انگار همه با این قسمت حال کردن جز من
آخه من برام سه تا پارادوکس بوجود اومد!
1. یعنی تو اون زندان با اون همه پلیس ضد شورش، مهمات پیدا نمیشد که اینا زدن بیرون؟
2. مگه تو قسمت های قبلی نگفتن که الان گاونر کلی آدم گماشته که خروجی هارو دید میزنن، اگه برن بیرون بهشون حمله میکنن و ...! پس چی شد؟
3. اون صحنه که اون عابر بدبخت رو رها کردن، منظور چی بود؟ پس فرقی بین گروه ریک و گاونر نیست چون جفتشون ورودی های جدید رو Reject میکنن...
Movies That I Subtitled
آقا این قسمت عالی بود! واقعا لذت بردم
فضای خیلی خوبی داشت و داستان جالبی داشت
فقط اون قضیه ی یارو که اینا سوار نکردن اعصاب منو خورد کرد! گرچه حتی 1 درصد هم شانس نمیدادم ریک سوارش کنه. ولی در کل اعصاب خورد کن بود حرکتشون
این یارو سیاهه هم که پسرش مرد! بنده خدا! ای کاش اینم میومد پیش ریک. البته گفت چون همتون قراره به خاک و خون کشیده بشید، من توان دیدن این صحنه رو ندارم. برای همین نمیام
جالب بود میگفت: آدمای خوب و آدمای بد توی این دوره زمونه میمیرن، ولی آدمایی مثل من که ضعیفن زنده میمونن و صاحب زمینن
من 10 میدم چون حسابی لذت بردم
امیدوارم فصل بعدی از زندان بیان بیرون و دوباره بیان توی جاده
چون هیجانی که جاده داره هیچوقت این محیط های بسته نداره.
دوباره اون حس نا امنی و هیجان و ترس رو میخوام تو چهرشون ببینم. خیلی به داستان هیجان خوبی میداد و زیباش میکرد
این قسمتش یکی از بهترین قسمت های این فصل برام بود.
کلا قسمت خلوتی بود (کاراکترهای کمی داشت) و یه جوری شبیه اولای فصل اول شده بود.
دیدن مورگان هم بعد این همه مدت جالب بود.
اون تیکه ای که مورگان به کارل میگه پسر دیگه هیچوقت متاسف نباش واسم جالب بود.
اون یارویی که هی دنبالشون میدوید هم اگه منم جای ریک بودم بعد این همه بدبختی که کشیدم صد سال سیاه سوار نمیکردمش.
اون تیکه ای که تازه وارد شهر میشن و تله ها رو میبینن یه جوری واسم حس بازی کامپیوتری داد که انگار وارد یه مرحله جدید شدن. (چقدر بی ربط گفتم نه؟ )
راستی اینو یادم رفت بگم با موسیقی اخر قسمت خیلی حال کردم.
از نظر من این قسمت یک قسمت خوب و آرام و مناسب بود و بعد از این همه خون ریزی افزاطی در این فصل ، وجود یک همچین قسمتی لازم بودتا سبک درام فیلم را بیشتر حفظ کند.
اما راجع به بحث های دوستان
یکی از دوستان بر این عقیده بود که کار نویسنده بسیار آماتور بود که بین این همه واکر فقط مادر اون پسر سیاهپوسته تو فصل 1 اومد و پسرش رو گاز گرفت. من شما رو به همون فصل اول ارجاع می دمو تو همون فصل اول یکی دو بار دیدیم که مادر همین پسره که واکر شده بود ، بین اون همه زامبی ، تنها زامبی ای بود که می اومد دم در خونه ی خودش و سعی در باز کردن در داشت.
به نظر من این صحنه می خواست بگه که این زامبی ها یه چیزایی از زندگی قبلی خود به همراه دارند و یه چیزایی رو حداقل به یاد می آورد. هرچند که در همین فصل سه سر آزمودن اون پیرمرده دیدیم که سریال در نفی یه همچین موضوعی داشت. اما این صحنه فصل 1 که اشاره کردم و همچنین همین قضیه حمله مادر به پسر که در این قسمت اشاره شد به نظرم می خواست این رو به بیننده القا کنه که نظریه همین دانشمند وود بری تا حدی درسته و واکر ها چیز هایی رو از زندگی قبلی خود می فهمند.
این اپیزود مثل یه آب سردی بود که لازم بود...
قسمت های قبلی از ذات اصلیه سریال فاصله گرفته بودن و مسیری به قول ایرج دو قطبی پیش گرفته بودن. این قسمت روی شخصیت های این چند نفر تمرکز کرد ( تمرکزی که حداقل برای میشون جای کار بیشتری داشت، چون ناشناختست ) و به خوبی هم از عهده ی کارش براومد، درسته که مجبور شدن از شخصیت های قبلی استفاده کنن، ولی میتونیم چشممون رو روی این قضیه ببندیم.
یک حقیقت در مورد سریال اینه که شما میبایست از این قسمت خوشتون بیاد؛ چرا؟ چون این قسمت نمایانگر هدف کلیه سریال از فصل اوله. قسمت های پر دیالوگ، همراه با موقعیت های اخلاقی و تصمیم گیری هایی که خوب و بد درشون وجود نداره و...
در کل راضی بودم، 9 میدم به این قسمت
My name is Giovanni Giorgio, but everybody calls me Giorgio...
موسیقی پخش شده در قسمت دوازدهم کاریست از jamie N Commons بنام lead me home که می تونید از این لینک گوش کنید ...
https://soundcloud.com/jordss-briann...amie-n-commons
خدايا تو وجودم زندگي کن ... راهنماي من باش
خدايا تو وجودم زندگي کن ... راهنماي من باش
من رو به خونه برسون ... من رو به خونه برسون
خدايا، در تاريکي راهنماي من باش
من رو به خونه برسون ، من رو به خونه برسون
خدايا، بهشت منتظره
در رحمتت رو باز کن
من رو به خونه برسون ، من رو به خونه برسون
مشاهده محتوا اسپویلر
جمله زیبایی بود شبیه این جمله که خدا به ادمهای که دنیا را میخوان بهشون عمر دنیایی میده ( یجورایی این تیکه با عقاید دینی بنظرم داشت بازی میکرد )
همه تعریف کردن منم میگم خوبه ولی چرا ها اخه جرا ؟ چرا قراره قسمت بعدی سیاه سفید باشه ؟ چرا کرم میریزه کارگردان ؟ نکنه کارتریج رنگیشون تموم شده
بیستون را عشق کند و شهرتش را فرهاد برد ...
قرار نیست قسمت بعدی سیاه سفید پخش بشه
آخر قسمت 12 اعلام کردن که سه شنبه قراره واکینگ دد سیاه سفید پخش بشه در صورتی که سریال یکشنبه ها روی آنتن میره.
پس شاید میخوان سه شنبه قسمتی رو که یک شنبه پخش میشه سیاه سفید پخش کنن شاید هم ...نمی دونم
چیزی که مشخصه اینه که یک شنبه سریال رنگی پخش میشه