Rush
شهرت ران هاوارد در ساخت فیلم های خوش ساخت و راضی کننده برای عامه بینندگان است.از اولین روزهای کارش پشت دوربین با فیلم ساده ای مثل "Splash/ترکش" گرفته تا موفق ترین فیلمش "Apollo 13/آپولو 13" و فیلم برنده اسکارش،"A Beautiful Mind/یک ذهن زیبا"،هاوارد همیشه ستایش منتقدان و بینندگان را پشت سر خود داشته است.البته در سال های اخیر شرایط برای او به آن خوبی ها نبوده است.اکنون او با همکاری مجدد با پیتر مورگن فیلم نامه نویس (نویسنده "Frost/Nixon/فراست/نیکسون") پا به قلمروی تاریک تری گذاشته و یکی از بهترین فیلم های این دهه خود را برایمان به ارمغان آورده است.(که از نظر تاثیر دراماتیک چیزی کم از "Frost/Nixon/فراست/نیکسون" ندارد) "Rush/شتاب" نه تنها دیدگاهی متوازن از رقابت بین دو راننده مسابقات اتومبیل رانی ارائه داده،بلکه موفق شده از پس کار مشکل به تصویر کشیدن مسابقات فرمول یک،که به ذاته ورزشی سینمایی نیست،بر بیاید.صحنه های مسابقه تاثیر گذار و پر تنش هستند اما قدرت فیلم در ترسیم چهره شخصیت ها،انگیزه ها و رقابت میان آن ها نهفته است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
The Hobbit: The Desolation of Smaug
جلوه های ویژه در اقتباس های سینمایی پیتر جکسون از کتاب های جی. آر. آر تالکین نقش مهمی داشته اند اما در «ویرانی اسماگ» که قسمت میانی سه گانه ی سینمایی «هابیت» است، آنها در مرکزیت اثر قرار می گیرند. این نکته الزاماً پیشرفتی مثبت به شمار نمی رود زیرا به قیمت از دست رفتن چیزهایی صورت می گیرد که تماشاگران برای آن ارزش قائلند، مواردی مانند پرورش شخصیت و باز کردن داستان. «ویرانی اسماگ» که به صورت 3 بعدی فیلمبرداری و نمایش داده شده و سکانس های اکشن کامپیوتری طولانی و زیادی دارد، بیشتر ظاهر و حال و هوای یک بازی ویدئویی را دارد تا اینکه به یک فیلم سینمایی شبیه باشد. دومین قسمت «هابیت» ویژگی های دوست داشتنی ای هم دارد - کارگردان سرزمین میانه را مثل همیشه فریبنده و مسحور کننده تصویر می کند - اما غرور و تکبر که از مشکلات «یک سفر غیر منتظره» بود، اینجا به شکل مسئله ای حادتر بروز می کند. |