پاسخ : Moon Knight:شخصیت چندگانه,معرفی,بحث
قسمت چهارم
روایت داستان به شدت شلختهست. انگار کلی حرف دارن و میخوان همه رو تو شش تا اپیزود بگن و دلشون هم نمیاد از هیچ جای حرفشون بزنن. واسه این که مخاطب رو همراه کنی با این روایت شلخته تا سر دربیاره که داستان از چه قراره، باید چهار تا شخصیت جذاب داشته باشی؛ ولی متاسفانه مون نایت با وجود این که بازیگرهای خوبی داره، شخصیتهای جذابی نداره. (این نکته رو هم تو پرانتز بگم که هیچ وقت نتونستم اسکار ایزاک رو دوست داشته باشم؛ چرا؟ نمیدونم.)
پرش به مصر اصلاً برام قابل هضم نبود و نصف قسمت سوم فکر میکردم که داستان داره گذشته رو روایت میکنه. جلسهی خدایان و بیخبریشون از این که یه عده زیر دماغشون دنبال بیدار کردن آمیت هستن هم تو سوراخ سنبهی جسمم فرو نمیره. اوضاع وقتی خرابتر میشه که بزرگواران نمیدونن آمیت کجاست ولی یه انسان فانی میدونه؛ حالا این که چرا یکی از خداها به استیون کمک میکنه و اسم اون فرد رو بهش میگه هم مشخص نیست. حقیقتش بیشتر مواقع نحوهی باز کردن گرههای داستانی رو (به خصوص کشف مکانها و آدمهای مرتبط با داستان) رو نمیفهمم و حتی وقتی میزنم عقب که ببینیم چی شد که از اینجا سر درآوردن، بازم میبینم انگار یه پرش تو داستان اتفاق افتاده و توضیح خاصی نداره. انگیزهی هارو برای آزاد کردن آمیت هم خیلی آبکیه و به نظرم اصلاً کشش لازم رو نداره.
سریال های قبلی مارول رو مجبور بودیم تحمل کنیم چون در نهایت یه روزی تو یه جای داستان دنیای سینمایی مارول به درد میخورن، اما این که خارج از داستانه و اصلاً نیازی به تماشا کردنش نیست؛ پس سراغش نرید.
پاسخ : Moon Knight:شخصیت چندگانه,معرفی,بحث
نمیدونم چی باید راجب سریال گفت. سریال هم خوبه هم کشش لازم رو نداره. آنتاگونیست خوب نداره. اسکار آیزاک خوب دازه. لیلا (همون خواهر رمی یوسف) خوبی داره. موسیقی متن خوبی داره. زور نمیزنه تا خودش رو داستانی بچپونه توی دنیای مارول. جسته گریخته از Legion تقلید میکنه و در تمامی بخش های کپی دسته چندمی از اون هست. فی الواقع سریال لوکی به مولفه های سریال لیژن وفادار تر بود.
خلاصه سریال به همین اندازه که این نظر من شلخته و درهم هست شلخته هست. نه اونقدر بده که بزاریش کنار و نه اونقدر خوبه که تمام و کمال نظرت رو جلب کنه.