لامصب دوریان فقط با حیوان کاری نداشته
اصن سطح سریالو با این صحنه های گ*ی خیلی اوردن پایین دیگه هرچیزی حدی داره والا
قسمت 6
قسمت متوسطی بود منم از این دوس پسر دوریان خوشم نمیاد ولی احتمالا یک بلایی هم سرش میاد این قسمت فکر کنم یک جورایی مقدمه ای برای حوادث و اتفاقات قسمت بعد بود
قسمت 6
خیلی خوشحالم که بعد 5 قسمت بلاخره به گرگینه بودن ایتن هم رسیدیم. دوست دارم بدونم اون خونواده ی مجسمه ساز حرفای دختر نابینا رو درباره ی آقای کلر تا چه حد جدی میگیرن و درباره ش کاری میکنن یا نه. عاشق پیشگی اصلا به دکتر فرانکشتاین نمیاد. همون حالت بی احساس سابقش خیلی بهتر بود. فاز دوریان چیه اومده به ونسا میگه باید دوست دخترمو (دوست پسر) ببینی!!!! کاملا موافقم که این دوست پسرش میمیره. وای زودتر بره خسته م کرد. اون قسمت که برگشته میگه منو نباید بدون آرایش ببینی من بودم. سر مالکوم یه شبه چرا اینجوری شد؟؟؟؟؟
سلام
بحث هاتون از قسمت شیش یهو ته کشید؟
آقا سریال قشنگه ها، اون بخثش جدا ولی اینکه این بحث های عمیق خدا ستیزی و بی دینی اینا رو تو حلق آدم میکنن، اصلا حالب نیست!
جان کلر اینهمه بختی کشیده بعد میاد میگه این دنیا برای من کافیه و من اینجارو دوست دارم؟ از چیه اینجا خوشت میاد ؟
حالا اون بحث دوریان و "دوست پسرش بمونه" که اون دیگه ازینم بدتره! تو هیچ فیلم و سریالی اینطوریشو ندیده بودم واقعاً این صحنه هاش اذیت کننده بود!
بابا چهار تا صفت خوب، تو دوتا آدم بزارید دیگه؛ به خصوص دوریان، از این من خوشم میومد!
!Life's a rollercoater but still unfair